نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، با اوج گیری انقلاب های مردمی در مصر، تونس، یمن، بحرین و لیبی، رژیم های دیکتاتوری وابسته به غرب و همسو با رژیم صهیونیستی ساقط گردیدند، سران تل آویو در بن بست و محاصره و سردرگمی عجیبی گرفتار شده بودند و تنها راه برای خنثی سازی این حرکات را مهندسی معکوس آن دیدند؛ البته در مرکز و خاستگاه این جنبشها، یعنی ایران. برای این کار آخرین گزینه خود را انتخاب کردند که درواقع به یک عملیات انتحاری شبیه بود که یا عمل میکرد و موفق میشدند یا مهرههایشان میسوخت و کار تمام بود.
در یک نگاه کلی به شرایط آن ایام، یعنی پایان دوره اول دولت احمدی نژاد میتوانیم استیصال غرب، رژیم صهیونیستی و دشمنان را ببینیم. جمهوری اسلامی در اوج قدرت در عرصه بین المللی بوده و دست برتر در اکثر معادلات جهانی را داشت، به گونه ای که غرب را به کرنش در برابر ایران واداشته و اتحادیه اروپا اصرار به مذاکره و ملاقات با ایران داشت. شکست پیاپی آمریکا در عرصه های سیاسی عراق، افغانستان، لبنان، فلسطین و...، حضور بیش از 80 درصد واجدین شرایط رای در انتخابات دهم که یعنی بیش از 40 میلیون نفر همگی قدرت نرم ملی را برای جمهوری اسلامی تولید کرده بود. از طرفی در کشورهای عربی نیز انقلاب هایی شده بود و هژمونی استکبار در حال شکسته شدن بود.
در این شرایط بود که استارت عملیات انتحاری در ایران زده شد و آنها طی تماسهایی با سران فتنه در داخل، آنها را تحریک نمودند که برای قضیه مصر و تونس اطلاعیه داده و مردم را دعوت به حضور در خیابانها کنند. برای انجام این مأموریت ده ها شبکه اینترنتی، ده ها هزار ایمیل و بیش از یک میلیون و 200 هزار پیامک به داخل کشور ارسال شد که اگر کسی صرفا اخبار را از شبکههای معاند دنبال میکرد، دست پشت پرده آنان را در این حرکت میدید و نیاز به تحلیلهای آنچنانی و اسناد اطلاعاتی و محرمانه نبود. البته که این مطلب پس از دستگیری متهمین در 25 بهمن ماه مسجل شد که گروهک های ضد انقلاب اعم از منافقین، سلطنت طلب ها، بهائیان و قوم گرایان برای حمایت از بیانیه فتنه گران در میدان بودند.
احمقها خیال کردند ایران هم گرجستان است
انقلاب مخملی
بنابر تصریح شاهدان، در صبح روز 25 بهمن ابتدا جوانی را برای الگوسازی به سبک انقلاب تونس به بالای جرثقیل فرستادند تا با شعار وی به نفع فتنه سبز، عدهای را برای راهپیمایی تهییج کنند و همزمان شبکههای تلویزیونی بیگانه و ضد انقلاب نیز این صحنه را به نمایش گذاشتند. از طرفی شلوغ ترین نقاط شهر به خصوص در ایام خریدهای نوروزی به نحوی که بطور عادی چهار راه های ولی عصر، میدان انقلاب، میدان امام حسین و ... در این ساعات مملو از مردم است را برای تجمع انتخابات کردند و با انداختن یخ در مسیر اتوبوسها و از کار افتادن تعدادی از آنها منجر به توقف خط بی آرتی شدند.
پیاده شدن مسافران این اتوبوسها باعث ایجاد شلوغی در خیایان شد و همین امر، زمینه سوء استفاده و حضور اراذل و ضد انقلاب را فراهم کرد تا آنان حدود 15 نقطه از شهر را با گروههای تربیت شده 20 تا 50 نفری پوشش داده و با آتش زدن سطلهای زباله و تخریب اموال عمومی و البته شعارهای ضد اسلام، حرکت خود را آغاز کنند. طبیعتا هر حرکتی نیاز به پوشش رسانهای دارد و الجزیره، العربیه، بی بی سی، وی او ای، یورونیوز و سایر شبکههای معاند با حجم وسیعی پوشش این تخریبها را بر عهده گرفتند و بدین ترتیب اغتشاش 25 بهمن، به اسم حمایت از بیداری اسلامی به راه افتاد در حالی که هیچ اسمی از مصر و تونس برده نشد.
اردشیر امیرارجمند در سفر خود به سرزمینهای اشغالی، در نقش مشاور و به نمایندگی از میر حسین موسوی از سوی وی و مجتبی واحدی، سردبیر وقت روزنامه آفتاب یزد و مشاور خارج نشین آقای کروبی نیز از طرف او این حرکت را سامان دهی میکرد. ریشه این حرکت را نیز در مصاحبه جرج سوروس، تئوریسین انقلاب مخملی با فرید زکریا، میتوان یافت که تصریح میکند: رژیم ایران تا یک سال آینده نابود خواهد شد.
حصر، درست یا نادرست!
در اغتشاشات سال 88، فقط در تهران بالغ بر 63 میلیارد تومان خسارت وارد شد؛ چندین نفر شهید و کشته شدند؛ به ساحت مقدس اسلام، سیدالشهدا و ولایت فقیه اهانت شد؛ آبروی کشور در مجامع عمومی خدشه دار شد و... . جالب است که این اقدامات رسما از سوی اوباما و سایر مقامات آمریکایی تمجید میشد و آنها مقابله با این اغتشاش گران را خلاف آزادی و دموکراسی میخواندند و به همین علت دست به تشدید تحریمها آن هم در خصوص مسأله هستهای زدند. همچنین تامیر پاردو، رئیس جدید سرویس جاسوسی موساد نیز در همین راستا اعلام کرد: «وظیفه اصلی ما تشکیل جنگ سرد علیه رژیم اسلامی ایران و برنامه هسته ای آن است» و در ادامه حمایت خود را از جنبش سبز اعلام کرد.
اما آنچه تیر خلاصی بود بر پیکر اغتشاش گران، اهانت به عزای سیدالشهدا در روز عاشورا بود که منجر به حرکت 9 دی شد. موسوی به جای اینکه این کار را محکوم کند، در اطلاعیه ای اهانت کنندگان به ساحت سیدالشهداء(ع) را مشتی آدم خداجوی نامید که نیروی انتظامی آنها را سرکوب کرد و در واقع از فرصتی که مقام معظم رهبری به آنها داد تا صف خود را از ضدانقلاب جدا کنند، استفاده نکردند. همچنین زمانی که موسوی این اطلاعیه را داد، رهبری به ایشان قریب به این مضمون فرمودند که صف خود را از ضدانقلاب جدا کنید، ممکن است شما شروع کننده باشید ولی معلوم نیست بتوانید قضیه را جمع کنید.
هرچه از پیامدهای منفی فتنه 88 بگوییم کم است. در بین طلاب معروف است که حکم باید با موضوع تناسب داشته باشد و مسألهای که در اینجا مطرح میشود، عدم تناسب حکم و موضوع است. بدون شک اتهامات سران فتنه و هم کارانشان مسجل شده و حجت نیز برای آنان تمام بوده است اما اینکه چرا هنوز متناسب با جرمشان مجازات نشده اند، مسألهای است که مورد سوء استفاده اصلاح طلبان قرار گرفته است. البته که اگر به آنها جزایی مطابق عملشان داده شود، بیشک غیر از اعدام نخواهد بود همانطور که نمایندگان مجلس در 26 بهمن ماه سال 89 در مجلس شعار «موسوی، کروبی اعدام باید گردند» را سر دادند اما نکته این است که کسانی که حاضرند خودشان یکدیگر را بکشند تا شهید سازی کنند، آیا پس از اعدام سران فتنه لقب شهید را روی آنان نمیگذارند؟!
بهترین راه
پس بهترین راه همین عطوفت اسلامی است که رهبری برای برخورد با فتنه گران برگزیدند؛ هرچند که وجود این افراد خاری است در چشم و استخوانی است در گلو. با رجوع به تاریخ سایر کشورها همچون فرانسه، انگلیس، ایتالیا، آلمان و... به وضوح شاهد برخوردهای محکمی علیه شورشیان خواهیم بود که به عنوان نمونه، میتوان به اعدام موسولینی، مؤسس حزب فاشیسم در ایتالیا اشاره کرد که بدون محاکمه اعدام شد و جنازهاش در ملأعام آویزان شد. حقیقتا در پاسخ به کسانی که خواستار رفع حصر هستند باید گفت «نیکی که از حد بگذرد، نادان خیال بد کند» اما چارهای نیست و باید تحمل کرد.