۲۶ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۱
کد خبر: ۶۶۰۷۵۷

"قصه کربلا" خواندنی شد

انتشارات شهید کاظمی کتاب مهدی قزلی با عنوان "قصه کربلا" را منتشر کرد.

به گزارش خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، انتشارات شهید کاظمی کتاب "قصه کربلا" نوشته مهدی قزلی را که پیش از این از سوی انتشارات کتاب یوسف در 10 مجلد منتشر شده بود‌، منتشر کرد.

قزلی در این کتاب، با بهره‌گیری از وقایع عاشورا به خلق داستان‌های کوتاه درباره امام حسین(ع) و یاران باوفایش در واقعه عاشورا پرداخته است.

«قصه کربلا» کاری متفاوت در حوزه داستان‌نویسی معاصر درباره واقعه عاشورا است که با گزینش وقایع تاثیرگذار از رویداد بزرگ تاریخ شیعه به روایت گوشه‌هایی از آن واقعه پرداخته است.

نویسنده در مقدمه کوتاهی که در ابتدای این اثر آمده است، یادآوری می‌کند: «گاهی می‌شود اتفاقی آرام آرام در زندگی آدمی رخ می‌دهد. اتفاقی که اگر آرام آرام رخ نمی‌داد، هیچ کس باورش نمی‌کرد. اتفاقی که همه نگاهش می‌کنند، دوست ندارند واقعیت داشته باشد ولی دارد.

چه بسا خود آدم هم دستی در آن داشته باشد. آن چه در عاشورای سال شصت و یک در کربلا اتفاق افتاد هم از این دست است؛ ماجرایی که ریشه‌اش در جاهلیت اعراب حجاز بود و بعثت پیامبر آخرین از بین آنها و عدم توان مردم در انکار پیامبر اسلام و خلافت و کشورگشایی ها و اخلاص علی و شجاعت علی و عدل علی و خلافت علی و نامردمی نامردان و مردی مردان و خواست خدا و تمکین حسین ولی خدا.

این اتفاق باعث شد آخرین پسر دختر یک پیامبر از شرق تا غرب عالم جسمش بر پهنه خاک بیفتد و بشود آنچه نباید.

انگار همه دنیا خواب‌نما شده بودند. خون نواده رسول خدا(ص) که زمین ریخت کم‌کم خواب از سر آدم و عالم پرید. هرکه از خواب بیدار می‌شد یا دیوانه می‌شد یا فدایی یا فراری.

ماجرای کربلا بیشتر به یک قصه شبیه است. قصه‌ای که واقعی‌ است اما باورکردنی نیست و ای کاش این فقط این یک قصه بود.

این مجموعه سعی خواهد داشت روایتی ساده، صریح و کامل از این ماجرا داشته باشد.»

در بخشی از این کتاب آمده است:‌ «حسین همیشه پیش روی بقیه بود نه پشت سرشان، همیشه پناهگاه دیگران بود نه درپناهشان؛ همانطور که شایسته امام است. در کربلا هر کدام از یارانش که می‌افتادند و صدایشان درمی‌آمد، حسین را صدا می‌زدند و دوست داشتند سرشان را بگذارند روی پای کسی که همیشه در همه چیز ازشان جلو بوده.

خودش اما چه کسی را باید صدا می‌زد وقتی روی زمین افتاده بود: خدایا راضی‌ام به رضایت و تسلیمم به قضایت، معبودی جز تو نیست...

و شاید حضرت حق در جواب زمزمه‌های حسین جواب می‌داده: ((وَاصْطنَعَْتکَُ لنِفَْسِی)) یا می‌گفته بیا...((ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ راَضِیةَ مرَضِْیةًّ ))

انتشارات شهید کاظمی این کتاب را در 192 صفحه به قیمت 35 هزار تومان منتشر کرده است./826/د102/ق

منبع: تسنیم
ارسال نظرات