۲۹ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۶:۱۹
کد خبر: ۶۸۷۲۲۲
یادداشت؛

قدرت منطق امام حسین بر منطق قدرت پیروز شد

قدرت منطق امام حسین بر منطق قدرت پیروز شد
حسین بر قدرت منطق و دشمنان او بر منطق قدرت متکی بودند و هنگامی‌که قدرت دشمن سقوط کرد، منطق حسین(ع) پیروز شد.

به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا،حسین بر قدرت منطق و دشمنان او بر منطق قدرت متکی بودند و هنگامی‌که قدرت دشمن سقوط کرد، منطق حسین(ع) پیروز شد و «زینب» اگر مرد بود ، حسین می‌شد واگر «حسین» زن بود  زینب بود وآنها «یک نفر» در دو قالب متفاوت هستند و زینب(س) صدای حسین است.

زینب(س) زنی بود که باید می‌بود به شکلی که باید باشد و این عین عدالت خدا است که با مرد بزرگی همچون امام حسین(ع) زن بزرگ مانند زینب باشد و زینب ، دختر علی (علیه‌السلام) حامل دردهای همه اعضای خانواده بود.

با حسین، هر شکستی یک پیروزی است و بدون حسین هر پیروزی یک شکست است و اما عباس که او به‌تنهایی یک لشکر کامل بود و مشکل آنها با عباس برادر امام حسین(ع) این بود که فقط در برابر خدا سر تعظیم فرود می‌آورد و باصر و بصیر  و ولایتمدار بود و به همین دلیل خاری در چشم دشمنان شد و هنگامی‌که نتوانستند آن را از چشم خود بردارند ، خار در چشم او کاشتند!

سؤالی که پیش می‌آید این است که چرا خداوند به امام حسین(ع) این‌همه عزت داد که در پاسخ گفته می‌شود:

دلیل اینکه خداوند متعال امروز عزت حسین (ع) را نشان می‌دهد این است که حسین (ع) عزت خدا را در عاشورا نشان داد و اگر او را فراموش کنیم ، خود و عزت خود را فراموش خواهیم کرد پس امروز بگذارید حسین (ع) را به‌عنوان یک پرچم برافراشته کنیم زیرا بیش از هر زمان دیگری به او نیاز داریم تا اهداف ایدئال را فراموش نکنیم و از بلاها نجات یابیم.

پس از یک دوره طولانی رکود و تسلیم، امام حسین (ع) احیاگر روحیه مبارز گری شد و شرایط اجتماعی را تغییر داد و اخلاق جدیدی را به مسلمان تقدیم کرد و در عمل گفت که تسلیم نشوید و در انسانیت خود مصالحه نکنید و تا آنجا که می‌توانید با نیروهای شر مبارزه کنید.

واقعه کربلا از اهمیت جهانی برخوردار است و روز عاشورا روز تجدید نگرش بین حق و باطل است و اگر کسی نام او را بشنوند و شیعه نشود، بی‌شک در آستانه تشیع قرار خواهد گرفت.

امام حسین محدود به شیعه نیست ، هرچند امام ما مسلمانان است و نوه رسول خدا(ص) اما قدیمی‌ترین نسب تاریخ و شریف‌ترین آن را دارد و وارث انبیاست.

ماهاتما گاندی آزادکننده هند از استعمار و استکبار بریتانیا و تسلط انگلستان، تحت تأثیر شخصیت امام حسین (ع) قرارگرفته بود که می‌گفت : من متولد هند هستم ، اما اطلاعات زیادی در مورد هندوئیسم ندارم و قصد دارم مطالعه دقیق هندوئیسمی را انجام دهم و تمام ادیان دیگر را در حد توانم مطالعه کنم، من با برخی از دوستان مسلمان بحث کرده‌ام و احساس کردم که آرزو دارم دوست واقعی مسلمانان باشم و اگر هند می‌خواهد پیروز شود ، باید از امام حسین (ع) الگو بگیرد.

علامه محمدجواد مغنیه صاحب کتاب الکاشف فی تفسیر القرآن الکریم در کتاب مجالس حسینی می‌نویسد: که برای شیعیان و کسانی که از اهداف او آگاه هستند ، حسین فقط یک نام برای یک شخص نیست ، بلکه نمادی از اهمیت هدایت ، نماد قهرمانی ، انسانیت و امید و نماد دین و شرع است همچنین رستگاری و فداکاری درراه حقیقت و عدالت.

شیخ عبدالوهاب کاشی صاحب کتاب مأساة الحسین می‌نویسد:همه آنچه در جهان امروز ما از اسلام و مسلمانان به معنای صحیح داریم،بقای آن را مدیون حسین (ع) می‌دانیم و این بقا مهم‌ترین ثمره حرکت آن روز امام حسین(ع) است.

خون ریخته شده در کربلا بهای آزادی یک فرد ، یک قوم یا نسلی نبود ، بلکه قیمت دین واقعی و بشریت بود و به‌طورکلی بهایی برای ماندگاری کتاب خدا و سنت پیامبر بود لذا هر آنچه قرآن و اسلام از تقدس و احترام و اجلال دارند ، این خون‌ها هم دارند.

در نمایشگاه تاریخ هیچ‌کس نمی‌تواند همچون او نهضت ایمانی را به نمایش بگذارد و برای همین است که درس‌های عمیق تأثیرگذاری دارد و ما علاوه بر درس‌های ایثار ، قهرمانی و رستگاری ، یاد می‌گیریم که به مسائل بادید طولانی و گسترده نگاه کنیم.

انقلاب حسین (ع) نشان‌دهنده یک حرکت شخصی یا یک مصیبت فردی نیست که بگوییم زمان آن به پایان رسیده بلکه فاجعه‌بارترین فاجعه‌های اسلام و اعظم المصائب است و حسین تغیر سرنوشت روح اسلام را بر عهده گرفت و فصیح‌ترین شهادت را در تاریخ بشریت ارائه داده است و شهادت او زمینه‌ساز هزاران نماد غم‌انگیز است.

امام حسین نشان‌دهنده واقع‌گرایی ذاتی در مسائل دین است و مکتب زندگی شرافتمندانه ، نماد قرآنی مسلمان واقعی، نمونه اخلاق و ارزش‌های انسانی و معیار برای حقیقت است.

حسین بن علی(ع) یاور تمام فصول زندگی است، روح او کهنه نمی‌شود و قلب این روح هرگز آرام نمی‌گیرد و پایانی ندارد و حسین یک شخص نیست ، بلکه یک‌راه روشن است، یک فرد نیست ، بلکه یک روش است و یک کلمه نیست ، بلکه یک پرچم است و کربلا قبل از عاشورا نام شهری کوچک بود ، اما پس از عاشورا یک تمدن شد و کربلا با شهرهای دیگر اندازه‌گیری نمی‌شود ، بلکه با آسمان‌ها سنجیده  می‌شود و عاشورا با حوادث زمان سنجیده نمی‌شود ، بلکه با چرخش کائنات اندازه‌گیری می‌شود و حرکت حسین ، درخشش درخشانی بود که راه کسانی را که می‌خواستند با اسلام درراه راست حرکت کنند.

 حجت‌الاسلام محمد ادریسی

ارسال نظرات