۲۲ آبان ۱۴۰۰ - ۱۴:۲۹
کد خبر: ۶۹۵۰۷۷
میراث تهرانی مقدم (۲)؛

تدابیر رهبری برای خنثی سازی اقدامات هاشمی در تخریب صنعت موشکی

تدابیر رهبری برای خنثی سازی اقدامات هاشمی در تخریب صنعت موشکی
حجت‌الاسلام غفاری فر گفت: بسیج به‌عنوان تشکلی که در رابطه امام و امت نقش ایفا می‌کرد، به مثابه یک مرکز ثقل بود و هاشمی می‌خواست این مرکز ثقل را از راه بردارد.

اشاره: هاشمی مقابل سخنان صریح رهبر انقلاب ایستاد و خط مذاکرات هسته‌ای را در زمان دولت روحانی به‌طور جدی دنبال کرد. مذاکرات بی‌ثمر برجام منجر به تعطیلی کامل صنعت هسته‌ای و اخراج دانشمندان آن شد. اخراج دانشمندان و به‌دنبال آن تعطیلی شرکت‌های دانش بنیانی که دست در دست سازمان انرژی اتمی داده بودند، شوک بزرگی به جامعه نخبگانی و علمی کشور رقم زد. همین شوک بزرگ باعث شد رهبر انقلاب در یک سخنرانی مشهور نسبت به این موضوع واکنش نشان دهند و حتی برای حمایت از جامعه نخبگانی کشور، از خودشان مایه بگذارند. این روند در قالب کلیدواژه برجام دو یا برجام موشکی ادامه یافت؛ اما با تدبیر رهبر انقلاب و هوشیاری جبهه انقلاب شکست خورد.

از این رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به سراغ حجت‌الاسلام حسن غفاری فر، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) رفت و درباره رویکردهای هاشمی در تخریب و جلوگیری از پیشرفت اقتدار و صنایع نظامی و موشکی به‌ گفت‌وگو پرداخت.

رسا ـ ریشه خودباختگی‌های هاشمی رفسنجانی و اطرافیان ایشان، نسبت به اقتدار کشور چیست؟

اگر بخواهیم با حسن ظن به این موضوع نگاه کنیم، تمام تخیل هاشمی درباره ژاپن و کره بود. به‌گمان خودش که بتواند ایران را به‌عنوان یه کشور موفق در امور اقتصادی در جهان معرفی کند. برای همین، هم تحلیل غلطی از دشمن و هم اطلاعات غلطی از کشور‌هایی که گمان می‌کرد موشک ندارند، داشت.

تحلیل غلط هاشمی از دشمن

آمریکا در سال‌های اخیر از جا‌هایی که با او برخورد کردند، بیرون رفت؛ مانند یمن، عراق، سوریه و افغانستان. از طرفی آمریکا برای کسانی که دست تسلیم بالا بردند، عربده کشید؛ از لیبی تا سه ماهه اخیر برای کشور ایران! دولت فعلی از ۱۲ مرداد تا امروز حدود ۳ ماه است که استقرار یافته. قبل از استقرار آقای رئیسی، همین که رأی گرفته بود، دشمن بحث تعاملات و گفت‌وگوی برجام را به‌عنوان یک چالش قرار می‌داد.

آقای رئیسی با تمام هوشمندی در انتخاب ادبیات و واژه‌ها، بدون برآشفته ساختن جهان نسبت به این که ایران حاضر به تن دادن به قواعد بین المللی نیست، اما از موضع اقتدار، مودبانه و قانونمند از موضع ایران دفاع می‌کرد و آمریکا نتوانست هیچ غلطی انجام دهد. بلکه کشور‌هایی که مشاهده کرده بودند، دولت قبلی تمام تخم مرغ‌های خودش را در سبد ارتباط آمریکا و سه کشور صنعتی گذاشته بود، همکاری‌شان را با ما به صفر رساندند؛ به‌خصوص در پدیده مدیریت کرونا.

اقتدار موشکی؛ بهانه هاشمی برای تقابل با ولایت

دشمن دید دولتی که روی کار آمده با آمریکایی‌ها تعارف ندارد و منجر به دو اتفاق شد؛ هم دشمن عنودی که امثال آقای هاشمی در حال حاضر دنبال خنثی جلوه دادن ایران بودند سرجایشان نشستند و هم دوستانی که نگران این رفتار نابخردانه برخی از مسؤولان از جمله جناب آقای هاشمی بودند، دیدند که ایران به نقطه‌ای که باید در آن قرار بگیرد، بازگشته است.

این مسأله در بخش محاسبه و تحلیل غلط آقای هاشمی از ادبیات و رفتار دشمن دارای اهمیت است. باید ببینیم چه کسی می‌تواند بر روی دوستی ما حساب باز کند و دشمنان در چه صورتی با ما چالش خواهند داشت؟ هر وقت ما ضعیف باشیم، دشمن با ما چالش خواهد داشت و از طرفی دوست ما به ما اعتماد نخواهد کرد.

اطلاعات ناقص هاشمی از چین و ژاپن

به‌تازگی چین و ایضاً ژاپن وارد مسابقات جهانی تسلیحاتی شده‌اند. به‌زعم آقای هاشمی و اطرافیانش ما همان هزینه‌ای که با اقتدار بر اثر داشتن موشک و امکانات هسته‌ای داده‌ایم، به همین میزان و بلکه بیشتر از آن را چین پرداخت کرد. چین به‌جای اینکه خوداتکایی و اقتدار را داشته باشد، از یک گردونه بسیار خشن مرگ و میر داخلی عبور کرد، سپس بحران‌های اقتصادی را تجربه کرد و در نهایت می‌خواست با دیپلماسی گفتگو پیش برود، در یک دوره ۳۵ میلیون جمعیت خود را به دلیل فقر از دست داد. جناب آقای هاشمی هم در تحلیل دشمن، محاسبه صحیح نداشت و هم در شناخت کشور‌هایی که به‌گمان او، بدون موشک به‌جایی رسیده بودند، اشتباه کرده بود. کشور‌هایی مانند چین مشغول کار کردن بر روی تسلیحات نظامی بودند، منتهی صدای آن را به جهت رابطه اقتصادی‌شان با آمریکا در نیاورده بودند. آمریکا زمانی متوجه این اقدامات آن‌ها شد که دید نمی‌تواند از قوه قهریه خود در مقابل این روند به‌کارگیری کند.

رسا ـ هاشمی رفسنجانی با چه رویکرد و اهدافی به‌دنبال تضعیف نیرو‌های نظامی و اقتدار موشکی بود؟

جناب آقای هاشمی علاوه بر نگاه‌های غلطی که دنبال می‌کرد و اعتقاد داشت برای اینکه برای آرامش ایران، باید به دنبال خلع سلاح می‌رفت، یک نگرانی برای خودش داشت. هاشمی هر چه جلوتر آمد، محافظه‌کارتر شد. او دید که نیرو‌های انقلاب دیگر با او همکاری نمی‌کنند. کسانی که با او در اوایل انقلاب رابطه عاطفی و اخلاقی داشتند، با او کنار آمدند و برای او احترام قائل بودند؛ برای نمونه شما منش و عمل شهید سلیمانی را با ایشان ببیند.

اقتدار موشکی؛ بهانه هاشمی برای تقابل با ولایت

شهید سلیمانی در احترام به ایشان، حتی انگشترش را داخل قبر آقای هاشمی گذاشت، ولی منش سلیمانی خلاف منش آقای هاشمی بود. ولی افرادی که به دلیل رابطه عاطفی و حق و حقوقی که آقای هاشمی بر آن‌ها داشت؛ اما هاشمی دید که آن‌ها با او همراه نیستند. به‌خصوص هاشمی رفسنجانی دید بدنه سپاه و ارتش با او همراه نیستند. هاشمی به گمان اینکه ارتش خنثی است و مانند سپاه انقلابی نیست، ابتدا سراغ سپاه رفت. او تصور می‌کرد بایستی سپاه را حذف کند تا مانعی از سر راه او برداشته شود؛ چرا که سپاه نماد تجمع نیرو‌های انقلاب بود.

باور من این است که ما در حکومت امامت و امت، حزب رایجِ قدرت طلبِ ثروت طلبِ فرصت طلب نداریم. رابطه امام و امت، هنگامی که امت، امام صالحه دارد، همه امت در خدمت او هستند. برای همین مسأله بهترین حزب برای امام و امت، بسیج است. این موضوع مبنای سیاسی من است و من این را اعلام می‌کنم. من با این ریش سفید و استادی در حوزه و دانشگاه، غیر از بسیج از ابتدای انقلاب تا امروز، در هیچ تشکلی رابطه حزبی نداشته‌ام و ندارم.

آقای هاشمی می‌خواست این مرکز ثقل را از سر راه بردارد. برای همین او هیاهو می‌کرد که من با نظامی‌گری مبارزه می‌کنم. درحالی که دانشگاه آزاد از هر تشکیلات سیاسی آهنینی، تشکیلاتی‌تر بود و جاپای نیرو‌های نظامی و امنیتی می‌گذاشت. مردم از مسائل پشت پرده شورای مرکزی دانشگاه آزاد خیلی مطلع نشدند؛ برای نمونه دانشگاه آزادی که مردم به خاطر انقلاب، علم و دین زمین‌هایشان را در اختیار دانشگاه آزاد قرار دادند، در قالب تملک پیش می‌رفتند و در‌نهایت در قالب وقف برای اشخاص خاص این‌ها را تصرف می‌کردند.

اقتدار موشکی؛ بهانه هاشمی برای تقابل با ولایت

آقای هاشمی به‌هیچ وجه مخالف نظامی‌گری نبود، بلکه می‌خواست نظامیانی که در خدمت انقلاب و دین بودند را از سر راه بردارد. به دنبال این موضوع زمینه همراهی با هاشمی، توسط ضد انقلاب و لیبرال‌ها از سوی رسانه‌های خارجی دنبال شد و با هاشمی در زدن نیرو‌هایی که انقلابی‌گری و وظیفه سازمانی و قانونی مبارزه با مفسدین سیاسی، اقتصادی و امنیتی را داشتند دنبال شد.

مجموعه‌های فاسد در این جریان با آقای هاشمی همراه‌تر بودند. آقای هاشمی ابتدا به‌سراغ نیروی بسیج و نیرو‌های مردمی رفت که با تابلوی مبارزه با مفسدین انقلاب ایستاده بودند، تا بعد از آن سر فرصت در اقدامی شبیه به بازرگان، نهضت آزادی و بنی‌صدر ارتش را خلع سلاح کنند. بعد از این‌ها می‌خواست حزب پدرساخته خود که دانشگاه آزاد بود را پیش ببرد که دیگر خداوند عمرش را از او گرفت و با مرگ او، همه اهداف او از بین رفت.

رسا ـ کلیدواژه برجام ۲ یا برجام موشکی از کجا و چگونه آغاز شد و چگونه این کلیدواژه با شکست روبرو شد؟

من از روز اول این تحلیل را داشتم که رهبر معظم انقلاب با یک عملیات ایذایی از سال ۱۳۸۲ همزمان مبارزه با جریان آمریکا و صهیونیسم بین الملل و هم با جریان نوکر آمریکا در داخل را شروع کرد. تمام هدف دشمن خلع سلاح نظامی و اقتصادی ما بود. منتهی از حیث دسته بندی، اولویت دشمن، خلع سلاح نظامی و سپس اقتصادی بود. اگرچه تحریم‌ها را از ابتدای انقلاب شروع کرد، ولی می‌دانست اگر نظام، در بخش نظامی خودکفا شود، به‌واسطه صنایعی که زیرساخت نظامی را درست می‌کنند، می‌تواند اقتصاد خود را اصلاح کند؛ یعنی تمام صنایعی که در خدمت نظامی هستند، می‌توانند در خدمت اقتصاد نیز قرار بگیرند. آمریکا می‌گفت اگر من بتوانم صنایع نظامی ایران را نابود کنم، هم قدرت دفاعی ایران را نابود کرده‌ام و هم قدرت و زیرساخت اقتصادی آن را می‌توانم از بین ببرم.

امروز یکی از سؤالات جدی مردم این است که چطور ما امروز می‌توانیم موشک نقطه‌زن بسازیم، اما نمی‌توانیم خودروی باکیفیت ملی تولید کنیم؟ مردم فهمیده‌اند که زیرساخت اقتصادی جامعه، به زیرساخت صنایع نظامی باز می‌گردد. آمریکا با یک تیر دونشان را آغاز کرد تا زیرساخت‌های نظامی ما را از بین ببرد. آمریکا نمی‌توانست زیرساخت‌های نظامی ما را به‌صورت مستقیم از بین ببرد. بایستی از جایی شروع می‌کرد که نفرت جهانی در آن‌جا انباشته شده بود و آن مسأله هسته‌ای بود.

بعد از جنگ جهانی دوم و بمباران اتمی ژاپن، نفرت جهانی علیه سلاح هسته‌ای ایجاد شد. صنایع هسته‌ای به‌طور کلی در داخل ایران طرفداری نداشت، به‌انضمام اینکه می‌گفتند ایران در داخل از نظر سوخت‌های فسیلی خودکفاست. ۲۰ سال پیش این مسائل برای مردم قابل فهم نبود؛ اما مردم امروز بیشتر این نیاز را احساس می‌کنند.

آمریکا از این ظرفیت آمریکا پرستان داخلی که شعار می‌دادند ما نفت داریم و نیازی به انرژی هسته‌ای نداریم و از آن نفرت جهانی به ‎سلاح هسته‌ای، این تیتر را برجسته سازی کرد که ایران در دانش هسته‌ای در حال حرکت به‌سمت سلاح هسته‌ای است. آمریکا به‌زعم خود به ایجاد اجماع جهانی بابت انرژی هسته‌ای اقدام کرد. آمریکا خیز برداشت که دوسال پایان دولت اصلاحات این اتفاق رقم خورد. در فاصله دولت احمدی نژاد چهار پنج سال مسأله انرژی هسته‌ای به‌خوبی پیش رفت.

آمریکا بیکار ننشست و نفوذ خود را انجام داد تا دولت ضعیف و زمین‌گیر شد تا وقتی در انرژی هسته‌ای به غنی سازی ۵۰ درصد رسید، قفل کرد. آمریکا دوباره به بهانه انرژی هسته‌ای به دولت فشار آورد و به‌زعم خودش موفق شد تا با فشار اقتصادی، ما در مرحله اول در بحث هسته‌ای عقب نشینی کنیم و وقتی توان هسته‌ای نداشته باشیم، توان چانه‌زنی ما پایین بیاید و دشمن بتواند گام‌های بعدی را بردارد.

طبیعی است که ما دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم. وقتی رهبر انقلاب می‌فرمایند که ما سلاح هسته‌ای نمی‌خواهیم، یک تاکتیک نیست؛ بلکه یک راهبرد و منطق است؛ یعنی ما هیچ وقت برای بقای خودمان دست به کشتار کسانی نمی‌زنیم که در کشتن ما نقشی ندارند. همه می‌دانیم وقتی سلاح هسته‌ای به‌کار برده شود، مجرم و غیر مجرم را یکجا می‌کشد. دشمن این موضوع را باور نمی‌کرد و نمی‌فهمید. هم داخلی‌ها به این موضوع دامن می‌زدند و می‌گفتند این‌ها تقیه می‌کنند و این یک تاکتیک است و از طرفی دشمن باور نمی‌کرد که ایران به سلاح هسته‌ای دستیابی پیدا کند؛ اما نخواهد از آن استفاده کند.

رهبر انقلاب، همین نقطه را محلی برای عملیات ایذایی قرار داد. دشمن در همین جا سرگرم شد. رهبر انقلاب روی این موضوع مدام بحث می‌کردند در حالی که از سال ۱۳۸۰ و بلکه قبل‌تر از آن ایران سرگرم ساختن انواع و اقسام تجهیزات نظامی بود که جریان شهید حسن تهرانی مقدم بعد از شهادتش لو رفت. درحالی که دشمن سرگرم بحث انرژی هسته‌ای بود و به‌زعم خود ما را گام به گام به‌عقب می‌راند و قدرت چانه‌زنی ما را پایین می‌آورد، ناگهان موشک‌های ما علم شدند.

با روی کار آمدن دولت فشل و غرب زده تصور می‌کرد فتح الفتوح کرده است. دولت تدبیر و امید فکر می‌کرد که توانسته با منطق آمریکا به رهبری فشار بیاورد و ایران را به سمت آمریکایی‌سازی ببرد و در همان سالی که برجام امضا شد، پای تلویزیون آمد و تا ۱۳ عنوان برجام شمرد، کما اینکه بعضی از آن‌ها را امضا کردند و در خفا اقدام کرده بودند.

رهبر انقلاب می‌دانست باید چه اقدامی کند، رهبر انقلاب در دیپلماسی مقاومت ورود کرد و ایشان اجازه نداد برخی از اتفاقات و جریانات کشور دو قطبی شود. حضرت آقا فضای دو قطبی را به سمت دفاع از جهان اسلام و دفاع از ایران برد. در این اقدام موشک‌ها توسعه پیدا می‌کنند، جهان اسلام تقویت می‌شوند و جریان مقاومت به موفقیت می‌رسد.

کار به جایی می‌رسد که رئیس دولت دوازدهم غرب‌گرا و غرب‌پرست زمانی متوجه می‌شود که موشک‌های ایران، پایگاه نظامی دشمن را در فاصله ۵۷۰ کیلومتری مورد هدف قرار داد. از اینجا این کلیدواژه برجام موشکی شکست خورد. دشمن تلاش کرد با ایجاد دوقطبی‌هایی مانند استیضاح و محاکمه فضا را به دوقطبی بکشانند که رهبر انقلاب این فضا را مدیریت کرد. آخرین ابزار دشمن کرونا بود که می‌خواست با این فضا جامعه را به سمت دیگر بکشانند.

اخیراً یکی از مسؤولان بلندپایه رژیم صهیونیستی اعلام کرد: «ایران می‌داند ما در موضع ضعف هستیم و به‌زودی با دست برتر به برجام باز می‌گردد و من برای اسرائیل احساس خطر می‌کنم.»

صلوات بر همه شهدا، امام شهدا و به‌خصوص شهدایی که در ساختن و تولید موشک نقش ویژه‌ای داشتند، به‌خصوص شهید تهرانی مقدم.

رسا ـ ممنون از اینکه فرصتتان را در اختیار ما قرار دادید.

محمدحسین کتابی
ارسال نظرات