بیقراری آمریکا برای بازگشت ایران به میز مذاکره
به گزارش خبرگزاری رسا، فرصت زیاد نیست به میز مذاکره برگردید! این آخرین پیغام گروه دیپلماسی آمریکا به تهران است. روز گذشته راب مالی نماینده آمریکا در امور ایران در مصاحبه با بلومبرگ مدعی شده است که آمریکا و سه متحد تروئیکا (فرانسه؛ آلمان و انگلیس) تا به امروز بیشازحد صبوری کرده و از حالا به بعد ممکن است معادلات ارتباط در ایران تغییر کند.
به نظر میرسد آمریکاییها پس از فرار از افغانستان و سر پوش گذاشتن بر شکست در آسیای میانه بیش از گذشته برای رسیدن به تفاهم با ایران بیتابی میکنند. رابرت مالی در این گفتگو مدعی شده است که از چندین کانال برای ادامه مذاکره با ایران پیام فرستاده و پاسخی دریافت نکرده است.
احتمالاً اشاره او به دیدارهای اخیر مقامات ایرانی با وزرا خارجه قطر؛ عمان؛ عراق و ژاپن بوده است. به نظر میرسد آمریکاییها در برابر ایران دچار یک سردرگمی استراتژیک شدهاند. از یکسو برای بازگشت ایران به مذاکرات وین «نامه فدایت شوم» ارسال میکنند و از آنسو تهدید میکنند که تا ابد منتظر ایران نخواهند شد. این تهدید و تطمیع نشانهای بر استیصال دیپلماتیک غربیها در برابر ایران است.
اخیراً شبکه دویچه وله آلمان دریکی از تازهترین گزارشهای خود تأکید کرده است که بر اساس اطلاعاتی که تاکنون منتشرشده روشن نیست که آیا دولت سیزدهم در ایران تیم جدیدی را برای ادامه مذاکره راهی وین خواهد کرد یا از همان تیمی بهره میگیرد که در دولت دوازدهم نیز جمهوری اسلامی را در مذاکرات نمایندگی میکرد. افزون بر آن، هنوز تاریخی برای شروع دور هفتم این مذاکرات تعیین و اعلامنشده است. بر این اساس، رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران مدعی شده است که احتمال دارد تیم مذاکرهکننده دولت رئیسی با خواستهایی سخت و ناممکن ازجمله با خواست دریافت تضمین از دولت آمریکا به دور هفتم مذاکرات پا نهد.
پس از شش دور مذاکره غرب در وین غربیها بهخوبی درک کردهاند که ایران بههیچعنوان زیر بار فشار، امتیاز نخواهد داد. این برآورد در حال حاضر تبدیل به بخشی از محاسبات آمریکا شده است. اعتراف رابرت مالی بر این موضوع که «دولت پیشین ترامپ با کمپین فشار حداکثری، اشتباه محاسباتی کرد»، دال بر این ماجراست.
اما گره مذاکرات وین در کجاست و چرا ایران حاضر نیست پاسخی روشن به پیغامهای مستقیم و نامههای غیرمستقیم کانالهای آمریکایی بدهد؟
راب مالی خودپاسخ به این سوال را در مصاحبه اخیر داده و گفته است: ایران برای ادامه وین و آغاز دور هفتم آن «ضمانتنامه کاربردی» میخواهد.
رابرت مالی درباره چالش دادن ضمانت به ایران میگوید: آمریکا ضمانت نمیدهد و اگر بخواهد ضمانت دهد، باید توافق دیگری داشته باشیم. چالش کنونی دقیقاً در همین گزاره نهفته است. ایران شرط ضمانت دادن آمریکا را باهدف انتفاع اقتصادی خود از برجام گذاشته که در انتهای آن عملاً آمریکا از حیث بهکارگیری ابزار تحریمی، خلع سلاح میشود.
این شکل از توافق از منظر آمریکا یک فاجعه بزرگ است؛ چراکه بسیاری از موضوعات ادعایی آنها در حوزه منطقهای و موشکی لاینحل باقی خواهد ماند؛ اما آمریکا دادن ضمانت را بهگونهای دیگر تعریف میکند. متصدیان کنونی کاخ سفید دادن ضمانت را در مذاکراتی توسعهیافتهتر و جامعتر دنبال میکنند؛ بهگونهای که در انتهای آن، ایران (به تعبیر آنها) نرمال و خالی از مؤلفههای قدرت گردیده و کلیه اختلافاتش با آمریکا نیز حلشده باشد.
نماینده آمریکا در مذاکرات وین بهخوبی میداند که مطالبه ایران مبنی بر ارائه تضمین در خصوص حفظ برجام، آنهم با توجه به خروج یکجانبه دولت ترامپ از توافق هستهای و امکان تکرار این مسئله در آینده، دارای ماهیتی کاملاً حقوقی هست. از این رو طرف آمریکایی و تروییکای اروپایی هم به لحاظ «اقدامات حقوقی» و هم به لحاظ فنی و عملیاتی» بر روی کلیدواژهای به نام «برجام دفرمه شده» متمرکز هستند: یعنی توافقی که نهتنها از شکل اصلی خود فاصله گرفته باشد، بلکه بازگشت به آن صرفاً منجر به پررنگ شدن تعهدات ایران و کمرنگتر شدن تکالیف غرب شود.
یکی از اصلیترین دلایلی که آمریکا و متحدانش طی شش دوره اخیر مذاکرات وین حاضر به ارائه «تضمین» در خصوص» باقی ماندن در برجام» نشدهاند همین مسئله است. آنها معتقدند» پایبندی واقعی به برجام» و «ارائه تضمین» در این خصوص، نسبت میان «تعهدات ایران» و «تکالیف غرب» را به سود تهران دگرگون خواهد کرد و توافق هستهای را تبدیل به یک «متغیر مستقل حقوقی» خواهد کرد. این همان خط قرمز آمریکا در مذاکرات وین است!
پاسخ ایران به کانال آمریکایی
اما در تهران چه خبر است و پاسخ مقامات کشورمان به دعوتنامههای سریالی و تهدیدات توخالی غربیها چه بوده است؟
ایران مذاکرات وین را تا زمان «ترمیم و بهبود فرم» به حالت تعلیق درآورده است؛ برخلاف دوران روحانی پیغام کانالهای خارجی باعث برانگیختگی یا شور و شعف کاذب در میان مقامات نگردیده و این موضوع شرایط را برای آمریکاییها سخت و پیچیده کرده است. ایران بر روی توسعه حوزههای مرتبط با فناوریهای هستهای خود متمرکزشده، به رجزخوانی و تهدیدات بدون پشتوانه آمریکاییها بیاعتنا است و از همه مهمتر اینکه، در حال خنثیسازی تحریمها و عبور از شرایط موجود است. این وضعیت، آمریکاییها را به هراس انداخته، چراکه انتهای این تونل چیزی نیست جز تن دادن به آنچه ایران میخواهد؛ دادن ضمانت واقعی و عملی.
جشن پیروزی آمریکایی ها پس از امضا برجام
البته بازی خوانی طرف غربی نیز در دستور کار ایران قرارگرفته است، آمریکاییها اگر از محتوای مذاکرات وین ناامید شوند دست به سه اقدام اساسی خواهند زد:
۱- امنیتی سازی پرونده هستهای ایران در آژانس: آمریکا؛ سه کشور اروپایی با همکاری رژیم صهیونیستی نیز به هماهنگی دبیر کل آژانس تلاش دارند این پیام به ایران منتقل شود که پرونده هستهای در یک فرآیند امنیتی سازی قرار دارد و در صورت عدم توقف و بازگشت به تعهدات خود از جریان امور عادی سیاسی خارج و وارد حوزه اضطراری شده که در این صورت برخوردی فوری و قاطعانه با آن خواهند شد. این پیام را میتوان در متن بیانیه مشترک سه کشور اروپایی مشاهده کرد که پیشرفتهای ایران در برنامه هستهای را گامهای کلیدی در جهت ساخت سلاح اتمی دانستند.
۲- افزایش فشار سایبری: در صورت شکست وین جنگ سایبری دشمن برای کشاندن ایران به مذاکرات مستقیم در زمین سوم افزایش خواهد یافت. این جنگ دو بعد عملیاتی و روانی دارد. در بخش عملیاتی خطوط زیرساخت مورد تهدید قرارگرفته و در بخش روانی بازوهای اطلاعاتی دشمن با گرفتن نبض جامعه مذاکرات را به معیشت مردم گره خواهد زد. ادعاهای اخیر محسن امین زاده عضو تیم مشاوره برجامی حسن روحانی در بیاختیاری وزارت خارجه در مذاکره را باید در همین خط تحلیل کرد.
۳- افزایش خواستههای فرا برجامی: قرار گرفتن ایران در یکدو راهی پذیرش تداوم مذاکره وین با همان سیاق گذشته و خواستههای فرا برجامی یا افزایش فشارها و سختگیریهای آینده است؛ به همین دلیل اعلام کردند گذشت زمان به سود هیچیک از طرفین نیست.
مواضع و اظهارات مقامات آمریکایی در روزهای اخیر نشان میدهد که دعوتنامههای رنگین برای آغاز دور هفتم بر پایه ادامه مذاکرات شش دور قبلی تنها سناریویی خطرناک برای مهار همهجانبه ایران قدرتمنداست. بهعبارتدیگر، بازیگران غربی از یکسو به «تحدید قدرت ایران» و از سوی دیگر، به «تقویت دشمنان نظام و انقلاب اسلامی ایران» در منطقه میاندیشند. پیام تهران به مسئول میز ایران و نیز همه کانالهای پیغام غرب در روزهای اخیر یک جمله است: اگر میخواهید دوباره میز مذاکرات شکل بگیرد: باید شرطهای ضروری برای احیای برجام اجرا شود؛ دوران تهدید و تطمیع باهدف ایزوله کردن ایران به پایان رسیده است!