۲۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۴
کد خبر: ۶۹۲۷۷۴
یادداشت؛

صادرات از مولفه‌های اصلی رونق اقتصاد

صادرات از مولفه‌های اصلی رونق اقتصاد
وظیفه‌ صادرکنندگان است که تمام تلاش خود را برای بهبود کیفیت کالا و تأمین نظر مشتری انجام دهند تا چرخ اقتصاد در مسیر چرخش سودآفرین قرار بگیرد.

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، از میان موارد و مولفه‌های مختلف و متنوعی که در اقتصاد مطرح هستند، موضوع «صادرات» از این جهت، دارای اهمیت بسیار زیاد است که رونق یا اختلال در آن، بخش‌های مختلفی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. پایه و اساس صادرات بر این اصل، استوار است که یک کالا هم به لحاظ کیفی و هم به لحاظ کمّی باید در یک سطح قابل قبول در کشور صادرکننده باشد تا بتواند به عنوان گزینه‌ای برای ارسال به کشورهای دیگر، مورد توجه قرار بگیرد و این نکته، یکی از نشانه‌های قدرت، ثبات و پیشرفت اقتصادی محسوب می‌شود.

نامگذاری یک روز در سال به عنوان «روز صادرات» در کشورمان، به منظور جلب توجه افکار عمومی و خصوصاً فعالان اقتصادی به این نکته است که باید در فعالیت‌ها و اقدامات خود حتماً به این موضوع مهم توجه داشته باشند که با فراهم‌کردن بسترهای صادرات کالا به خارج از کشور، می‌توان به مزایای قابل توجه و بااهمیتی مثل افزایش درآمد ارزی، افزایش اشتغال و مبارزه با بیکاری، دوری از رکود و تضمین پیشرفت و رشد اقتصادی، دسترسی به بازارها و منابع درآمدی جدید و موارد متعدد دیگری دست یافت. در زمینه‌ افزایش اشتغال اگر بخواهیم یک نمونه‌ موفق و یک نمونه‌ی ناموفق را نام ببریم باید به چین و آمریکا اشاره کنیم.

چین با اهمیت‌دادن به تولید و حمایت از کارگاه‌های کوچک در کنار توجه به امور اقتصادی کلان، موفق شد تا بازار دنیا را در بسیاری از کالاها به دست بگیرد و رشد اقتصادی و میزان اشتغال زایی خود را بالا ببرد. در مقابل، آمریکا پس از رونق تولید، صادرات و اشتغال بعد از جنگ جهانی دوم، به تدریج، چوب عدم حمایت از تولید و بازکردن راه واردات بی‌رویه را خورد که در نهایت، منجر به رشد شدید نرخ بیکاری در این کشور شد.

بنابراین رونق و تقویت صادرات، در نهایت به رونق و تقویت اقتصاد کشور منتهی خواهد شد که از مولفه‌ها و عوامل اصلی کسب عزت و امنیت برای هر کشوری از جمله ایران اسلامی خواهد بود. در این راستا، صادرات غیرنفتی و صنعتی را باید در اولویت اول قرار داد تا منافع صادارت -به تمام معنا و در تمام ابعاد- نصیب کشور گردد. تکیه بر فروش نفت که غالباً به صورت خام انجام می‌شود، کار ثابت و رایج چند دهه‌ی اخیر بوده است که پول و درآمد آن، صرف اداره‌ کشور شده است اما همه می‌دانند که این روش، بدون تردید، خسارت‌بار و غیرقابل قبول است زیرا علاوه بر از دست رفتن این منبع انرژی تجدید ناپذیر، با ایجاد تنش‌ یا بحران مثل آن چه در سالهای اخیر اتفاق افتاد و منجر به تحریم خرید نفت ایران شد، جلوی صادرات نفتی گرفته و درآمد نفتی نیز قطع خواهد شد. از سوی دیگر، ماده‌ی پرمنفعت و ارزشمندی به نام نفت در صورت فرآوری، می‌تواند هزاران محصول مورد نیاز دنیا را تولید کند و ارزش افزوده‌ی فراوانی را در پی داشته باشد، در حالی که خام‌فروشی به معنای چشم‌پوشی و محرومیت از تمام این مزایا و منافع سرشار خواهد بود. علاوه بر این که اقدام به فرآوری نفت و تبدیل آن به محصولات متنوع و متعدد دیگر، منجر به ایجاد اشتغال به میزان بالایی می‌گردد که در صورت خام‌فروشی، این مزیت مهم نیز سلب خواهد شد.

از سوی دیگر، به دلیل اینکه تفاوت بین صادرات و واردات، تعیین‌کننده‌ صادرات خالص است و منجر به افزایش تولید ناخالص داخلی و دیگر مزایای ناشی از صادرات می‌شود، باید تراز بین صادرات و واردات کشور، مثبت باشد و این یعنی صادرات ما بسیار فراتر از واردات شود که رسیدن به این نقطه و تثبیت آن، مستلزم ایجاد بسترهای جدید صادراتی و به دست آوردن بازارهای هدف در دنیا است تا رونق این اقدامات به بدنه‌ی جامعه تزریق و سبب رونق شود.

البته صادراتی می‌تواند تولید ناخاص داخلی را افزایش دهد و به گردش روان چرخ اقتصاد کمک کند که دائمی و پیوسته صورت بگیرد و الزامات و بایسته‌های این عرصه را رعایت کند. به عنوان مثال، اگر بر فرض، مسیر صادرات یک کالا به بازار هدف هموار شد، نباید از احساس مسئولیت تولیدکننده‌ آن محصول صادراتی کم کند و خیال او نسبت به استمرار و تداوم صادرات، راحت شود و در نتیجه نسبت به کیفیت خدمات، دچار سستی و کم‌کاری شود. در مواردی اتفاق افتاده که کاهش کیفیت کالا، بسته‌بندی نامطلوب، عدم رعایت زمان‌بندی تعیین‌شده و مواردی از این قبیل، سبب نارضایتی مشتری در کشور مقابل شده و او را نسبت به ادامه‌ی صادرات از ایران، دلسرد و دچار تردید کرده است. نگاهی به محصولات شرکت‌های معروف دنیا که سالهای طولانی در حال تأمین نیاز بسیاری از کشورها هستند نشان می‌دهد که رعایت همه‌ استانداردهای لازم، عامل تدام صادرات و رضایت مشتریان بوده است.

به هر حال، آن چه از اتفاق نظر کارشناسان و اساتید امور اقتصادی و نیز آن چه از تجربه و سابقه‌ کشورهای موفق در اقتصاد به دست می‌آید، این است که توجه به صادرات و تقویت آن در ابعاد مختلف، در دنیای امروز، یک اصل غیرقابل انکار و یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر برای رونق اقتصادی و پیشرفت کشور به حساب می‌آید که در درجه‌ اول باید مورد توجه مسئولان مربوط در بخش‌های مختلف حاکمیتی قرار بگیرد و با تسهیل و بسترسازی مورد نیاز، راه صادرات را هموار کنند و در درجه‌ی بعدی، این وظیفه‌ خود صادرکنندگان است که با احساس مسئولیت نسبت به شرایط خاص فعلی و جنگ اقتصادی، تمام تلاش خود را برای بهبود کیفیت کالا و تأمین نظر مشتری انجام دهند تا چرخ اقتصاد در مسیر چرخش سودآفرین قرار بگیرد و سبب آسایش و سربلندی ملت و مملکت شود.

حجت الاسلام رضا رستمی

ارسال نظرات