فقر در مباحث تئوریک هنر دینی بسیار مشهود است
اشاره؛ به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، پیشرفت روزافزون بشر از هنر و رسانه ابزاری ساخته است تا فرهنگ های مختلف به وسیله آن در برابر یکدیگر عرض اندام کنند و با غالب کردن فرهنگ وسبک زندگی خاص خود در لایه های مختلف جوامع مختلف نفوذ کنند و از این راه به اهداف خود برسند.
در این میان ضعف و زوال فرهنگ وسبک زندگی مادی بشر و نیاز او به یک فرهنگ و سبک زندگی الهی، لزوم پرداخت به هنر توحیدی و ماورایی و وام گرفتن از ظرفیت هنر در جذب ملت ها به فرهنگ غنی دینی بیش از پیش نمایان می شود؛ از این رو خبرنگار ما به سراغ حجت الاسلام عبدالله جلالی، پژوهشگر هنر و رسانه رفته است تا دیدگاه های ایشان را در رابطه با هنر توحیدی جویا شود.
رسا ـ با توجه به اقبال روز افزون به مقوله هنر، در ابتدا تعریفی از هنر توحیدی داشته باشید؟
هنر صنع بشر است که آن را با ذوق خود تولید می کند و در اختیار دیگران قرار می دهد؛ اگر این تولیدات تکیه بر مبانی توحیدی و مبانی فکری متکی بر هستی شناسی ، اخلاقی و ارزش شناسی داشته باشد و مجموع این مبانی دست به دست هم بدهد و با نگاه زیبا شناسی مخلوقی متولد شود مولود آن چیزی جز هنر اسلامی نخواهد بود.
فیلم داستانی یا مستند مبتنی بر داستان است و داستان دارای ظرفیت بسیار بالا و قابل توجهی است که ما می توانیم با استفاده از آن نگاه فکر ی متکی برخداشناسی، انسان شناسی و هستی شناسی را در در فیلم داستانی و مستند پیاده کنیم.
رسا ـ با توجه به ماهیت انقلاب اسلامی و تحولی که در جامعه به وجود آورد، در حوزه هنر، سینما و تلویزیون نیز توقع بود که در راستای توحیدی و هنر ارزشی حرکت کند؛ از اینرو آثار نیز در این عرصه تولید شده است، اما به صورت کلی آیا آثار نمایشی به ویژه فیلمها، قابلیت و ظرفیت ارائه مفاهیم دینی را دارد یا خیر؟
تجربه 40 ساله ما نشان می دهد که ما توانسته ایم با کمک هنرمندان متعهدی که مبانی خداشناسی، انسان شناسی هستی شناسی و ارزش شناسی را پایه کار هنری خود قرار داده اند، جذابیت هنر دینی را به رخ بکشیم و نمونه آن را در سریال یوسف پیامبر (ع) شاهد بودیم که در ساعت پخش آن در کشور هایی که این سریال را پخش کردند خیابان ها تعطیل می شد.
اگر فیلم به سمت مستند برود ما این کارآمدی را در استفاده از ظرفیت مستند برای مرور تاریخ انقلاب و جنگ و تحولات سیاسی گذشته کشورشاهد خواهیم بود و مستند هم از ظرفیت بسیار بالایی در این زمینه ها برخوردار است؛ با این وصف آثار نمایشی و مستند می تواند تأثیر شگرفی در ارائه بهتر و جذاب تر معارف دینی داشته باشد.
دست اندرکاران در فیلم هایی همچون مختارنامه و محمد رسول الله(ص) توانسته اند مخاطب را پای فیلم بنشانند و نگه دارند و به لحاظ جذابیت های بصری و روایتی که در این چند اثر می بینیم نشان می دهد که ما در انتقال آموزه ها تا حد زیادی موفق عمل کرده ایم.
همه قرآن معجزه است و از جمله معجزات آن قصه های قرآن است که از طاقت بشری هم خارج است و همانطور که آیات غیر قصه ای وحی هستند قصه ها هم وحی اند و مبنای این قصه ها در روایت مبانی توحیدی است بنابراین در حد اعجاز هنر توحیدی، در قصص قرآن مشاهده می شود و این هنرو اعجاز هم در انتخاب واژه ها، تعابیر و آهنگ کلمات و هم به لحاظ تصویر سازی که قرآن درباره موضوعاتی چون انبیا ، معاد، توحید و.. انجام می دهد تبلور می یابد.
تعداد قصه های قرآنی که رسانه ملی به سراغ آن ها رفته است شاید به تعدا انگشت های دست نرسد و این نشان می دهد که ما در این زمینه در بخش سیاست گزاری و هدایت هنرمندان به سمت تولید کارهای هنری با محوریت قصص قرآنی و دیگر محتوا های دینی ضعیف عمل کرده ایم و می بایست در گام دوم انقلاب اسلامی، با توجه به جنگ روایت هایی که وجود دارد به سراغ قصص قرآنی برویم و از این محتوای ارزشمند بهره ببریم.
در داستان حضرت موسی(ع) شاهد هستیم یهود و حتی مسیحیت ساحتی از ایشان ارائه می دهد که به طور کامل با شأن، عصمت و طهارت انبیاء در تضاد است و سعی دارند انبیاء را در حد عرفی شدن و در حد یک انسان عادی که به او وحی می شود معرفی کنند و در مقابل هنرمندان ما در جمهوری اسلامی می توانند با تکیه بر مبانی توحیدی تصویری حقیقی از انبیاء الهی ارائه کنند و قصه های برساخته از قصه های قرآنی می تواند نزدیک به همان واقعیتی باشد که قرآن از ما طلب می کند.
رسا ـ شخصیتسازی و الگوسازی در فیلمها و آثار هنری از نظر اخلاقی چه تأثیری بر مخاطبان دارد؟
ما در مواجهه با فیلم ها با دو عنصر اساسی مواجه هستیم بحث شخصیت از یک سو و بحث ماجراهایی که اتفاق می افتد از سوی دیگر و از اساس این ماجراها کنش شخصیت را به نمایش می گذارد و به عبارت دیگر برجسته ترین نکته در داستان ها شخصیت ها هستند و این شخصیت ها به عنوان الگو مطرح می شوند وگاه مثبت اند و مخاطب به آن ها گرایش پیدا می کند وگاه منفی اند و مخاطب از آن ها دوری می کند.
این ها دو عنصر اساسی هستند که می توانند در شخصیت سازی و الگوسازی و تأثیر اخلاقی بر مخاطبان نقش ویژه ای ایفا کنند.
رسا ـ نظر شما درباره درام چیست و چگونه میتوان از درام در انتقال مفاهیم دینی استفاده کرد؟
درام یک داستان نمایشی است و در تئاتر روی صحنه و درسینما روی پرده می رود و همان بحثی که در قصه های قرآنی مطرح است در خصوص درام هم جاری است؛ درام به این دلیل که جهان واقعی را رونوشت بازسازی و روایت می کند و آن را به صحنه تئاتر و سینما می کشاند، از ظرفیت بالایی در تبلور مبانی فکری و توحیدی و ارائه آن به مخاطب برخوردار است؛ به همین دلیل می توان از ظرفیت درام در تربیت مخاطب بهره برد.
رسالت امروز رسانه در ادامه رسالت انبیاء تعریف می شود و به بیان دیگر تکمیل کننده رسالت انبیاء است؛ ظرفیتی که امروز رسانه برای هنر وهنرمندان فراهم کرده است بسیار ارزشمند است و می توان از این فضای ایجاد شده برای انتقال مفاهیم دینی بهره برد.
بنابراین کار هنرمند اگر بر مبنای خداشناسی، انسان شناسی و هستی شناسی باشد و ارزشی عمل کند به طور قطع فاتح فکر و ذهن وقلب مخاطب خواهند بود و مخاطب را به سمت اثر هنری خود که متأثر از آموزه های دینی است خواهند کشاند.
رسا ـ در مفاهیم دینی و واژههای مقدسی همچون جهاد و امر به معروف نیز تحریفاتی از سوی رسانههای استکباری صورت میگیرد و با آثار هنری سعی میشود درباره مفاهیم دینی سیاهنمایی شود، در این زمینه وظیفه رسانه تراز انقلاب اسلامی چیست؟
در آثار هنری امروز دو روایت ارائه می شود؛ یکی روایتی مبتنی بر ارزش های اسلام ناب محمدی و دیگری روایت مبتنی بر اسلام آمریکایی است که آل سعود ، وهابیت، مسیحیت و صهیونیسم آن را ارائه می دهند.
در مقطع کنونی که دشمن از راهکار جنگ نظامی و پیروزی در آن ناامید شده است، راهکار نویی در پیش گرفته است و آن استفاده از ابزار هنر و رسانه است؛ در این جنگ رسانه ای حمله 24 ساعته به ارزش ها و مقدسات اسلامی وانقلابی صورت می گیرد و مفاهیمی همچون امر به معروف، جهاد و... توسط دشمن و با ابزار هنر و رسانه دچار چالش می شود.
دشمن هرچه بتواند ذهن مخاطب ایرانی را هدف و بگیرد و بین او و ارزش های اسلامی، انقلابی و ملی فاصله بیندازد و نسبت به آن ها در دل او نفرت ایجاد کند در این جنگ رسانه ا ی به زودتر به پیروزی می رسد.
دشمن سعی دارد با کمک هنر و رسانه وجه جلال مؤلفه هایی چون جهاد و امر به معروف را نشان دهد و در واقع این دو را مظهر خشونت دین و انقلاب معرفی کند در مقابل جبهه رسانه ای خودی باید به وجه جمالی جهاد و امر به معروف بپردازد.
ما درکارهای هنری سابقه خوبی داریم و باید از تجربه خود در این امور استفاده کنیم که نمونه آن روایت فتح است که هنرمندان آمریکایی از آن به عنوان الگو استفاده می کنند چرا که در شرایطی که شما در میدان جنگ با خشونت خونریزی مواجه هستید مستند روایت فتح به روایت وجه جمالی جنگ می پردازد واین روایت به گونه ای است که جذابیت وجه جمالی جنگ به وجه جلالی آن می چربد و جذابیت لازم را برای مخاطب ایجاد کند.
رسا ـ نگاه صحیح به موسیقی به عنوان یک هنر تأثیرگذارچه نگاهی است؟
مبنای ما در برخورد با هنر باید همین تعریف امام باشد که فرمود: «هنر و دمیدن روح تعهد در کالبد انسانهاست» بر همین مبنا هرموسیقی که بتواند که تعهد اخلاقی و ایمانی مخاطبین را تقویت کند، موسیقی متعالی و فاخری است که باید از آن بهره برد.
نمونه های این موسیقی از آیات قرآن گرفته تا موسیقی به کار رفته درآثار فاخری چون مختارنامه و محمد رسول الله شاهدیم و با توجه به اثرگذاری بالای موسیقی باید به سمت آن رفت و این هم نیاز به تبیین تئوریک موسیقی فاخر دارد و هم تولید مصداق را طلب می کند.
در ابتدای انقلاب وقتی گروه موسیقی در مقابل حضرت امام خمینی(ره) به اجرای سرود می پردازند و ایشان مخالفتی نمی کنند؛ در حالی که مبنای ایشان در رابطه با موسیقی مشخص است واین نشان از این دارد که موسیقی متعهد انقلابی از ظرفیتی بالا برخورداراست و می تواند در تبدیل معقولات به محسوسات نقش مؤثری ایفا کند.
آنچه که در دین به عنوان هدف مطرح می شود هدایت است و هنر فاخر چه موسیقی و چه هر هنر دیگر هنری است که انسان به مسیر هدایت رهنمون سازد و موجبات رشد انسان به لحاظ دنیوی و اخروی فراهم کند و نتیجه کار هنرمند باید دمیدن روح تعهد در انسان ها باشد.
رسا ـ عملکرد حوزه های علمیه را در رابطه با هنر توحیدی چگونه ارزیابی می کنید و آیا از اساس ورود حوزه به مقوله هنر ضرورتی دارد یا خیر؟
این نکته را باید دانست که هنر به حوزه و کتاب الهی تعلق دارد و در طول تاریخ اسلام تجلی هنر توحیدی را شاهد هستیم؛ از سوی دیگر رسیدن به تمدن نوین اسلامی بدون هنر غیر ممکن به نظر می رسد و این سخن رهبرمعظم انقلاب مؤید این مطلب است که می فرمایند: «تنها راه ماندگاری ارزش های دینی در دل وذهن مخاطب استفاده از قالب هنر است.
هنر اسلامی در حوزه های ما سابقه دارد و حتی بخشی از ظرفیت علمی ما به همین سمت هدایت شد اما بعد ها برخی از هنر اسلامی فاصله گرفتند و غرب با انقلاب صنعتی هنر را از اصلالت ارزشی خود خارج کرد و هنر را به قهقرا برد و آن را در حد شهوت و غضب از آن بهره برد و همین ها سبب شد تا حوزه های علمیه از آن فاصله گرفتند.
حوزه با برنامه 5 ساله دوم ارائه شده توسط آیت الله اعرافی جایگاه ویژه ای برای هنر باز کرده است؛ به طوری که در برنامه ای درسی ترتیبی داده شده تا طلاب با مقوله هنر آشنا شوند چرا که جنگ آینده جنگ هنر و رسانه است.
متأسفانه در رابطه با مباحث تئوریک هنر دینی بسیار فقیر هستیم، بنابراین حوزه علمیه باید نسبت به تئوری پردازی در در این عرصه بپردازد تا شاهد تعالی و پیشرفت هنر اسلامی و توحیدی باشیم؛ از سوی دیگر نهادهای مربوطه همچون حوزه هنری و ارشاد هم عملکرد مناسبی نداشته اند و با تغییر مسؤولان آنها سیاست ها هم دستخوش تغییر شده اند و به نظر می رسد چاره کار ایجاد همگرایی در این نهاد ها باشد./1399/