راهبرد غرب برای شکست انقلاب اسلامی ایران
بقاء و تداوم انقلاب اسلامی و ثمر دهی آن تنها بر اساس تقوی و پرهیزگاری وایمان امکان دارد چراکه اگر میوه این درخت پر بار و تنومند، استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی است ولی ریشه آن ایمان و تقوی و عفت و پاکدامنی می باشد لذا دشمنان با ابزار های که در اختیار دارند به صورت سیستماتیک در ترویج بی عفتی سعی وافر دارند تا به ریشه های این درخت تنومند را آسیب بزنند.
حجت الاسلام مرتضی ترابی استاد درس خارج حوزه علمیه در گفت و گو با خبرنگار سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا به مناسبت روز جهانی زن گفت: دشمنان اسلام و استقلال کشور در جهت ترویج بی بند باری و مقابله با ریشه های انقلاب روش های مختلفی رابه کار می گیرند که شاید مهم ترین آنها این موارد باشد رخنه در آموزش و پرورش و برنامه های تربیتی نسل جدید، القاء شبهات در رابطه با حجاب اسلامی جامعه به انحاء گوناگون، ترویج انواع فحشاء و زنا و مقابله با ازدواج اسلامی از طرق فیلم ها و سریال ها در فضای مجازی و از طریق کانال های ماهواره ای، فشار بر قوه قضائیه در جهت تسهیل طلاق و از هم پاشیدن خانواده به عنوان دفاع از زنان، بی ارزش قلمداد نمودن خانه داری و تربیت فرزند و ترغیب زنان به کار در بیرون منزل.
مدرس حوزه علمیه ابراز داشت: یکی از روش های دشمنان استعمارگر برای ضربه زدن به ریشه های انقلاب اسلامی و هویت اسلامی آن استفاده ابزاری از مقوله حقوق زن است که تحت عنوان اسناد و کنوانسیون های مختلف انجام می گیرد در این رابطه می توان به کنواسیون های پکن، مصر،استانبول و سند 2030 اشاره کرد.
وی با بازخوانی سند 2030 اظهار داشت: سند 2030 در حقیقت نسخه عملیاتی کنواسیون های یاد شده است در هدف پنجم از اهداف سند 2030 از اهداف اصلی هفدهگانه این سند به دستیابی «تساوی جنسیتی equality Gender » و توانمندسازی همۀ زنان و دختران اشاره شده است.
استاد فقه معاصر حوزه در ادامه افزود: باید توجه داشت که مقصود از اصطلاح تساوی جنسیتی equality Gender مذکور در این هدف معنای ظاهری آن نیست بکله بر اساس دیگر اسناد رسمی یونسکو و سازمان ملل این تساوی به معنای حق بی بند باری مطلق در زمینه سکس که در آن هیچ مرزی اخلاقی و دینی برای زن و مرد از نظر عفت وجود ندارد تفسیر شده است.
حجت الاسلام ترابی با توجه به مفهوم تساوی جنسیتی equality Gender عنوان کرد: این مفهوم که عنوان هدف اصلی در سند 2030 قرار داه شده مرکب از کلمه Gender به معنای جنسیت و equality به معنای تساوی است باید توجه داشت که علاوه بر این مورد در 12 مورد دیگر در این سند روی تساوی جنسیتی و لزوم از بین بردن نابرابری جنسیتی تاکید شده و به عنوان یک هدف اصلی مطرح گردیده است.
وی با بیان تفاوت واژها در سند 2030 بیان کرد: Gender (جنسیت) به ویژگی های اجتماعی نه تفاوت های بیولوژیکی که برای تعریف یک زن یا یک مرد به کار می رود، گفته می شود و معرفی کننده مرزهای آنچه زنان و مردان می تواند و باید باشند به عبارت دیگر اشکال و رفتار، انتظارات و حقوق زنان و مردان قواعد، هنجارها، آداب و رسوم مربوط به آنها است، جنس sex، اشاره به ویژگی های بیولوژیکی و فیزیولوژیکی است که مردان و زنان دارند.
اگر به صورت خلاصه بخواهیم تعریف کنیم باید بگوییم جنسیت Gender اشاره به نقش های اجتماعی ساخته شده و رفتار و فعالیت و ویژگی های است که جامعه برای مردان و زنان مناسب می داند و بر این اساس «مساوات جنسیتی» غیر از «مساوات جنسی» است مساوات جنسیتی Gender equality به این معنی است که هر کدام از مرد و زن بدون قید و بند های که قالب های فرهنگی و قالب های جنسیتی جامد و ذهنیتهای از پیش ساخته ایجاد می کند در تکامل و توسعه توانایی های خود آزادند؛ مساوات جنسیتی به این معنی است که اختلاف رفتار، آرزوها و نیاز های زنان و مردان به یک اندازه ارزش دارند این به معنای همگون شدن زن و مرد نیست بلکه به این معناست که حقوق، مسولیتها و فرصتهای پیش روی آنها وابسته به این که مرد یا زن به دنیا آمده اند نمی باشد به عبارت ساده تر Gender equality یا مساوات جنسیتی به این معنی است که هر محدودیتی که بر اساس جنسیت از نظر دینی و فرهنگ و عرف جامعه بر زن قرار داده شده است باید از بین برود مثلا محدود نمودن زن یا دختر قبل یا پس از ازدواج به عدم ارتباط جنسی با مرد دیگر یا این که زن نباید بیش از یک شوهر داشته باشد، این مربوط به فرهنگ یا دین یا قانون است و باید به حکم مساوات جنسیتی برداشته شود همچنین اینکه پس از فرزند آوری زن باید فرزند را نگهداری کند این محدودیتی است مربوط به فرهنگ است نه آفرینش باید از بین برود اما این که زن می تواند فرزند آوری کند این از آفرینش است و قابل تغییر نیست و البته مراد مساوات در این تفاوت های بیولوژیکی نمی باشد.
مدرس حوزه علمیه گفت: با تحقق اهداف کنوانسیون 2030 باید در جامعه چیزی به نام عفت و پاکدامنی و مفاهیم از این قبیل نماند و آزادی مطلق در ارتباط زن و مرد حاکم شود و نسل و رابطه فرزندو پدر از بین برود تنها رابطه فرزند و مادر به علت حالت طبیعی حفظ شود و این به معنای فروریختن همه ارزش های دینی و اسلامی است روشن است که در چنین جامعه ی حفظ استقلال و غیرت و مانند آن از ریشه فرو می ریزد.
وی با اشاره به بند چهار و پنج سند 2030 اذعان داشت: با اجرای اصل چهار و پنج سند 2030 یعنی رسیدن به هدف «تساوی جنسیتی» موارد زیر در کشورهای اجرا کننده متوقع است
- زنان خواهند توانست نه تنها بدون چادر و روسری بلکه با بدن نیمه عریان در خیابان ها ظاهر بشوند.
- باکره ماندن دختر قبل از ازدواج به یک عیب و عار اجتماعی تبدیل می شود و ارتباط با پسران قبل از ازدواج امر معمول و عادی می گردد.
- در مدارس سوال از نام پدر و مادر کودک به جهت تاثیر بد آن بر روحیه کودکان ممنوع خواهد شد، چون اغلب فرزندان یا پدر مشخصی ندارند یا در اثر طلاق با یکی از آنها زندگی می کنند.
- به حکم تساوی جنسیتی زن همسر دار نیز با مردان دیگر ارتباط برقرار می کنند تنها وقتی می خواهند فرزند آوری برای شوهر بکنند در مدت بخصوصی از این ارتباط به علت تعارض با حق شوهر باید اجتناب کنند.
- همجنس بازی به عنوان حق سکس برای افراد به رسمیت شناخته می شود.
- خانواده های متشکل از دو مرد همجنسباز قانونی خواهد شد.
- طلاق برای زنان و مردان بدون هیچ محدودیتی قانونی و آسان خواهد شد.
- پدران علاقه ای به بغل گرفتن، بوسیدن و نوازش فرزندان خود نخواهند داشت چون به علت روابط آزاد زنان مطمئن نخواهند بود که آیا فرزندان مربوط به آنهاست یا مربوط به اشخاص دیگر است.
- بیشتر پسران و مردان و همچنین دختران و زنان از ازدواج به علت مشکلات مالی که برای آنها ایجاد می کند دوری خواهند کرد.
- زنان به صورت ملعبه کارفرمایان خواهند در آمد و امنیت روحی و جسمی آنها از بین خواهد رفت. در عوض زنان به استقلال مالی دست خواهند یافت یعنی خواهند توانست بدون نیاز به مرد دیگر زندگی خود را از نظر مالی اداره کند.
و مواردی دیگر از این قبیل که در کشورهای اورپایی و آمریکا عملی شده است.
رسا_ چه دلیلی بر ادعاهای فوق دارید؟
برای اثبات این مطلب راههایی وجود دارد یکی از آن راهها بررسی علمی دقیق اهداف قید شده در خود سند منحوس از جمله موضوع «تساوی جنسیتی» و «تبعیض علیه زنان» و «خشونت علیه زنان» که در متن آن آمده است و اینها مفاهیم مشخص همراه با تفسیر معین و مشخص از دیدگاه سازمان های بین المللی می باشند همچنین بررسی اوضاع کشورهای که آنها در موضوع «تساوی جنسیتی» بر اساس گزارش های رسمی سازمان ملل موفق بوده اند مانند کشورهای دانمارک، سوئد، و کانادا و هلند، و ... البته این به معنای رسیدن آنها به این وضع در سایه اجرای 2030 نمی باشد بلکه آنها در اثر عوامل گوناگون از جمله جهت دهی دولتهایشان به این وضع رسیده اند والان به عنوان الگو در زمینه «تساوی جنسیتی» و اجرای 2030 از نظر سازمان های بین المللی مطرح هستند، با توضیح فوق روشن می شود که چرا رهبر انقلاب در برابر توطئه اجرای خاموش سند 2030 ساکت ننشستند و آن را خطری برای فرهنگ و دین محسوب نمودند، آیا وقت آن نرسیده است که ماهیت این سند استعماری و ضد اخلاقی برای مردم به صورت همه جانبه از سوی علماء و نویسندگان متعهد تبیین شود و خطری که اساس دین و استقلال کشور اسلامی را هدف گرفته به مردم گوشزد شود.