سقوط مقام زن و خانواده دستاورد جاهلیت مدرن
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، هرگاه از جاهلیت سخن به میان میآید چنین به نظر میرسد که جاهلیت مربوط به دوران گذشته بوده و امروز در دوران عقلانیت بشر، سخن از آن، گزاف و مخالف تمدن بشری است اما با تأمل در مفهوم و شاخصهای جاهلیت و آنچه امروز بر بشریت میگذرد، روشن میشود که بشر امروز در عین ادعای علم و آگاهی و تمدن و پیشرفت که گوش فلک را کر کرده است، چنان در بند جهل خویش غوطهور است که عرب بتپرست عصر جاهلیت اولی، پیش او انگشت به دهان میماند.
جاهلیت منحصر به جاهلیت عربی و عصر و زمان معینی نیست، بلکه حالتی است که میتواند در هر زمان و مکان و در میان هر قوم و نژادی، در هر پایه از تمدن و معرفت و در هر سطحی از ترقی فکری، سیاسی، اجتماعی و انسانی که باشند، دامنگستر شود، چون اساس و ریشه جاهلیتها، پیروی از هوی و هوس، سرپیچی از فرامین خدا و اعراض از پذیرش حکومت خدا میباشد. از این رو در این نوشتار تلاش داریم تا به بخشی از خصوصیات جاهلیت مدرن اشاره نماییم.
جایگاه جاهلیت مدرن
جاهلیت جدید به معنای همان جاهلیت قدیم است منتها زمان تحققش بعد از اسلام است، یعنی هر گاه بعد از اسلام در افراد جامعهای، حالتی و صفتی مشترک با رفتارهای دوران جاهلی یافت شود مثل فقدان علم و اعتقاد به حقانیت توحید الهی و نبوت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و قوانین عادلانه الهی و نپذیرفتن و عمل نکردن به آنها، جاهلیت جدیدی تحقق یافته است.
خصوصیات جاهلیت مدرن
علمگرایی در جهت گریز از خدا
بزرگترین فتنه و آشوب در جاهلیت مدرن از آنجا ناشی میشود که انسان امروزی سرمایه عظیم و اندوخته هنگفتی از علم ودانش به دست آورده و به قدرت و نیروی مادی سرشاری رسیده است و با بهرهبرداری از این دو، بسیاری از مشکلات را در زندگی مادی خود آسان ساخته و منافع فراوانی را به دامن بشریت ریخته است، اما مظاهر باشکوه، کشفهای علمی و بهرهمندی بیشتر از لذات دنیوی او را چنان فریفته و سرگرم خود ساخته است که از توجه به مبدأ این قدرت غافل شده و هر روز از ارزشهای حقیقی زندگی انسانی دور میشود.
اندیشه مادیگرایی و بهرهبرداری بیشتر و کیفیتر از تمتعات دنیوی در انسان امروزی، هر روز قویتر میشود و در راستای همین نگاه مادیگرایی و لذتطلبی، ساختارهای مذهبی و آسمانی را که مأموریت تعیین چارچوبهای حفظ حقوق همه موجودات از جمله انسان را دارند (تا در نتیجه عمل به آن قوانین هیچ حقی تضییع نشود و به حقوق هیچ موجودی تجاوز نگردد و هر موجود به کمال مطلوب و مقصود خودش برسد)، کنار کذاشته و با ارتکاب رذلترین رفتارها در راستای تمنیات حیوانی خود هر مانعی را از سر راه خود بر میدارد اگر چه پای جان میلیونها نفر در میان باشد.
سقوط مقام زن و خانواده (فمنیسم)
«ویل دورانت» فیلسوف و نویسنده معروف تاریخ تمدن میگوید: «اگر فرض کنیم در سال 2000 مسیحی هستیم و بخواهیم بدانیم که بزرگترین حادثه قرن بیستم چه بوده، متوجه خواهیم شد که این حادثه، جنگ یا انقلاب روسیه نبوده بلکه همانا دگرگونی وضع زنان بوده است! تاریخ چنین تغییر تکاندهندهای را در مدتی به این کوتاهی، کمتر دیده است و خانه مقدس که پایه نظم اجتماعی ما بود، شیوه زناشویی که مانع شهوترانی و ناپایداری وضع انسان بود، قانون اخلاقی پیچیدهای که ما را از توحش به تمدن و آداب معاشرت رسانده بود، همه آشکارا در این انتقال پرآشوبی که همه رسوم و اشکال زندگی و تفکر ما را فراگرفته است، گرفتار گشتهاند.»! [1]
فروپاشی نظام خانواده بزرگترین حوادث قرن بیستویکم
اکنون نیز در قرن بیست ویکم، به هم خوردن نظم خانوادگی و سست شدن پایه ازدواج، شانه خالی کردن جوانان در قبول مسئولیت ازدواج، منفور شدن نقش مادری، کاهش علاقه پدر و مادر و به ویژه علاقه مادر نسبت به فرزندان، ابتذال زن در دنیای امروز و جانشین شدن هوسهای سطحی به جای عشق، افزایش طلاق، زیادی سرسامآور فرزندان نامشروع و ... بیش از پیش فریاد و ناله متفکران غربی را بلند کرده است.
رهبر معظم انقلاب امام خامنهای در این زمینه میفرمایند: «آن چه در غرب به عنوان شعار آزادی وجود دارد در درجه اول، آزادی زن است. آزادی، فضای وسیعی را شامل میشود؛ هم شامل آزادی از اسارت و هم شامل آزادی از اخلاق است. چون اخلاق هم یک قید و بند است. هم آزادی از نفوذ مبنی بر سوء استفاده کارفرمایی است که زن را با مزد کمتری به کارگاه میکشاند، هم شامل آزادی از قوانینی است که زن را در مقابل شوهر متعهد میکند. آزادی میتواند به همهی این معانی باشد؛ چنانچه در شعارهایی که نسبت به زن وجود دارد، طیف وسیعی از این مطالبات و درخواستها هست.»[2]
پینوشت
[1]. نظام حقوق زن در اسلام، ص30.
[2]. شخصیت و حقوق زنان در آینه نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی، ص 136.
نویسنده: عبدالحمید فاطمی تبار