عمار که باشی سنگت میزنند
انتشار نشریههای بعثت و انتقام و حمایت صریح از امام خمینی(ره)، عضویت در گروه انقلابی یازده نفره، امضا و توزیع بیانیهها و اعلامیههای متعدد اعتراضی علیه رژیم پهلوی، دبیری گروه ولایت، فعالیت در مجمع علمی نجات نسل جوان، نامه نگاری با حضرت امام(ره) و انتقاد تند علیه رژیم پهلوی، تنها گوشهای از فعالیتهای مبارزاتی آیت الله مصباح یزدی در دوران طاغوت است که در اسناد برجای مانده از ساواک مشاهده میشود.
یکی از ابتکارات آیت الله شهید بهشتی راه اندازی گروه «ولایت» در سال 41 بود؛ این گروه مسؤولیت طراحی و تحقیق درباره حکومت اسلامی را بر عهده داشت. آیت الله مصباح یزدی در کنار شهید بهشتی و دیگر اعضای این گروه سعی داشتند که عقبه فکری و ایدئولوژیک مبارزه با رژیم شاه را تدوین کنند. اواخر سال 43 آن شهید والا مقام به آلمان رفت اما اعضای دیگر کار خود را ادامه دادند و حاصل آن تهیه هزاران فیش تحقیقاتی در زمینه تئوری پردازی حکومت اسلامی بود.
آیت الله مصباح یزدی مسؤول بخش تبلیغات گروه سری «جمعیت یازده نفره» بود و انتشار و ترویج اندیشه مبارزاتی این گروه، گزینش افرادی که صلاحیت عضویت در آن را داشتند و تعلیم و تربیت اعضای تازه وارد، را ایشان بر عهده گرفت. همچنین تلاش داشت نسبت به اهداف و عقاید سایر مجموعههایی که با رژیم طاغوت مبارزه میکردند، اطلاعات کسب کند و در اختیار گروه قرار دهد.
این تشکیلات سری با هدف انسجام بخشی به مبارزات سیاسی در سال 1343 تشکیل شد و افرادی همچون حضرت آیتالله خامنهای، آیت الله منتظری، حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی، آیت الله قدوسی، آیت الله مشكینی، آیت الله امینی، آیت الله ربانی شیرازی، آیت الله آذری قمی، آیت الله مهدی حائری تهرانی، و آیت الله سید محمد خامنهای، از اعضای اصلی این جمعیت بودند.
آیت الله مصباح یزدی در طول سالهای مبارزه چندین بار از سوی ساواک بازداشت شد اما با وجود مراقبتهای ویژه عناصر اطلاعاتی و حساسیت رژیم نسبت به ایشان، هرگز فعالیتهایش کمرنگ نشد.
علامه مصباح یزدی در کنار این فعالیتهای سیاسی و انقلابی در همان دوران طاغوت توجه ویژهای به تربیت علمی طلاب انقلابی داشت و در کنار شهید بهشتی در مدرسه علمیه حقانی و همچنین در مؤسسه «در راه حق»، به این امر خطیر اهتمام داشت. ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همچنان در دو جبهه حراست از دستاوردهای انقلاب و تربیت نیروی انقلابی بی وقفه مجاهدت میکند.
دغدغه آیت الله مصباح یزدی در تقویت و تربیت علمی و معنوی طلاب، سبب تأسیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در سال 1374 شد؛ این مجموعه علمی در تمام این سالها منشأ اثر و خدمات فراوانی به حوزه و نظام اسلامی است؛ بسیاری از اساتید و طلاب انقلابی در این مؤسسه و تحت تربیت آن فقیه برجسته قرار گرفتند.
روشنگری جامعه نسبت به آرمانهای انقلاب،امام(ره) و ولایت فقیه و ایستادگی ایشان در این مسیر، همواره در مقاطع گوناگون خشم دشمنان،عناصر داخلی و افراد غرب زده را برانگیخته است و از آنجا که این افراد و جریانات توان مقابله علمی و منطقی با علامه را ندارند لب به اهانت گشوده و ترور شخصیتی ایشان را در دستور کار خود قرار دادند.
سال 1378 شاید نخستین باری بود که به صورت علنی روزنامه وابسته به جریان اصلاح طلب به آیت الله مصباح یزدی توهین میکرد؛ در بدو امر برخی سعی داشتند که این کینه توزیها را در چارچوب اختلافات سیاسی تعریف کنند اما رفته رفته با سنگ پراکنیهای پی در پی به سوی عمار انقلاب، ماهیت اصلی آنها مشخص شد.
جریانی که هدف اصلی خود را ضربه زدن به جایگاه ولایت فقیه قرار داده بود نمی توانست وجود علامه را در سنگر دفاع از امامین انقلاب تحمل کند چراکه با صراحت کلام، بنیانهای عقیدتی آنان را نشانه میگیرد و با منطق خود، بیاساس بودن آن پایههای فکری آنها را به اثبات میرساند.
هیچ گاه سخنرانیهای پیش از خطبههای نماز جمعه عمار انقلاب را در دفاع از حریم ولایت فقیه، فراموش نخواهیم کرد. او به درستی تشخیص داده بود و میدانست که آتش تهیه دشمن به کدام سو سرازیر شده، به همین دلیل به میدان آمد و با کلام روشنگر خود هم فضای فکری جامعه انقلابی را منور کرد و هم آتش به جان ضد انقلاب و دشمنان ولایت زد.
در سال 88 نیز با اینکه بسیاری از خواص سکوت اختیار کردند و امر بر آنها مشتبه شد، عمار بصیر ولایت، بصیرت بخش بود.
خط قرمزش حریم ولایت است و با هیچ کسی در این زمینه تعارف ندارد؛ حتی کسانی که روزگاری خود را به او نزدیک کرده بودند با انحراف از مسیر ولایت، طرد شدند؛ او در جریان مبارزه با انحراف نیز خط شکن بود.
هم زمان با پنجمین انتخابات مجلس خبرگان رهبری در سال 94 و با کاندیداتوری آیت الله مصباح یزدی، از بی بی سی گرفته تا برخی رسانههای داخلی دست به دست هم دادند که ایشان و همرزمانش رأی نیاورند و موج تبلیغاتی سنگینی علیه آنان به راه انداختند.
با نگاهی گذرا به سیر زندگی آیت الله مصباح یزدی به خوبی می توان دریافت که چرا رهبر معظم انقلاب عدم حضور ایشان را خسارتی برای مجلس خبرگان دانستند. نبود کسی که سیره علمی و عملی اش دفاع از جایگاه ولایت است، در نهادی که کارش صیانت از این جایگاه تعریف شده، بیشک ضربه سنگینی بود که به لطف خداوند جبران شد« وَ مَکَروا وَ مَکَرَ اللهُ وَ اللهُ خَیرُ الماکِرین».
با انتشار خبر کسالت ایشان احقاد بدر و خیبر بار دیگر سرباز کرد و عناصر معلوم الحال داخلی و خارجی نتوانستند خوشحالی خود را پنهان کنند و بیشرمانه این موضوع را سوژهای برای عقده گشایی خود نسبت به آن عالم بزرگوار قرار دادند.
این کینه توزیهای بچهگانه و حرکات وقیحانه نشان دهنده کوته فکری و حاصل نگاه سطحی به ابتلائات زندگی است. گویا این افراد اهانت به چهرههای انقلابی و ولایتمدار را رسالت خود میدانند و حاضرند برای و رسیدن به مطامع سیاسی و خوش آمد این و آن، دست به هر کاری بزنند.
حال و روز اینها مرا به یاد سفارش آن استاد معظم می اندازد که بارها و بارها به این مضمون می فرمود که زندگی دنیا با همه حوادث و فراز و فرودش در برابر زندگی ابدی، هیچ است؛ وجود خود را خرج این زندگی زودگذر و فانی نکنید./928/ج
حسین فلاح مراد