تحلیل وقایع صدر اسلام جلوی کج فهمی ها را می گیرد
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، آیت الله مهدی شبزندهدار ظهر امروز نوزدهم رمضان در جلسه درس اخلاق دفتر رهبر انقلاب در قم با تسلیت ایام ضربت خوردن امیرمؤمنان، گفت: چه مسائلی سبب شد شخصیتی که اولین مسلمان بود و در تمام صحنههای دین اسلام درخشید و در کلام نبی اکرم به بزرگی و عظمت یاد شده است در چنین صحنهای ضربت بخورد؛ صفات حضرت در منظر مسلمین بود و سؤال پیش میآید چه میشود که شخصی به حضرت حمله کند.
وی با بیان اینکه داستان ضربت خوردن حضرت علی (ع) مانند عاشورا عبرتهایی دارد، ابراز کرد: تحلیل وقایع تاریخ تشیع به شیعیان کمک میکند در موارد مشابه تبلیغات سوء و کج فهمیها را درک کرده و واکنش درستی داشته باشند تا آن فتنهها تکرار نشود؛ امروز در عالم اسلام همان تفکرات فتنه انگیزان صدر اسلام در میان داعشیان و تکفیریها رسوخ کرده و به زن و کودک مسلمین هم رحم نمیکنند؛ به مدرسه کودکان این امت حمله میکنند و انسانها را وحشیانه به قتل و شهادت میرسانند.
عضو فقهای شورای نگهبان گفت: این حوادث امروز همان افکار جمل و خوارج است و یکی از اهداف «جهاد تبیین» تحلیل وقایع صدر اسلام است تا بدانیم که آن حوادث همچنان ادامه دارد.
وی با اشاره به اهمیت ذکر مناقب امیرمؤمنان و اهل بیت خاطرنشان کرد: در مجلسی که مناقب حضرت علی (ع) ذکر شود عبادت است گویا انسان قرآن میخواند؛ در احوالات امام خمینی در زمان پیش از مرجعیت در نجف اشرف آمده با بزرگانی مانند آیت الله سیداحمد زنجانی در ماه رمضان جلساتی داشتند که موضوع جلسات بیان فضائل امیرمؤمنان بوده است؛ ذکر فضائل حضرت علی (ع) هم موضوعیت دارد و هم طریقیت دارد و به انسان کمک میکند که راه حل را بشناسد.
آیت الله شبزندهدار با اشاره به مقایسه شیعیان امیرمؤمنان با سایر مذاهب اسلامی گفت: اگر تمام پردههای عالم غیب کنار رود و علی (ع) آنها را ببیند ذرهای بر ایمان امیرمؤمنان افزود نمیشود، زیرا بالاترین سطح ایمان را دارد؛ فوق چنین ایمان تصور نمیشود و او به طرق آسمانی بیش از طرق زمینی علم دارد؛ ضربت علی (ع) از عبادت جن و انس بالاتر است و ایمان و آگاهی او عالیترین مرتبه است؛ تفسیر کتاب خدا بعد از رسول اکرم باید در اختیار امیرمؤمنان باشد یا دیگران که جواب روشن است.
وی عنوان کرد: مبادی استدلالهای متین و روشن بر این است که آنچه مذهب اهل بیت است راه صحیح است؛ بعض مناقب حضرت علی (ع) انسان را به حیرت میآورد؛ رسول اکرم در خصوص دو طایفه تعبیر هلاکت را به کار میبرد و منظور، طایفهای است که مناقب حضرت را میبیند و در مورد آن غلو کرده و تا حد خدایی بالا میبرند؛ طایفه دومی که هلاک میشوند کسانی اند که عداوت و دشمنی حضرت علی (ع) را در دل دارند.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم با اشاره به مطالعه تاریخ صدر اسلام و درخشش امیرمؤمنان اظهار داشت: انسان علی (ع) را که در میدان جنگ میبیند، شجاعت و دلاوری ایشان به گونهای است انگار قلبی سنگوارهای دارد و اعداء دین را به هلاکت میرساند، اما در کنار یتیم و بینوا قرار میگیرد اضطراب و رقت قلب پیدا میکند که انگار صفات ضد و نامتجانس در این شخصیت بزرگ جمع شده است؛ تواناییهای حضرت در کنار زندگی سادهای که برگزیده و همه مناقب حضرت، انسان را به حیرت وا میدارد.
وی در ادامه با ذکر داستان پس از ضربت خوردن امیرمؤمنان گفت: اصبغ بن نباته که دلداده حضرت بود مانند سایر مردم در روز پس از ضربت خوردن خلیفه مسلمین تجمع کرده بود خواست حضرت را ملاقات کند و گزارشی از ملاقات خود داده است که باید بیش از پیش به آن توجه کند؛ رنگ چهره حضرت آن قدر زرد است که مانند پارچه زرد دور سر امیرمؤمنان شده که این از شدت سم شمشیر است؛ حضرت خطاب به اصبغ فرمود: «همانطور که به بالین من آمدی به بالین رسول خدا رفتم که به من دستور داد مردم را جمع کنم»
آیت الله شبزندهدار ادامه داد: در حدیث اصبغ آمده حضرت امیر از جانب رسول در مسجد به مردم می گوید کسی که پدر و مادر خود را آزار دهد، عبدی که از مولایش فرار کند و کسی که فردی را اجیر کند و به او ظلم میکند لعنت خدا بر آن باشد؛ رسول گرامی اسلام از امیرمؤمنان خواست مردم را جمع کند و به مردم ابلاغ کند؛ روش تبلیغی پیامبر بسیار قابل مطالعه است و سؤال پیش میآید هدف پیامبر از این حرکت چیست، زیرا بسیار هوشمندانه است.
وی با اشاره به خاطرهای از سال ۴۳ و سالهای ابتدایی نهضت مبارزه انقلابی، عنوان کرد: جلسهای با سخنرانی آیت الله خزعلی در مدرسه فیضیه برگزار شد که من با مرحوم والد در این سخنرانی حضور داشتم و آنقدر شلوغ بود صدای سخنران شنیده نمیشد در اینجا آیت الله خزعلی یک دفعه شروع کرد به شمردن الفبا که جمعیت با تعجب ساکت شد، در اینجا آیت الله خزعلی (ع) به صحبتش ادامه داد و هدفش این بود ذهنها را حساس کند.
آیت الله شبزندهدار در ادامه روایت اصبغ ابن نباته که در لحظات آخر عمر حضرت علی (ع) بر بالین ایشان حاضر شده بود، گفت: امیرمؤمنان سه توصیه پیامبر (ص) را در مسجد به مردم اعلام عمومی کرد که سؤال پرسیدند مقصود چیست، زیرا این موارد قبلا نیز مورد تأکید رسول خدا و کتاب قرآن نیز بوده است و در اینجا امیرمؤمنان خدمت رسول اکرم (ص) میرسد تا سؤال کند؛ حضرت رسول در پاسخ توضیح میدهد که من و تو پدر این امت هستیم که آزار ما لعنت خداوند را دارد؛ مقدمه چینی نبی اکرم از این بود تا حواس همگان را متوجه مطلب خود کنند.
وی ادامه داد: رسول اکرم (ص) خود و حضرت علی (ع) را مولای امت معرفی میکند که اگر کسی از این دو مولا فرار کند شایسته لعنت خدا است؛ حضرت رسول (ص) و حضرت علی (ع) به خدمت و اجیر این امت گرفته شده اند که اگر کسی حق این خدمت را ادا نکند لعنت خدا نثار او خواهد شد.