تمرین ظهور در قرارگاه بیقرارها
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از فارس؛ یادداشت- محمد ایمانی: پای حقیقت دیانت و ولایت ایستادن، بسیار دشوار است. امیر مؤمنان(ع) در خطبه ۱۸۹ فرمود" إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ، لَا یَحْمِلُهُ إِلَّا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ وَ لَا یَعِی حَدِیثَنَا إِلَّا صُدُورٌ أَمِینَةٌ وَ أَحْلَامٌ رَزِینَةٌ. حقیقت امر ما سخت است و بر مردم سخت آید. کسی آن را نتواند برداشت مگر بنده مؤمنی که خدا قلبش را برای ایمان آزموده است و حدیث ما را فرا نگیرد جز سینه های امین و خردهای استوار".
امیر مومنان خطاب به لشکریان بی وفا می فرمود "إنّه لا غناء فی کثرة عددکم مع قلّة اجتماع قلوبکم. در زیادی شمار شما بی نیازی نیست، در حالی که اجتماع دل های شما اندک است".
در روزگار امام محمد باقر ( علیه السلام )، وقتی از حضرت خواستند قیام کند، امام ، گلّه ای انگشت شمار را نشان داد و فرمود اگر به تعداد آنها یار داشتم قیام می کردم...
سهل بن حسن در روزگار امام صادق علیه السلام از خراسان راه افتاد و ماه ها رنج سفر را به جان خرید و به محضر امام در مدینه رفت. اموالی را هم تقدیم و عرض کرد«چرا قیام نمی کنید در حالی که فقط در خراسان ، صدهزار شیعه پا به رکاب دارید و اینها هم خمس وزکات آنهاست؟».
حضرت سکوت کردند. به اطرافیان فرمودند هیزم بریزند و تنور را روشن کنند. شعله ور که شد، به سهل فرمودند برو و در تنور بنشین ... سهل به دست و پاافتاد. «مولای من! ...از من درگذرید». حضرت پذیرفت...
هارون مکی وارد شد و سلام کرد. امام پاسخ گفتند و فرمودند ای هارون! در تنور داخل شو! آتش زبانه می کشید. اما هارون اطاعت کرد و درِتنور را گذاشتند....
«خراسان چه خبر؟ شیعیان ما چه می کنند؟». امام می پرسید و سهل پاسخ میداد اما فکرش پیش هارون بود...امام از او خواست برخیزد و در تنور بنگرد.... هارون را دید که آرام در دل آتش نشسته .«ای سهل که ما را به قیام فرا می خوانی! در خراسان چند شیعه، این گونه اطاعت ما می کنند؟». سرش را پایین انداخت و گفت «حتی یک نفر هم این چنین نیست».
امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف، در توقیع شریف و درباره "نقش همدلی شیعیان در تعجیل ظهور" فرمودند : "لو ان اشیاعنا وفقهم الله لطاعته علی اجتماع من القلوب فی الوفاء بالعهد علیهم لما تأخر عنهم الیمن بلقائنا و لتعجلت لهم السعادة بمشاهدتنا علی حق المعرفة و صدقها منهم بنا".
اگر شیعیان ما -که خدا توفیق طاعت به آنها دهد- در وفای به عهدی که بر عهده آنهاست همدل بودند، میمنت دیدار ما به تأخیر نمی افتاد، و قطعاً سعادت دیدن ما با حق معرفت و شناخت و راستی از جانب آنها نسبت به ما، زودتر برایشان فراهم می شد.
خاصیت غربالکنندگی، خاصیت همیشگی انقلاب اسلامی آخرالزمانی است. انقلاب آخرالزمانی، فراز و نشیب بسیار دارد. محمّد بن منصور و او از پدرش روایت کرده که امام جعفر صادق(ع) فرمود؛
«نه، به خدا سوگند آنچه که شما دیدگان خود را بدان دوختهاید، پدید نمیآید، مگر بعد از ناامیدی. نه به خدا سوگند آنچه چشمان خود را به آن دوخته اید، آشکار نمیگردد؛ مگر اینکه غربال شوید. نه به خدا سوگند کسی که شما چشم به او دارید، نمیآید؛ مگر بعد از اینکه از هم امتیاز داده شوید. نه به خدا سوگند امری را که شما به آن چشم دوختهاید، به وقوع نمیپیوندد تا آنکه شقّی از سعادتمند معلوم شود».
ما در فراز و نشیب های انقلاب اسلامی، با وجود بدعهدی و سقوط برخی خواص متنفذ، دیدیم جوانان برومند بسیاری را که چگونه برای نائب امام زمان (عج) جان فشانی و اطاعت می کنند. خدا میداند آنان که برای نایب امام زمان(عج) چنین بیتاب و بیقرار میشوند، برای خود مولا چه جانفشانی کنند!
باور همه آنها همان است که سید شهیدان اهل قلم خطاب به مقتدای عزیز تر از جان انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای، نوشت:
«ما با حضرت عالی به عنوان وصی امام امت(ره) و نایب امام زمان(عج) تجدید بیعت کردهایم و تا بذل جان در راه اجرای فرامین شما ایستادهایم... بسیارند کسانی که میدانند شمشیرزدن در رکاب شما برای پیروزی حق، از همان اجری در پیشگاه خدا برخوردار است که شمشیرزدن در رکاب حضرت مهدی(عج) و نه تنها آماده که مشتاق بذل جان هستند. سرِ ما و فرمان شما. کمترین مطیع شما سیدمرتضی آوینی».
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است- دادن سر نه عجب داشتن سر عجب است/ تن بیسر عجبی نیست رود گر بر خاک- سر سرباز ره عشق به پیکر عجب است.
ماموریت تبعیت از ولایت فقیه، تمرین بزرگ آخرالزمان است. و چیره شدن بر معرکه گیری انواع متظاهران بی صداقت انقلابیگری، از طریق تبعیت از ولی فقیه، بزرگ ترین بشارت نزدیکی روزگار شیرین ظهور خواهد بود ان شاء الله.
انتهای پیام/