سینمای ایران از نمایی دیگر
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، ریشه نام سینما از واژه یونانی «کینما» به معنی جنبش گرفته شده است، ظهور سینما و فنون تصویربرداری مدیون زحمات و پیشرفت های انسان های زیادی است، از این رو پیدایش این هنر جدید را نمی توان فقط به یک نفر نسبت داد، اما از آنجا که هر حرکتی بزرگی یک شروع کننده ای دارد برادران لومیر را میتوان نخستین بنیانگذاران این هنر نوظهور دانست، این دو برادر فرانسوی تبار مخترع سینماتوگراف بودند و چندین فیلم کوتاه نیز ساختند.
اولین اثر ساخته شده ایشان که میتوان آن را نخستین اثر سینمایی جهان دانست، فیلم «ورود قطار به ایستگاه» بود.
وقتی جایی کلمه سینما را می شنویم به صورت ناخودآگاه مکانی به ذهنمان می آید با صندلی های منظم و تفریح محور که محل پخش فیلم است؛ البته به درستی نام این مکان سینما است، اما بحث این هنر گسترده تر از یک مکان است، سینما یک رسانه شنیداری و دیداری است که به کمک فناوری و تکنولوژی عرضه می شود.
محصول خروجی این رسانه را فیلم سینمایی می نامند و سینما علاوه بر فرهنگی و رسانهای بودنش یک فعالیت عظیم اقتصادی و همچنین سیاست پولی بزرگی به حساب می آید. وقتی که می گوییم سینما یک رسانه سمعی و بصری است طبیعتاً از تصویر و صدا کمک می گیرد؛ همچنین مهندسی و رهبری تیم سازنده یک اثر سینمایی را شخصی عهده دار می شود که او را «کارگردان» می نامند؛ وی با هزینه ای که تهیه کننده برای حمایت کلیه عوامل ساخت فیلم متقبل می شود، شروع یک اثر سینمایی را کلیک می زند.
فیلمبردار، صدابردار، تدوینگر، نویسنده اثر و مخصوصاً بازیگران و دیگر هنرمندان را در یک گروه منسجم و منظم تجمیع و رهبری می کند و در اصطلاح کارگردانی اثر را بر عهده می گیرد.
از آنجا که سینما هنری بود که همه هنرها را در خود جای می داد «ریچیوتو کانودو» منتقد و نظریهپرداز ایتالیایی سینما را هنر هفتم نامگذاری کرد که تنها رسانه رقیب که تا حدودی توانسته با سینما رقابت کند، «تلویزیون» است.
پس از گذشت ده ها صنعت سینما در تمام دنیا گسترش یافت و ایران هم از این قاعده بی نصیب نماند اولین دوربین های عکاسی و فیلمبرداری زمان قاجار وارد ایران شد البته نه برای گسترش هنر عکاسی و سینما، بلکه برای سرگرمی ها و عیاشی های شاهان قاجار!
ورود اصلی سینما به ایران و ساخت فیلم به گونه امروزی در کشورمان از اواخر دوره پهلوی اول و اوایل پهلوی دوم شروع شد و به شدت در تمام کشور شناخته شد، با روی کار آمدن جمهوری اسلامی اصحاب هنر فکر می کردند که هنر هفتم از سپهر فرهنگی و هنری ایران حذف خواهد شد، اما وقتی صحبت های امام خمینی(ره) را در مورد فیلم «گاو» به عنوان یک فیلم خوب و تاثیرگذار شنیدند متوجه شدند که این گونه نیست البته رفتارها و نگاه حاکمیت اسلامی به سینما متفاوت بود.
اوایل پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل تنش های سیاسی سینمای ایران به کمترین حد هنری خود رسید، اما بعد از سه الی چهار سال از پیروزی انقلاب مجموعه سینما و عوامل فرهنگی و جانبی سینما تحت نظارت دولت ها قرار گرفت و صنعت سینمای ایران تا حد زیادی نظام مند شد.
هنرمندان و اساتید بزرگی برای اعتلا و پیشرفت سینمای این مرز و بوم زحمت کشیدند و به قول سینماگران خاک صحنه خورده اند؛ از کارگردانان این عرصه می توان «داریوش مهرجویی»، «بهرام بیضایی»، «ناصر تقوایی»، «بهمن فرمان آرا»، «علی حاتمی»، «ساموئل خاچیکیان»، «بهرام توکلی»، «اصغر فرهادی» و «استاد عباس کیارستمی» نام برد.
از بازیگران به نام سینمای ایران می توان «بهروز وثوقی»، «محمد علی فردین»، «ایرج قادری»، «علی نصیریان»، «محمدعلی کشاورز»، «پرویز فنی زاده»، «سوسن تسلیمی»، «فاطمه معتمدآریا» را نام برد.
در طول تاریخ سینمای ایران فیلم های موفق زیادی تولید شده است که همگی به نوعی مرهون قلم نویسندگان و فیلمنامه نویسان توانمندی بوده است و محتوای داستان را خلق کرده اند.
نویسندگان و فیلمنامهنویسان بزرگی همچون «جعفر پناهی»، «حامد عنقا»، «اصغر فرهادی»، «مسعود کیمیایی»، «مجید مجیدی»، «امرالله احمدجو» و «مسعود جعفری جوزانی» نیز تأثیر بسزایی در اعتلای سینمای ایران اسلامی داشته اند.
در این چهار دهه که از عمر سینمای ایران بعد از انقلاب اسلامی می گذرد، شاهد رشد چشمگیری از لحاظ فنی، ابزار و تکنولوژی فیلمسازی از لحاظ محتوا و روح داستانی و توانمندی در جریان شناسی های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی بوده ایم.
به پاس زحمات سخت و طاقت فرسای سینماگران کشورمان مسئولان فرهنگی و هنری کشور روز ۲۱ شهریور را روز سینما نامگذاری کرده اند؛ علت انتخاب این روز هم به این خاطر بود که در ۲۱ شهریور سال ۱۲۷۹ شمسی اولین روز ورود دوربین فیلمبرداری نمایش فیلم در ایران بود در سال ۱۳۷۹ در سومین سال ورود سینما به ایران قرار بر این شد که ۲۱ شهریور ماه به نام روز سینما نامگذاری شود.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم و پایان دوران رفیق و هم حزب سالاری در سینما امیدواریم که سینمای ایران جایگاه خودش را در بین برترین صنعتهای سینمایی جهان پیداکند، با وجود هنرمندان و نویسندگان و کارگردانان درجه یک و با استعداد ایرانی، این مهم شدنی است و باید منتظر ایام پرفروق سینمای ایران باشیم
در دهه اول بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی سینمای ایران متاثر از حال و هوای جنگ و جبهه است و غلبه و فزونی سناریوهای حماسی و نبرد گونه را نسبت به دیگر موضوعات داستانی به راحتی متوجه می شویم.
مسائل سیاسی و فرهنگی و اجتماعی در دهه شصت سینمای ایران به حاشیه می روند و در دهه ۷۰ سینمای کشور وجود قهرمان را در قالب فیلم های دهه خود حفظ کرد و به سمت فیلم هایی با موضوعیت مواد مخدر و حادثهای پیش رفت.
برخلاف دهه ۷۰، سینمای کشور در دهه ۸۰ از قهرمان سازی فاصله گرفت؛ قهرمان پروری حاصل جامعه امیدوار است، جامعه ای که افسرده و ناامید باشد در تولید قهرمان ضعیف عمل میکند.
ما در دهه ۹۰ دورانی پر از وقایع خوب و بد داریم که به جرات می توان این دوره را متفاوت ترین دهه سینمای ایران دانست. پرفروش ترین آثار سینمایی کشور در دهه ۹۰ شمسی اکران شد در این دوران بود که برخی از کارگردانان ایرانی معتبرترین جوایز سینمایی جهان را دریافت کردند. از نکات مثبت سینمای دهه ۹۰ دستاوردهای فنی و پیشرفتهای فیلمبرداری و جلوه های ویژه و انیمیشن بود که برای تولید فیلمهای فاخر به کمک کارگردانان و تهیه کنندگان این سالها آمد اما چالشی که فیلمهای دهه نودی با آن روبرو بودند بحث عدم محتوای خوب و درست برای این آثار بود.
متاسفانه سینمای کشور ایران در این سال های اخیر با مشکلات زیادی رو به رو شده است، مافیای سینما، دستمزدهای نجومی، کم شدن تعداد علاقمندان به سینما، پایین آمدن سلیقه مخاطبان از نظر کیفی و کرونا که همگی دست به دست هم داده اند که سینمای ایران اینگونه بیمار شود.
مشکلات اقتصادی کشور تاثیر مستقیم و عمیقی بر روی سینمای کشورمان داشته است و سینمای ایران بیشترین تاثیر را از معضلات اقتصادی کشور دیده است.
وقتی هزینه ساخت و تولید و اکران یک فیلم سرسامآور شود، قطعاً طرفداران و علاقه مندان به سینما توان پرکردن گیشه ها را ندارند.
بیماری کرونا هم مزید بر علت شد تا سالنهای سینما بیش از پیش خالی بماند اگر راه چاره درستی برای آتیه سینمای ایران اندیشیده نشود آینده خوبی در انتظار سینما و سینماگران کشورمان نیست!
خبرنگار: حسن شیخی