نظام قیمتگذاری پلکانی چیست؟
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از نسیمآنلاین،سعید فضل زرندی: هیات دولت در اقدامی درست با حفظ قیمت گاز در نرخهای کنونی برای عموم مشترکین عادی، هزینه گاز را برای پرمصرفها به صورت تصاعدی افزایش داد. به این مدل قیمتگذاری در اقتصاد اصطلاحا قیمتگذاری پلکانی یا IBT میگویند.
نظام قیمتگذاری پلکانی چیست؟
نظام قیمتگذاری پلکانی (IBT) به این معناست که بهای یک کالا برای مصرفکنندگان به یک نرخ ثابت نبوده و بستگی به میزان مصرف داشته باشد. این مدل قیمتگذاری باعث میشود افراد به کنترل مصرف ترغیب بشوند، چرا که هر قدر مصرف بیشتر بشود هزینه تصاعدی افزایش پیدا میکند و هرقدر کمتر بشود به صورت تصاعدی کمتر میشود. این مدل قیمتگذاری در ایران بیشتر برای حاملهای انرژی و مشخصا برق و گاز استفاده میشود، اما تاکنون آنطور که باید و شاید از ظرفیتهای این مدل بهرهبرداری نشده است.
شرایط و وضعیت مسئله انرژی در ایران و نسبت بین دولت و مردم در این زمینه به صورتی است که استفاده از نظام قیمتگذرای پلکانی در بخش خانگی بسیار ایدهآل بوده و میتوان حداکثر بهره را از آن برد.
عموم مردم مصرف کم یا متعارفی در انرژی دارند
عموم مصرفکنندگان ایرانی، یعنی بیش از هشتاد درصد، چه در برق و چه در گاز کممصرف هستند یا مصرف متعارفی دارند. همچنین طبق آمار هزینه و درآمد خانوار، سهم هزینههای انرژی از سبد مصرفی خانوار در دهکهای پایین بین 5 تا 10 درصد و در دهکهای بالا کمتر از 5 درصد است. این واقعیتها بیانگر این است که افزایش کلی قیمت انرژی حتما بیش از بیش به ضرر دهکهای پایینی جامعه خواهد شد.
چند ده هزار خانوار بسیار پرمصرف، چه در برق و چه در گاز، در کشور وجود دارند که چند ده برابر عموم مردم انرژی مصرف میکنند. دلیلی ندارد گاز مورد نیاز برای گرم کردن آب استخر یا هوای ویلای این افراد به همان نرخی که برای عموم مردم است محاسبه بشود، همانطور که دلیلی ندارد به اسم مقابله با این اقلیت محدود، هزینه انرژی هشتاد میلیون نفر ایرانی افزایش پیدا بکند.
بنابراین تنها راه درست پیش روی سیاستگذار، افزایش تساعدی قیمت انرژی برای یک یا دو دهک پرمصرف و به طور خاص جمعیت چند دههزار نفری بسیارمصرف است.
حالا هیات دولت مصوبهای گذرانده که طبق آن، هزینه گاز برای مشترکین 3 پله اول مصرف تغییری نمیکند و برای مشترکینی که بیش از این مصرف میکنند، نرخ به طور تصاعدی افزایش مییابد.
نگاهی دقیقتر به مصوبه جدید دولت
طبق این مصوبه هزینه گاز در پله اول 41 تومان و در پله دوازدهم (یعنی برای بسیار پرمصرفها) حدود 2 هزار تومان است، یعنی یک اختلاف 48 برابری در نرخ به وجود آمده که حتما در ایجاد انگیزه برای کاهش دادن مصرف اثرگذار خواهد بود.
نظام قیمتگذاری پلکانی پیش از این نیز وجود داشت، اما تفاوت نرخ پلکانها به این صورت نبود. در قیمتهای قبلی نرخ گاز پله دوازدهم 483 تومان، یعنی حدود 12 برابر نرخ پله اول بود.
برای درک بهتر معنای نرخهای جدید گاز، بهتر است به مقایسه وضعیت پیشآمده برای 5 مشترک با میزان مصارف متفاوت در فصل سرما در یک اقلیم مشترک (اقلیم 3، مثل شهر تهران) بپردازیم. یک مشترک کممصرف با مصرف ماهیانه 150 مترمکعب گاز (پله اول) ، یک مشترک با مصرف متعارف 300 مترمکعبی (پله دوم)، یک مشترک کمی پرمصرف با مصرف 600 مترمکعبی (پله چهارم)، یک مشترک پرمصرف با مصرف 1200 مترمکعبی (پله یازدهم) و نهایتا یک مشترک بسیار پرمصرف با مصرف 2400 متر مکعبی (پله دوازدهم).
در این جدول هزینه گاز (بدون مالیات و عوارض و ...) این مشترکین با فرض قیمتهای قبلی و قیمتهای جدید محاسبه شده است:
همانطور که مشخص است، قیمت گاز برای مشترک کممصرف و با مصرف متعارف تغییری نکرده، برای کمی پرمصرفها اندکی افزایش داشته، اما برای پرمصرفها نزدیک به دوبرابر شده و برای بسیار پرمصرفها 3.5 برابر شده است.
همچنین میتوان گفت با وجود اینکه بین یک مشترک کممصرف با یک مشترک بسیار پرمصرف، تفاوتی 16 برابر در میزان مصرف وجود دارد، اما در هزینه گاز تفاوتی 480 برابری به وجود آمده است. یعنی در حالت جدید قیمت هر مترمکعب گاز به طور میانگین برای یک مشترک بسیار پرمصرف 30 برابر یک مشترک کممصرف محاسبه میشود، در حالیکه در گذشته این نسبت نهایتا 8.5 برابر درمیامد.
از طرفی مطابق آنچه در صدر یادداشت عرض شد، این مدل قیمتگذاری پلکانی همانطور که با افزایش مصرف باعث افزایش تصاعدی هزینهها میشود، در صورت کاهش مصرف نیز کاهشی تصاعدی را به وجود میاورد. برای مثال چنانچه مشترک پرمصرف مصرف خود را صرفا 30 درصد کاهش بدهد، یعنی از 1200 به 800 مترمکعب برساند، با کاهش 75 درصدی در هزینه گاز خود (از 490 هزار تومان به 120 هزار تومان!) مواجه خواهد شد. این مسئله باعث ایجاد انگیزه در کاهش مصرف بین پرمصرفها خواهد شد.
خوب اما ناکافی؛ اقدامات اصلی هنوز مانده است
در پایان ذکر این نکته لازم است که شرکت ملی گاز و وزارت نیرو باید در کنار این اقدام درست اما ساده، اقدامات مهم و اساسی دیگر برای صرفهجویی گاز چه در بخش خانگی چه صنعتی را که در دولت قبل مورد غفلت واقع شده در دستور کار خود قرار بدهند. تعویض 20 میلیون بخاری گازی قدیمی، تبدیل نیروگاههای عادی به سیکل ترکیبی و ... (به طور کلی اقداماتی که ذیل ماده 12 قانون رفع موانع تولید قابل احصا هست) از جمله مواردی است که مصوبات خوبی در مورد آنها وجود دارد و شیوه تامین مالی آنها نیز مشخص است اما اجرایی نشده است. اصلاحات اینچنینی باعث خروج پایدار کشور از بحران انرژی خواهد شد.