تقوای فراموششده یا جبران اشتباه؟
گاهي روزنامهنگاران حرفهاي با انتخاب يك تيتر كل گزارش يا خبر خود را جهتدهي ميكنند. گاهي نيز مقصود و منظور خود را در يك تيتر يك كلمهاي خلاصه ميكنند. همچنين يكي از عواملي كه ذهن خوانندگان را به سمتوسويي خاص ميكشاند، تاكتيك خبري «برجستهسازي» از طريق چينش اجزاي خبر، نوع و رنگ تيتر و ... است.
در شماره 466 هفتۀ نامۀ حريم امام تیتر اول جلد و پیشانی نشریه به موضوع وضعيت زندگي مسلمانان چين اختصاص يافته و سردبير تيتر «مسلمانان فراموششده» را با رنگ قرمز براي مصاحبه مربوط به آن برگزيده است.
ماجرا آنجا تأسفبار ميشود كه اين نشريه در اقدامی عجیب تيتر مذكور را به همراه عکسی با زمینه سیاه از آیتالله رئیسی منتشر کرده است. در این عکس وی با چشمانی بسته، سری به زیر افتاده و با حالی خاص غرق در زیارت مرقد مطهر امام راحل است. مسلم است که اين تيتر و عكس هيچ ربطي به هم ندارد و به دو موضوع مختلف اشاره ميكند، اما طبق قاعده «جانشيني و همنشيني»، همجواري تيتر و عكس میتواند معنایی را ایجاد یا القا کند. متأسفانه ترکیب مذکور معنای مثبتي را در ذهن خواننده ايجاد نميكند.
البته لازم به ذکر است که تیتر مربوط به آیتالله رئیسی نیز در صفحۀ اول درج شده و به خبر تجدید میثاق ایشان با امام راحل اشاره شده، اما اشکال اینجاست که به طور طبیعی آنچه رسانه انجام میدهد برجستهسازی و مهندسی حین غفلت است. آنچه در جلد این نشریه اتفاق افتاده برجستهسازی یک تیتر با رنگی خاص علیه آیتالله رئیسی است. بدین معنا که چه بسا یک نفر حتی یک بار هم حریم امام را نخواند، اما وقتی با یک تیتر منفی در کنار عکس آیتالله رئیسی مواجه میشود، به صورت ناخوداگاه دیدگاه بدی نسبت به ایشان پیدا میکند و اگر مخاطب پروپاقرص این نشریه باشد هم که دیگر جای خود دارد. همچنان که وقتی متن خبر مربوط به مسلمانان چین خوانده شود ذهن ناخودآگاه به این سمت و سو میرود که آیتالله رئیسی در خصوص بیتوجهی به مسلمانان چین نقش ویژه دارد.
اين نوع چينش سبب ايجاد تصويري منفي از رئيس دولت سيزدهم ميشود و میتواند این را به ذهنها متبادر کند که آیتالله رئیسی نسبت به سرنوشت مسلمانان بیتفاوت است، یا اینکه آنان را فراموش کرده و مشغول کارهای دیگر است. این را باید یک خطا و بلکه یک اهانت پنداشت. همگان میدانند که آیت الله رئیسی بر خلاف آقای حسن روحانی بسی دلسوزتر، کارآمدتر و پیگیرتر است؛ چه در موضوعات داخلی و چه در موضوعات بینالمللی.
سكۀ اين اهانت دو روي بيشتر ندارد: يا سهلانگارانه بوده يا عامدانه. اگر سهلانگارانه بوده مسئولان اين نشريه بايد اشتباهشان را جبران كنند و در شمارههاي بعدي نشريه توضيح دهند كه چرا چنين خطایی رخ داده است. چنانچه عوامل این نشریه سهواً مرتکب این اهانت شده باشند و اصول حرفهای و تقوای رسانهای را نصبالعین قرار داده باشند حتماً یا علت آن را توضیح خواهند داد یا خطای خود را جبران خواهند کرد. این گوی و این میدان، بسم الله، منتظریم. نگارنده قول میدهد در صورت جبران اشتباه و ایراد توضیح از سوی عوامل مربوطه، متنی را در دفاع از آنان بنگارد.
اما بهتر است واقعبين باشيم؛ در مديريت خبر هيچ چيز بيدليل نيست. از نگاه حرفهاي، مسئولان اين نشريه بر اساس بافت و سليقۀ فكري خود دست به توليد چنين خبري زدهاند؛ طبق اصول حرفهاي، دبیر و سردبیر خبر را ویرایش نهایی میکنند و هيچ دبیر یا سردبيري، هيچ تيتر و عكسي را بيدليل و بيهدف در كنار هم قرار نميدهد. حتي كسي كه يك ترم روزنامهنگاري خوانده باشد ميداند كه هر نشريهاي شوراي تيتر دارد و انتخاب تيتر و عكس يك امر هدفمند است؛ خود حاوي پيام است و سبب القاي پيام يا شكلگيري تصويري خاص ميشود.
حتی کسی که اندک آشنایی با رسانه داشته باشد، با مفهوم دروازهبانی خبری آشناست و میداند که بدون اجازه دبیر یا سردبیر حتی یک «واو» از خبر حذف یا به آن اضافه نمیشود. اگر غیر این است، سردبیر یک نشریه دقیقاً برای چه حقوق میگیرد و وظیفهاش چیست؟ آیا روال کار این است که خبرنگار متن را به صفحهبند بدهد و او هم با سلیقۀ خود عکسی را برگزیند و در صفحۀ اول بگنجاند و یا علی مدد! بدهد برای چاپ؟! باور کنید گذر لوطی صالح هم اینقدر بیدروپیکر نیست!
حقیقت آن است که هر روزنامهنگاری خودآگاه یا ناخودآگاه بر اساس بینش و سلیقۀ سیاسی خود دست به انتشار خبر میزند. این به لحاظ حرفهای هیچ ایرادی ندارد و این نوع روزنامهنگاری جنبۀ آکادمیک نیز دارد، چون انسان بیطرف در دنیا وجود ندارد. اما اگر این دست روزنامهنگاران در تهیه و تولید خبر و نشریه ارزشهای خود را دخالت میدهند به لحاظ حرفهای باید جسارت و شجاعت اعلام آن را نیز داشته باشند و ادعای بیطرفی نکنند. لکن این طور نباشد که اگر یک نشریه سوگیری داشت، تظاهر به بیطرفی کند و دیگران را متهم به ایراد اتهام.
واقعیت این است که بسیاری از رسانههای ناهمسو با آیتالله رئیسی به دلایل مختلف شخصی و حزبی تصمیم گرفتهاند که طی 4 سال آینده ایشان را سیبل تهاجم قرار دهند؛ خودآگاه یا ناخودآگاه. اکنون آنها هرآنچه باید از آقای حسن روحانی مطالبه میکردند از آیتالله رئیسی طلب میکنند. این یعنی تقدم و ترجیح نگاه سیاسی و جناحی بر تقوا.
با توجه به خط مشي و منش فكري كه گردانندگان نشريه حریم امام داشتهاند، توصيه ميشود كه ایشان بسی خویشتندار باشند. اینکه آیت الله رئیسی به زعم آنان گزینۀ مطلوبی برای تصدی ریاست جمهور نیست، دلیل نمیشود که هر موضوع با ربط و بیربطی را مستمسک حمله به آن جناب کنند.
گویا جریان غربگرایِ غربفدا و نشریات اقماری وابسته به این نحله منحرف هنوز باور نکردهاند که بسیاری از مشکلات داخلی و بینالمللی ایران ناشی از تنبلی، کجفهمی و چه بسا نفهمی دولت راستگویان بوده و هست. این رسانهها هنوز باور نکردهاند که خود جزئی از مشکلات کشور هستند، نه حلال مشکلات.
گویا هنوز نپذیرفتهاند که بسیاری از پرسشها را باید از رؤسای دولت مطلوبشان میپرسیدند و بپرسند. دولتی که حامی مالی بیچون و چرای نشریاتی از قبیل حریم امام بود. انصافاً اگر رسانههای این جریان فکری برای دولت اعتدال سنگتمام نمیگذاشتند، رنگی برای حنای کمکاری دولت محبوبشان باقی نمیماند.
مجید پاکنیت، دانشجوی کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی