۲۹ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۵:۰۳
کد خبر: ۷۱۷۱۱۳

شماره ۲۱ فصلنامه علمی پژوهشی «مطالعات تاریخی جهان اسلام» منتشر شد

شماره ۲۱ فصلنامه علمی پژوهشی «مطالعات تاریخی جهان اسلام» منتشر شد
بیست و یکمین فصلنامه علمی پژوهشی «مطالعات تاریخی جهان اسلام» با ۶ مقاله منتشر شد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، بیست و یکمین فصلنامه علمی پژوهشی «مطالعات تاریخی جهان اسلام» به صاحب امتیازی جامعه المصطفی العالمیه با مدیرمسئولی ناصر رفیعی محمدی و سردبیری نعمت الله صفری فروشانی منتشر شد.

این فصلنامه در 6 مقاله و 148 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:

بررسی فعالیت و تأثیر شرکت‌های انگلیسی و روسی در ایالت فارس در دوره قاجار

فاطمه بینشی فر؛ محمد علی رنجبر

چکیده: تحولات سده‌های هیجدهم و نوزدهم میلادی اروپا، موجب توسعه تجارت جهانی شد و رقابت کشورهای قدرتمند برای به دست آوردن بازارهای جدید و تهیۀ مواد اولیه، گسترش پیدا کرد؛ در این شرایط، ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی و سیاسی مورد توجه بریتانیا و روسیه قرار گرفت و روابط ایران با آن دو کشور افزایش یافت. به علت موقعیت خاص ایالت فارس که بخش عمده ای از سواحل خلیج فارس را شامل می‌شد و راههای تجاری پس کرانه‌ای را در اختیار داشت، نمایندگی شرکت‌های خارجی و نیز کنسولگری دولت‌هایی از جمله بریتانیا و روسیه در این ایالت حضور پیدا کردند. در این مقاله به فعالیت‎ شرکت‌های تجاری انگلیس و روس و تأثیر این این شرکت ها در ایالت فارس پرداخته می‌شود. شرکت هایی چون زیگلر، گری پال، دیوید ساسون، شرکت کشتیرانی تجار و تجاری روسی، مجتمع بازرگانی ایران و روسیه و تجارتخانۀ نیکلا آواغینیانس در حوزه این بررسی قرار می‌گیرند.

یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد، تنوع فعالیتِ تجاری شرکت‌های خارجی در خدمت تأمین نیازهای دو قدرت بریتانیا و روسیه در عرصه بازارهای جدید و تهیه مواد اولیه بود، همچنین صادرات اقلام مهم از جمله گوسفند، روغن حیوانی، پوست گوسفند و بره آثار منفی در جامعه به همراه داشت که از آثار آن گرانی گوشت و اعتراض مردمی نسبت به آن است. تجار ایرانی به منظور مقابله با شرکت های خارجی به تأسیس کمپانی و شرکت های داخلی روی آوردند ولی در نهایت کارشکنی بانک شاهنشاهی و مداخلات بیگانگان، امکان ورود ایران به بازارهای خارجی و توسعه شرکت‌های تجاری داخلی را مهیا نکرد.

 

بررسی و نقد خوانش کتاب مکتب در فرایند تکامل از روش تاریخی؛ مورد، علم غیب ائمه علیهم السلام

حسین عبدالمحمدی؛ اسدالله رحیمی

چکیده: از چند دهه به این‌سو، نوع جدیدی از مطالعات با عنوان «تاریخ فکر» در دنیای غرب مطرح گردیده که با بهره‌گیری از روش نوین تاریخی، به بررسی چگونگی شکل‌گیری و روند تطور اندیشه‌های جریان‌های فکری جهان اسلام در قرن‌های نخستین، اهتمام ورزیده است. برخی از نویسندگان مسلمان نیز، همین شیوه را در زمینه‌ی نحوه‌ی نگرش شیعیان اولیه نسبت به مسأله‌ی امامت و اوصاف امامان علیهم السلام ، به‌کارگرفته‌اند که کتاب مکتب در فرآیند تکامل نمونه‌ی بارز آن‌هاست. براساس تلقّی این کتاب – که در حوزه‌ی تاریخ فکر اصحاب ائمه علیهم السلام پدید آمده است -، آموزه‌ی علم غیب (= علم لدنی) و دیگر ویژگی‌های قدسی امامان علیهم السلام در اندیشه‌ی اصحاب ائمه علیهم السلام جایگاهی نداشته و از مجعولات غلات و مفوضه به‌ شمار می‌آیند.

روش تاریخی - که کتاب یادشده براساس آن پی‌ریزی شده است -، تلاشی است روشمند به منظور کشف واقع از طریق بهره‌گیری از ابزار شواهد و قراین. این روش، از معیارها و شاخصه‌های معینی تبعیت می‌کند که بایستی در هر پژوهش تاریخی توجه قرار گیرند؛ زیرا عدم التزام به این معیارها، نتایج گمراه‌کننده‌ی به دنبال خواهد داشت.

مقاله‌ی حاضر، بر اساس معیارهای روش تاریخی و تاریخ تفکر، به بررسی روشِ تاریخی کتاب مکتب در فرایند تکامل در موضوع علم غیب ائمه علیهم السلام پرداخته و نشان داده است که مؤلف محترم، از معیارهای روش تاریخی، فاصله‌گرفته و در روند پژوهش، با اصول و ضوابط روش تاریخی و تاریخ تفکر، هم‌سویی نداشته‌است.

 

رویکرد مجلس احرار اسلامی نسبت به عملکرد کنگره ملی هند (1933-1885 م)

نورالدین نعمتی؛ محمد کاظمی پور

چکیده: بریتانیا در طی یک روند فرسایشی و به شکل تدریجی، به ویژه پس از سرکوب قیام 1857 م بر برخی نواحی مختلف هند سیطره یافت. در اواخر قرن نوزدهم میلادی، بسیاری از گروه‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هندو و مسلمان تکاپو‌های خود جهت رویارویی با بریتانیا را شدت بخشیدند. به دنبال این تکاپو‌ها و نیز مذاکره با کارگزاران بریتانیا در هند، کنگره ملی هند در سال 1885 م بنیان گذاشته شد. این سازمان سیاسی مسئولیت صیانت از مصالح هندی‌ها در برابر بریتانیا را عهده دار شد، منتها با استیلای عناصر هندو بر این سازمان رفته رفته مسلمانان دریافتند، مرتبه برازنده‌ای در کنگره به آن‌ها تخصیص داده نشده است. این کنش سیاسی، شور همگرایی مسلمانان را استحکام بخشید که نتیجه آن پایه گزاری مجلس احرار اسلامی در سال 1929 م بود. این مقاله به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه‌ای و پژوهش‌هایی که به زبان‌های انگلیسی، اردو و فارسی انجام شده و با رویکردی تاریخی به بررسی چگونگی تکوین هویت سیاسی نوین مسلمانان با تکیه‌بر کارکرد کنگره ملی هند و مجلس احرار اسلامی می‌پردازد. سؤال پژوهش این است. رویکرد مسلمانان در مجلس احرار اسلامی نسبت به عملکرد کنگره ملی هند چگونه بود؟ و فرضیه پژوهش این است حضور بریتانیا باعث تشکیل کنگره ملی هند و تکوین شرایط جدید مسلمانان شد. نتیجه حاصل از این پژوهش این است که کارکرد جناح هند و حاکم بر کنگره، نخبگان مسلمان را به این نتیجه سوق داد که در جغرافیای سیاسی آتیه هند که هندوها در حال ترسیم آن بودند جایگاهی نخواهند داشت بنابراین مجلس احرار خواستار انفکاک مقر انتخاباتی برای مسلمانان شد که طریق انفصال از کنگره را با شتابی فزون تر سپری نمود.

 

فرهنگ سیاسی و توسعه‌نیافتگی رفتار سیاسی در افغانستان دوره امان‌الله خان(با تأکید بر ارزش‌های اسلامی)

سید بسم الله مهدوی؛ سید عبدالقیوم سجادی

چکیده: رفتار سیاسی در زمان امان‌الله خان در امتداد رفتار سیاسی حاکمان پیشین صورت گرفت که با ارزش‌ها و بایسته‌های اسلامی در حوزه رفتار سیاسی فاصله دارد. این وضعیت به رغم ادعای اصلاح‌طلبی وی و اسلامی بودن جامعه، مسئله‌ساز است. این مسئله قبل از همه متوجه فرهنگ سیاسی قبیله‌ای حاکم بر کشور است. زیرا که رفتار سیاسی متأثر از فرهنگ سیاسی شکل گرفته و وجه غالب فرهنگ سیاسی در افغانستان هم ماهیت قبیله‌ای دارد. لذا این مسئله شکل می‌گیرد که فرهنگ سیاسی قبیله‌ای چه تأثیری در توسعه‌نیافتگی سیاسی- اسلامی رفتار سیاسی در این دوره داشته است. از درون این مسئله این پرسش اصلی شکل گرفت که: نقش فرهنگ سیاسی قبیله‌ای در توسعه‌نیافتگی رفتار سیاسی- اسلامی چیست؟

در اینجا سعی شده است که این مسئله به صورت علمی بررسی شود، آن هم با روش تحلیل تفهمی و روش گردآوری اسنادی (کتابخانه‌ای)؛ با در نظر گرفتن این فرضیه که فرهنگ سیاسی قبیله‌ای به عنوان محرک ذهنی امان‌الله خان و کارگزاران حکومتی وی در انجام رفتارهای سیاسی معطوف به منافع و مصالح قومی- قبیله‌ای، عدالت ستیزی، خشونت‌آمیزی و بی‌بهره از قاعده‌پذیری عمل نموده و باعث توسعه‌نیافتگی آن شده است.

کاوش‌های صورت گرفته به این یافته‌ها انجامید که این فرهنگ باعث کسب، حفظ و گسترش خشونت‌آمیز قدرت سیاسی، حذف رقبا و مخالفین سیاسی، غارت اموال و املاک دولتی، مردمی و مخالفین سیاسی، توسعه نامتوازن، تغییر ترکیب جمعیتی مناطق مسکونی اقلیت‌های محکوم... شده است.

 

ملک ناصر محمّد بن قَلاوون و تثبیت حکومت موروثی خاندان قلاوون در دورۀ ممالیک بحری(648-784ﻫ)

لیلی عرفانی پارسا؛ هادی عالم‌زاده؛ معصومعلی پنجه؛ قنبرعلی رودگر

چکیده: نظریۀ رایج این است که ممالیک مخالف حکومت موروثی بودند، با این‌همه دورۀ ممالیک بحری(648-784ﻫ) شاهد نزدیک به یک قرن سلطنت موروثی خاندان قَلاوون بود. چرایی و چگونگی تثبیت سلطنت موروثی خاندان قَلاوون مسئله ای است که این مقاله در پی پاسخگویی بدان است. کوشش‌های نخستین سلاطین بزرگ ممالیک، آیْبَک و بَیْبَرْس که با برگزیدن پسران خود به جانشینی به دنبال تثبیت وتداوم سلطنت در نسل خود بودند، ناکام ماند، امّا دیگر سلطان مقتدر مملوکی، قَلاوون و پسران و نوادگانش توانستند حکومت را در خاندان خویش موروثی سازند. در میان فرزندان قَلاوون، ملک ناصر محمد، به‌رغم دوبار عزل و کناره‌گیری از سلطنت بیش از دیگران در تثبیت و تحکیم حکومت موروثی این خاندان نقش داشت. ناصر محمد در سومین دورۀ سلطنت خویش که 31 سال به طول انجامید، با تکیه بر تجربه‌های پیشین و با حذف تدریجی رقیبان قدرتمند و مدعیان بالقوه سلطنت، امیران برجسته مملوک، زمینه را برای پذیرش الگوی توارث در میان ممالیک آماده ساخت. پس از وی فرزندان و نوادگانش بیش از چهار دهه (741-784ﻫ) بر مصر و شام فرمان ‌راندند. فرزندان ناصر محمد اگر چه چندین بار از سوی امیران مملوکی از سلطنت خلع شدند، امّا تا پایان دوره ممالیک بحری هیچ امیری به حق دودمانی آنان در سلطنت تجاوز نکرد.

 

واکاوی مقوله مجازات میل کشیدن و نابینا کردن نخبگان سیاسی از سلجوقیان تا قاجار

خاطره اسمی زاده؛ علی قاسمی؛ علی بحرانی پور

چکیده: از اقدامات مهم و حیاتی هر سلسله ایجاد امنیت و ثبات است. در ایران نیز سلسله‌های حکومتگر برای برقراری امنیت و تداوم سیاسی اقداماتی را انجام می‌دادند و طبیعتاً پدیده‌هایی چون شورش‌های اجتماعی و یا اقداماتی که امنیت شخص شاه را به خطر می‌انداخت مجازات سختی را در پی داشت. یکی از این مجازات که غالباً در مورد شاهزادگان یاغی به اجرا درمی‌آمد، مجازات میل کشیدن و نابینا کردن بود که در منابع متقدم ایران دوره‌ی اسلامی و قبل از آن بسیار به چشم می‌خورد. این نوع شکنجه تا اواسط دوره‌ی قاجار ادامه پیدا کرد. با بررسی شرایط سیاسی و فرهنگی در تاریخ ایران می‌توان گفت که ازآنجاکه شخص شاه مبدأ اکثر تصمیم‌گیری‌ها بود و دستگاه قضایی مدرن وجود نداشت اکثر مجازات بدون ضابطه مشخص و به شیوه‌های گوناگون از سوی شاه اجرا می‌شد. این مقاله با الگو گیری از نظریه مراقبت و تنبیه میشل فوکو می‌کوشد تا ضمن رمزگشایی تاریخی روند مجازات میل کشیدن، فرضیه زیر را تعیین تکلیف کند که به نظر می‌رسد با توجه به میزان ناامنی و شورشی که در آن برهه وجود داشت این شیوه (با معیارهای فرهنگی گذشته) در پیشگیری از شورش و ناامنی توسط شاهزادگان امری منطقی به‌حساب می‌آمده است. پژوهش تاریخی حاضر، به روش توصیفی - تحلیلی انجام ‌گرفته است.

علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره فصلنامه علمی پژوهشی«مطالعات تاریخی جهان اسلام» می توانند به نشانی قم، میدان جهاد- ساختمان نبیین - مجتمع آموزش عالی تاریخ سیره و تمدن اسلامی تلفن: تلفن: 37110633-025تماس گرفته یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس http://mte.journals.miu.ac.ir/ مراجعه کنند

ارسال نظرات