بررسی شش کلان مسئله فرهنگی اجتماعی مشهد در یک ماه اخیر
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان رضوی، دکتر قائمی نیک، عضو هیئت علمی دانشگاه رضوی در یادداشتی کوتاه با عنوان «سخن گفتن، نعمت الهی و فصل ممیزۀ انسان است» به مسائل کلان فرهنگی اجتماعی مشهد پرداخت.
وی در این یادداشت آورده است: حداقل شش کلان مسئلۀ فرهنگی اجتماعی در تحولات تلخ و شیرین یک ماه اخیر مشهد، قابل شناسایی است که البته محصول یک انباشت تاریخی هستند.
۱) مسئلۀ فرهنگی اجتماعی زیارت که به مثابه پدیدهای بین قومیتی، بین مذهبی و بین المللی در طیِ ۱۵ روز، شاهد حضور حدوداً یک دهم جمعیت کشور در مشهد بودیم و به زعم اینجانب، مشکل اسکان آنها، بیشتر به خاطر تضعیفِ مردمیِ بودن فرهنگِ استقبال از زائر توسط روحیۀ منفعت طلبیِ شبه سرمایه داری ایرانی است که مورد نقد تولیت معزز آستان قدس هم قرار گرفت.
۲) مسئلۀ وحدت شیعه سنی و استعمار است که با توجه به بافت تاریخی جغرافیایی خراسان، گریزناپذیر است، اما مسئلۀ اصلیِ آن در گفتمان انقلاب اسلامی و دورۀ معاصر، استعمار است.
۳) مسئلۀ ناسیونالیسم ایرانی افغانستانی است که البته سبقۀ مساله زای آن با نظر به ناسیونالیسم مدرن، کمتر از دو سده است و قطعاً اشتراکات این دو ملت، مخصوصاً با تاکید بر زبان و دین، بیش از اختلافات است.
۴) مسئلۀ طبقاتی حاشیه نشین بالانشین است. شبه سرمایه داریِ ایرانی سرمایۀ اقتصادی را خونِ کالبدِ شهری مثل مشهد میداند و به گمان اینجانب، مسئلۀ حضور زنان در ورزشگاه و فوتبال، تابعی از آن است.
۵) مسئلۀ فعالان سیاسی و تکنوکراسی به معنای سیاست مبتنی بر تکنیک نیز مطرح است. کنش سیاسی در مشهد همچنان تابعی از تکنیک و منطق اهل فن و مهندسان و پزشکان است و نقش علوم انسانی یا علوم انسانی اسلامی در آن تقریباً نزدیک به صفر است.
۶) مسئلۀ رابطۀ حوزۀ علمیه و روحانیت و مردم داستان دیگری است. دو تجربۀ تشییع مرحوم شاملو و تشییع شهیدان اصلانی و دارایی که نوع رابطۀ جدیدی از مردم و روحانیت را مبتنی بر فرهنگ و خدمت ترسیم کرده است.
اصحاب علوم اجتماعی (در معنای عام آن) میدانند که همۀ این مسائل، از مسائل مورد تامل علوم اجتماعی است که نظریات و دیدگاههای متنوعی دربارۀ آنها وجود دارد و میتوان با کار فکری فرهنگی، راهکارهایی جهت جلوگیری از بحرانی شدنِ آن اتخاذ کرد.
اما علیرغم اهمیت این مسائل، متاسفانه هیچ رسانۀ اندیشهای در مشهد به طور مستمر به این مسائل نمیپردازد و موضع انقلاب اسلامی در قبال آنها را در فضای عمومی پیگیری نمیکند.
یک لحظه تصور کنید که در سه دهۀ اخیر، مجلاتی همچون ایراندخت، سیاست نامه، آگاهی نو و ... به این مسائل و دیگر مسائل مشهد، از منظر گفتمان انقلاب اسلامی میپرداختند و محافل دانشگاهی یا فکری مشهد دربارۀ ریشههای تاریخی این مسائل میاندیشیدند. آیا هزینه مادی و معنوی این کار فرهنگی، بیش از آنچه اکنون رقم خورده، میبود؟ /۹۳۳/