طنزپرداز، لاستیک آتش نمیزند
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، یکصد و هفتادمین شب شعر طنز «در حلقه رندان» ویژه روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و پاسداشت زبان فارسی با حضور یوسفعلی میرشکاک، ناصر فیض، اسماعیل امینی و جمعی از نویسندگان طنزپرداز با اجرای شهرام شکیبا در حوزه هنری برگزار شد.
شکیبا: طنزپرداز لاستیک آتش نمیزند
در ابتدا، شهرام شکیبا روی سن آمد و خطاب به هنرمندان گفت: دوستان طنزپردازان لطفا نسبت به آنچه مسائل روز مردم است بیتفاوت نباشید بلکه شعرمان را همراه و همگام با مشکلات جامعه کنیم و آنها را گوشزد کنیم و اگر کسی گفت درکنار نقد، راه حل بدهید حتما یکجوری متذکر شوید که کار طنز نشان دادن مشکل است همانطور که در آزمایشگاه برای مریض نسخه نمینویسند ما نیز فقط موظف هستیم مشکل را گوشزد کنیم و نسخه نوشتن با کسانی است که مدیر و رئیس هستند تا انجام دهند.
این شاعر اعتراض درست را مورد تأکید قرار داد و گفت: با مردم و همراه آنها اعتراض درست انجام میدهیم؛ بله طنزپرداز هرگز کسی نیست داخل خیابان لاستیک آتش بزند بلکه انتقادها را به درستترین زبان بیان میکنند. ما فقط درد را میگوییم لذا میگوییم آخ حالا دیگران چه جوابی میدهند بهخودشان مربوط است و ما فقط مسئول آخ گفتن هستیم و به افتخار هنرمندانی که آخ میگویند تشویق میکنیم چون کار بیشتری از طنزپردازها برنمیآید اما میدانیم بهزبان هنرمندانه با انصاف انتقاد کنیم و این را میفهمیم از برخی نواحی درحال جراحی اقتصادی هستیم فقط خواهش میکنیم بیحسی تزریق شود.
راشد انصاری که از قدیمیترینهای حلقه رندان محسوب میشود در ادامه به شعرخوانی پرداخت و در سخنان گفت: بسیار خرسندم که بعد از سالها توانستم در حلقه رندان باشم و دوستان سالهای دور را از نزدیک زیارت کنم.
یا پاسخ این حرف حسابم بدهید
یا مثل گذشته همیشه قرص خوابم بدهید
ماشین و زمین و غیره ارزانیتان
من منتظرم بن کتابم بدهید
در ادامه شکیبا در ادامه کتاب «زالاس» اشعار طنز اجتهادی که توسط راشد انصاری جمعآوری شده و توسط انتشارات حس هفتم بهچاپ رسیده است را معرفی کرد و گفت: یکی از شاعرانی که در دورهای که شعرهای طنز بهلحاظ محتوا و قالب خیلی کلیشهای بود اجتهادی آمد و نوع دیگری شعر گفت. همه کسانی که از تاریخ معاصر شعر طنز صحبت میکنند حتما اجتهادی را شخص بسیار جدی میدانند و همه میگویند او مرزهایی را در نوردید و فضای تازهای را در شعر طنز ایجاد کرد. دیوان زالاس مجموعهای از سرودههای اجتهادی را راشد انصاری گردآوری کرده است.
انصاری در معرفی کتاب «زالاس» گفت: همیشه این سوال برایم مطرح بود که کسی که همردیف مرحوم ابوالقاسم حالت و مرتضی فرجیان و ابوتراب جلی یا ذبیح بهروز بود چرا کتابی ندارد! از دوستان استان فارس پرسوجو کردم و همه سید حسن اجتهادی را میشناختند. من 500 قطعه شعر از ایشان داشتم و همیشه میگفتم چرا نباید او صاحب کتاب باشد. او در سال 1330 به بعد بنیانگذار شعر نو و سپید بود و کارهای کلاسیک بسیار برجسته دارد. من اشعار ایشان را به یک ناشر پیشنهاد کردم که جمعآوری و منتشر شد و دکتر توفیق و بیژن اسدیپور از آمریکا تماس گرفتند و تبریک گفتند.
در ادامه ناصر فیض غزل «پدر مسلمین در آمد که» را برای حضار خواند.
پدر مسلمین در آمد که
دو سه میلیون نشد درآمد که
آدمی چونکه پیر شد
دیگر صبح تا شب نمیتواند که
باید از بیست نمره انسان بیست باشد
نه بیست از صد که
میشود نخ رد از ته سوزن
سوزن از نخ نمیشود رد که
یارم آمد پس از دو ثانیه رفت
این نشد طرز رفت و آمد که
رشد انسان قواعدی دارد
فقط این رشد نیست از قد که
یک جوان تا ابد نمیماند بعد از سربازیش مجرد که
تا قیامت نمیرسی هرگز با قطار پکن به مشهد که
چونکه کفایت نمیکند تنها اختیار بلیط مقصد که
طنزپرداز گاه معترض است نیست جایز برای او حد که
شکیبا درباره شعر ناصر فیض گفت: بهنظرم دریافت شوخیسازی آقای فیض و اتفاقاتی که در زبان در شعر او رخ میدهد را اگر به شکل درست بیان کنیم میتواند برای جوانترها که بخواهند شیوههای شوخیسازی را از طریق اتفاقات زبانی پیدا کنند، راهگشا باشد.
وی تاکید کرد: در بین شاعران هم روزگار ما ناصر فیض تنها کسی است که شعر او شناسنامهای به نام خودش ثبت شده است و شاید از کسی وام نگرفته باشد؛ بیپدر و مادر است شعر او (با خنده) و واقعا پدر و مادرش خود آقای فیض است و نمیتوانیم ریشههای آن را جای دیگری پیدا کنیم بلکه باید در شعر خودش بهدنبال ریشههای شعر او باشیم.
محمدحسین مهدویان در ادامه برای شعرخوانی روی سن آمد و شکیبا درباره او گفت: آقای محمدحسین مهدویان ویژگیهای زیادی دارند. مهدویان 30 اردیبهشت روز جمعیت را تبریک گفت که شکیبا در اعتراض گفت امروز روز فردوسی است چرا باید روز جمعیت را تبریک گفت.
مهدویان در توضیح تبریک هفته جمعیت گفت: سال گذشته سال تولید نام داشت که در تولید اتفاقی رخ نداد امیدواریم که در این هفته که هفته جمعیت است یک جهش در جمعیت ایجاد شود تا از این وضعیت در آید که بخاطر همین یک شعر با همین موضوع تقدیم میکنم.
دختر همسایهمان بسیار عاشق میشود
هر زمان که میشود بیکار عاشق میشود
البته چون غالبا بیکار توی خانه است
با نظر بر هر در و دیوار عاشق میشود
مینشیند چند تمرین ریاضی حل کند
تا به دستش میدهی خودکار عاشق میشود
یا به دستش میدهی نقاله عاشق میشود
یا به دستش میدهی پرگار عاشق میشود
قصدم از تکرار عاشق میشود این است که
این بشر بسیار پرتکرار عاشق میشود
شهرام شکیبا در ادامه کتاب «لبخند بر لب شعر» گزیده شعر طنز از گنجینه هزار سال شعر فارسی اسماعیل امینی را معرفی کرد و گفت: اسماعیل امینی هم مثل خیلی از دوستانمان که تحصیلات دانشگاهی دارند و نگاه دانشگاهی به موضوعات دارند، سر در تحقیق دارد اما مثل خیلی از آنها تحقیقات او فقط مبنای علمی ندارد بلکه مبنای علمی و ذوقی دارد لذا این کارها بخاطر مبنای تحقیقی و ذوقی میتواند کمی شیرینتر و جذابتر باشد.
ابوالقاسم سیفی شاعر طنزپرداز دیگری بود که با دعوت شهرام شکیبا روی سن آمد و گفت: من پس از سالها بالاخره توفیق شد که برای اولینبار در حلقه رندان جا شوم. چون آقای شکیبا گفتند به گرانیها بپردازند من کاری به مسئولین ندارم اما مخاطب شعر من ماکارونی است.
تویی که دراز و زدی رو به گرانی کردی
ماکارونی بینمک بری دیگه برنگردی
ای تو سرت خاک رس
زیاده از سرت سس
بی ظرفیت بی جنبه
خودتو برام نکن اینقدر پف فیل
شکیبا: خانمها حضور کمرنگتری در حلقهی رندان دارند
در ادامه، مینا گودرزی شاعر طنزپرداز به شعرخوانی پرداخت و شکیبا گفت: خانمها از ابتدای درحلقه رندان حضور کمرنگتری داشتهاند درحالی که دوست داریم بیشتر شعرای خانم را در جلسات شعر طنز ببینیم؛ شاید نگاه لطیفی که بانوان دارند اجازه نمیدهد نگاه رندانه داشته باشند چراکه آنها بیشتر حقیقتگو هستند درحالی که لازمه شعر طنز دروغ زیادی است.
صالحی: جنبه زبان فارسی به فعالیتهای حوزه هنری اضافه میشود
در ادامه، صالحی عضو دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری با اشاره همکاری با ناصر فیض در دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری گفت: در دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری قرار است توجه به زبان فارسی که خیلی جدی گرفته نشده است را مورد توجه دهیم. دانشهای زبانشناسی زیادی امروزه وجود دارد که ما از آن بیخبر هستیم و نمیدانیم روایتشناسی و نشانهشناسی طنز و یا چارچوبهای نقد طنز چیست. در دفتر پاسداشت تلاش میکنیم به تمام جنبههایی که در حوزه هنری توجه شده است جنبه زبان فارسی اضافه کنیم.
وی گفت: زبان فارسی همان کاربرد و واژههایی است که روزمره ما با آن روبرو هستیم. ضربالمثلها و توانمندیهای زبانی که خیلی کم شده است؛ سعی میکنیم این توانش زبانی را در حوزه هنری تقویت کنیم؛ این سری فعالیتها گامهایی اولیه است که از سال 60 در ایران مورد توجه بوده است اما گام دیگری وجود دارد که ما به کدام سمت و سو میرویم و چه نیازهای زبانی برای ما اهمیت پیدا خواهد کرد. اینکه رهبر انقلاب اینقدر تاکید بر زبان فارسی دارند و جاهایی میفرمایند «زبان فارسی رو به انحطاط است» همه نشان از اهمیت پرداختن به زبان فارسی است.
این پژوهشگر به زبان مورد استفاده شبکههای پویا و نهال در برخورد با مخاطب کودک اشاره کرد و گفت: هیچوقت از خودمان نپرسیدهایم زبان مورد استفاده این رسانهها چقدر به درد کودکان میخورد؛ این واژهها و نشانهها و معناهایی که در این برنامهها وجود دارد هیچکدام به درد مخاطبین کودکان نمیخورد.
صالحی از برگزاری نمایشگاه «خم گیسو» آثار خط استاد نورزاد و «فارسی و کاریکاتور» علی پاکنهاد خبر داد و گفت: برنامهی دیگری را با همکاری دفتر موسیقی با عنوان «وطن فارسی» تنظیم کردهایم که بهزودی از صداوسیما پخش خواهد شد.
وی خاطرنشان کرد: دفتر پاسداشت زبان فارسی یک شورای راهبردی دارد که دکتر رضامراد صحرایی که تا هفته گذشته معاون بنیاد سعدی بودند و استاد تمام رشته زبان شناسی دانشگاه علامه طباطبایی است و سرکار خانم عظیمیفر عضو این گروه هستند.
عظیمیفر: باید به عنوان زبان ملی به زبان فارسی نگاه کنیم
عظیمیفر دیگر عضو دفتر پاسداشت زبان فارسی با بیان اینکه تحصیلات زبان شناسی دارم و عضو هیئت مدیره انجمن زبان شناسی هستم، گفت: من در گروه زبان و رسانه مرکز تحقیقات صداوسیما فعالیتهای پژوهشی میکنم؛ مسائل زبان فارسی به نظرم پیچیدهتر شده است و زبانشناسی میتواند در حل برخی مسائل زبانی یا بسیاری از مشکلات به ما کمک کند.
وی تاکید کرد: علوم شناختی حدود 10 سالی است که در کشورمان رونق گرفته است و علت آن افزایش ابزار است. مهمترین رسالت ما این است که تمام فارسی زبانان را متوجه کنیم که سهمی در حفظ زبان فارسی دارند و قرار نیست فقط نهادهای رسمی در این مسیر ما را کمک کنند لذا باید در خانواده و نقش مادران و پدران و مادربزرگان در حفظ زبان مادری اشاره کرد.
وی با تاکید براینکه باید به عنوان زبان ملی به زبان فارسی نگاه کنیم، افزود: هرکدام از ما که زبان فارسی زبان مادری مان است باید نسبت به آن غیرت داشته باشیم و در حفظ آن تلاش کنیم.
شعرخوانی یوسفعلی میرشکاک
در بخش دیگر این مراسم یوسفعلی میرشکاک روی سن آمد و شکیبا در معرفی او گفت: من عزیزان را برای شناخت ابتدایی از شاهنامه و البته اگر دقیق بخواهند آن را ارجاع میدهم به کتاب «در سایه سیمرغ» که اولین کتابی بود که من درباره شاهنامه از یوسفعلی میرشکاک خواندم.
شنیدم کارتنی را نامرادی
بدزید از یکی بقال پفیوز
گرفتندش به باد مشت و سیلی
چنان کز وی دگرگون شد دک و پوز
به حکم قاضیاش در بند کردند
به زندان آب و نان دید آن دبنگوز
نهتنها آب و نان، جفتی پتو یافت
به خود میگفت هر دم از سر سوز:
به زندان رستهام از بینوایی
خدایا، چشم بد دور از چنین روز
عباس محمد طنزپرداز در ادامه نشست حلقهی رندان نیز شعری را خواند.
خوف دارم من ز مامور و زناجا، بیشتر
هست ترس من ز ناجا، از نزاجا بیشتر!
دائما اخلال در خدمت رسانی میکنند!
صنف ما را میکنند افسوس، رسوا بیشتر
دشمناند انگار با صنف شریف سارقین!
ظاهراً دارند با ما جنگ و دعوا بشتر
افسری یکشب مرا دید و گریبانم گرفت
عرض کردم: مخلصم، لبخد زد: ما بیشتر
گفتمش: سرکار، «این پیراهن است افسار نیست»
من دارم غیر از این از ما دنیا، بیشتر
گفت: کمتر شعر پروین بهر من بلغور کن
دستها بالا، بیا نزدیک، یالا! بیشتر
نصفه شب اینجا چه میخواهی؟ بگو هان؟ گفتمش:
کار ما شب زندهداران، هست شبها بیشتر!
اسماعیل امینی: مسوولین کارشان را به اسم خدا نکنند
در ادامه امید مهدینژاد و نسیم عرب امیری شعر خوانند و سپس اسماعیل امینی روی سن آمد و این شعر سید حسن حسینی «خدا را به طبل خدا کم زنید؛ فزون میشود شور شیطانیام» را خواند و گفت: آقایان مسوولین هرکاری میکنید، بکنید عیبی ندارد چون چند ساله گذشته حرف کسی را گوش نکردید اما این کارها را به نام خدا نکنید بلکه به نام خودتان بکنید و بگذارید خودتان جواب بدهید.
وی گفت: دولتهای گذشته در فعالیتهای اقتصادی از اسم امام زمان استفاده کردند و این کار متاسفانه رسم شده است که اشتباه است.
استفاده گل آقا از صنعت تعریب در طنز
در بخش پایانی نشست شعر طنز «در حلقه رندان» اکبر کتابدار پژوهشگر و محقق درباره طنز و طنزپردازی توضیحاتی را ارائه کرد و گفت: یکی از مباحث کارساز در طنز صنعت تعریب است؛ تعریب یعنی یک کلمه را با شکل دیگری بسازیم؛ مرحوم کیومرث صابری در گل آقا از این صنعت بسیار استفاده میکرد.
وی گفت: برای پی گرفتن صنعت تعریب در ادبیات من تصور نمیکنم بتوانم چیزی قدیمیتر از خزائن ملا احمد نراقی پیدا کنیم؛ معروف شعر او این است که میگوید «انصاف کجا رفته ببین مدرسه کردند، جایی که در آن میکده بنیاد توان کرد» او از مجتهدان بزرگ کاشان و صاحب کتاب معراج السعاده است.