۰۷ آبان ۱۴۰۱ - ۱۶:۰۳
کد خبر: ۷۲۲۶۰۲

ممنوعیت واردات عروسک، دامن دارا و سارا را هم گرفت

ممنوعیت واردات عروسک، دامن دارا و سارا را هم گرفت
معاون تولید کانون پرورشی در دوره مدیرعاملی محسن چینی‌فروشان از گرفتاری‌های تولید عروسک‌های دارا و سارا می‌گوید.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، با سپردن مدیریت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به حامد علامتی، این نهاد فرهنگی ۵۷ ساله، روزهای جدیدی را در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از چند دوره مدیریت از سیدکمال خرازی، علیرضا زرین، محسن چینی‌فروشان، سیدصادق رضایی تا علیرضا حاجیان‌زاده، فاضل نظری و مهدی علی‌اکبری تجربه خواهد کرد.

در  روایت «کانون پس از انقلاب» سعی کردیم از دوران ۱۸ ساله مدیریت چینی‌فروشان بر کانون، به طراحی و تولید عروسک‌های دارا و سارا (اینجا)، ساخت و نمایش فیلم پرمخاطب «بچه‌‌های آسمان» و سایر تولیدات سینمایی، تأسیس جشنواره‌های قصه‌گویی و پویانمایی، خرید و تجهیز چاپخانه، فعالیت‌های پرثمر انتشارات و ... بپردازیم.

در ادامه این پرونده با مهدی باقری که دست راست محسن چینی‌فروشان به شمار می‌رفت و سمت‌هایی چون مدیریت روابط عمومی و معاونت تولیدات کانون را در کارنامه خود داشت و در حال حاضر نیز قائم مقام دفتر نشر فرهنگ اسلامی است، به گفت‌وگو نشستیم.

کسی که می‌گوید کانون هزینه‌ساز است، معنای کانون را درک نکرده

نظر شما درباره واگذاری کتابخانه‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که زمزمه آن در روزهای اخیر مطرح شد، چیست؟

کانون به واسطه نیروی انسانی است که به کانون پرورش فکری تبدیل شده است. اگر کانون را به پرنده‌ای با دو بال تشبیه کنیم، یک بالش را مراکز فرهنگی و دیگری را نیروی انسانی کانون تشکیل می‌دهد که باید باهم بال بزنند تا مرغک کانون به اوج خود برسد. کسی که در فضای مجازی و رسانه‌ها می‌گوید کتابخانه‌های کانون هزینه‌سازند، پس به نهادی دیگر بدهیم اصلاً مفهموم کانون را درک نکرده و درکی هم از فعالیت‌های کانون ندارد. این ناتوانی در درک است که فکر واگذاری را القاء می‌کند.

کار مهم کتابخانه‌ها، تربیت انسان است

کتابخانه‌های کانون که به عنوان مراکز فرهنگی معرفی می‌شوند در ساختار کانون چه جایگاه و اهمیتی دارد؟

کانون پرورش فکری یک نهاد بین‌المللی در ابعاد مختلف فرهنگی و هنری است. کانون برای کتابخانه‌ها تولید محتوا می‌کند و کتابخانه‌ها و مراکز فرهنگی انسان تربیت می‌کنند. کار مهم کتابخانه‌ها تربیت همین انسان است. ممکن است همه متربیان کانون فیلمساز و آهنگساز نشوند، اما شاخصه‌ای با عنوان کانونی بودن را در خود خواهند داشت. استعدادیابی، کاربزرگی است که مربیان در کانون انجام می‌دهند. البته تفاوتی میان کانون و سایر مراکز فرهنگی و هنری نوجوانان وجود دارد و آن این است که نوجوان و کودک با میل خودش می‌آید تا از میان فعالیت‌های کانون، فعالیتی را انتخاب کند تا با همراهی مربی به خودشکوفایی برسد.


محسن چینی‌فروشان

عصر طلایی کانون پرورش فکری در دوران مدیریت محسن چینی‌فروشان بود

با توجه به این که گفته می‌شود کانون در دوران مدیریت چینی‌فروشان به خوبی رشد کرد و اینکه آن برهه‌های زمانی را درک کردید، نظر شما درباره آن دوره چیست؟

 عصر طلایی کانون پرورش فکری در دوران مدیریت محسن چینی‌فروشان بود. مدیریت او با بدنه کانون ارتباط خوبی داشت؛ طوری که می‌گفت فضا باید به شکلی باشد که مربی خودش را نزدیک بدنه کانون بداند. چینی‌فروشان عقیده‌ای بر توسعه مراکز کانون داشت؛ به طوری که تعداد مراکز کانون در مدیریت وی بیش از ۲ برابر شد و فعالیت‌ها و جشنواره‌های فرهنگی و هنری نیز در این دوره آغاز شد.

جشنواره‌های کانون نتیجه دوران چینی‌فروشان بود

مهم‌ترین فعالیت‌های کانون در دوران چینی‌فروشان چه بود؟

چینی‌فروشان در دوران خود به ساخت و ساز، حضورهای بین‌المللی با اعضای کانون و برگزاری جشنواره‌های مختلفی چون جشنواره پویانمایی که رتبه A بین‌الملل را دارد، پرداخت و جشنواره قصه گویی، تئاتر و جشنواره یک هفته با کانون که از تمام مراکز کانون دعوت می‌شد تا فعالیت‌‌های خود را در تهران به نمایش بگذارند نیز نتیجه آن دوره بود.


ویژند (برند) کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

چینی‌فروشان تنها مدیری که ۱۸ سال در کانون مدیریت کرد

علت اینکه دوران چینی‌فروشان را عصر طلایی کانون می‌دانید، چیست؟

چینی‌فروشان به واسطه اینکه یک دوره طولانی ۱۸ ساله مدیر کانون بود، توانست در توسعه تولیدات و مراکز کانون موفق باشد. یادم است که فیلم «بچه‌های آسمان» اثر مجید مجیدی در دوره چینی‌فروشان تولید شد. البته وقتی که مجیدی این فیلم را می‌خواست تولید کند به نهاد‌های دیگری هم طرحش را ارائه داده بود، اما سرانجام این طرح مورد استقبال کانون قرار گرفت و واقعاً بچه‌های آسمان فیلم موثر دوره خودش شد.

دوران حاجیان‌زاده برگشتم، اما کانون خیلی از مسیر خودش در تولید فاصله گرفته بود

با توجه به اینکه در دهه ۹۰ دوباره به کانون برگشتید، دوران حاجیان‌زاده را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بعد از پایان مدیریت سیدصادق رضایی، علیرضا حاجیان‌زاده بر صندلی مدیریت کانون تکیه زد که در دوران وی دوباره برگشتم و یک سال مدیر تولید بودم. در آن‌ سال‌ها کانون خیلی از مسیر خودش در تولید فاصله گرفته بود. من یادم است که بخشی از کتاب‌های کانون توسط خود مربی‌های کانون نوشته می‌شد که من به شدت با این امر مخالف بودم.کارهای خوبی در زمان انتشارات آن موقع صورت گرفت و نیروهای خوبی در انتشارات کانون فعالیت می‌کردند. تولیدات سرگرمی و سینمایی هم داشتیم که البته پایه‌ سرگرمی‌های کانون در دوران چینی‌فروشان ریخته شد؛ به طور مثال عروسک‌های دارا و سارا از تولیدات سرگرمی کانون در دوران چینی‌فروشان بود که متأسفانه از سوی دولت مورد حمایت جدی قرار نگرفت. 


علیرضا حاجیان‌زاده مدیر سال‌های ۹۲ تا ۹۶ کانون

ممنوعیت واردات عروسک، دامن دارا و سارا را هم گرفت!

شما به حمایت نکردن دولت از تولید عروسک‌های دارا و سارا اشاره کردید. مگر این کار با چه مشکلاتی مواجه شد؟

نسل اول عروسک‌های دارا و سارا با اندازه ۴۰ سانتی‌متری و با وزن زیاد تولید شدند که به مرور با لباس‌های محلی و اقوام مختلف نیز به این عروسک‌ها اضافه شد تا کودکان بهتر ارتباط بگیرند. آن برهه زمانی ممنوعیت واردات عروسکی وجود داشت و این قانون، جلوی ورود عروسک‌های دارا و سارا که طراحی ایران و ساخت چین بود را هم گرفت. البته کانون بسیار تلاش کرد تا از راه‌های رسمی وارد کند که نتوانست. کانون توانست تعدادی از عروسک‌ها را به طور خاص از طریق مسافران هوایی وارد کند. نسل دوم عروسک‌های دارا و سارا بهتر از نسل اول مورد استقبال قرار گرفت؛ اما متأسفانه گمرک و دیگر نهاد‌های مرتبط همکاری نکردند

یکی از نقاط تاریک در تولید عروسک‌های ایرانی، تولید آن‌ها در چین است. چرا تولید عروسک‌ها در ایران اتفاق نیفتاد؟

عروسک‌های دارا و سارا یک پروژه ملی بود و همه باید به این طرح کمک می‌کردند. اما متأسفانه گمرک و دیگر نهاد‌های مرتبط همکاری نکردند. طراحی و ساخت عروسک به خصوص موی عروسک خیلی مهم است که ما تکنولوژی تولیدش را در آن زمان نداشتیم.


مهدی باقری، مدیر روابط عمومی و معاون تولید اسبق کانون

می‌خواستیم ماشین‌آلات و دستگاه‌های تولید عروسک را از چین وارد کنیم، اما نشد

مؤسسات مختلفی می‌گفتند که ما بهتر از دارا و سارا را تولید می‌کنیم و چرا از چین وارد می‌کنید؟ زمانی هم که این مؤسسات تولیدات خود را می‌‌آوردند اصلاً به لحاظ کیفی با تولیدات چینی قابل مقایسه نبود؛ چرا که بوی نفت می‌دادند. در دوران حاجیان‌زاده به این نتیجه رسیدیم که ماشین‌آلات و دستگاه‌های تولید عروسک را از چین وارد کنیم و در ساختمانی که کانون در شهرک غرب داشت، کارخانه‌ای راه‌اندازی کنیم؛ حتی مهندسانی را از چین برای انتقال تکنولوژی به ایران آوردیم، اما نتیجه‌بخش نبود.


عروسک‌های دارا و سارا با لباس‌های محلی

وقتی دارا و سارا ممنوع می‌شوند

دارا و سارا در داخل کشور با چه مشکلاتی مواجه بودند؟

ورود عروسک در آن بازه زمانی به ایران ممنوع بود. عروسک‌هایی که به ایران وارد می‌شدند عمدتاً باربی و سندی بودند که ضد ارزش‌های فرهنگی کشورمان کار می‌کردند. ممنوعیت کار دستی بود، اما متأسفانه عروسک‌های دارا و سارا که در چین تولید می‌شدند نیز جزو این ممنوعیت‌ها قرار گرفت. عروسک‌هایی را که در چین تولید می‌شد، نمی‌توانستیم به ایران بیاوریم و هر چقدر علت می‌آوردیم که عروسک‌های دارا و سارا، طراحی خودمان است و تضادی با ارزش‌های ایران اسلامی ندارد، قبول نمی‌کردند. این‌ها بخشی از مشکلاتی بود که ما در نسل اول مواجه بودیم.


حمیدرضا شاه‌آبادی، مدیر طرح رمان نوجوان امروز

یکی از بهترین کارهای سیدصادق رضایی، طرح رمان نوجوان امروز بود

وضعیت انتشارات آن دوره چگونه بود؟ مثلا طرح‌هایی مانند طرح رمان نوجوان امروز در دوره آقای رضایی انجام شد.

یکی از بهترین کارهایی که در دوران سیدصادق رضایی صورت گرفت، طرح رمان نوجوان امروز بود که با مدیریت حمیدرضا شاه‌آبادی پیش رفت. رضایی و شاه‌آبادی نویسنده‌ها را دعوت می‌کردند و جلسات همفکری و نقد و بررسی آثار را برگزار می‌کردند که در همان سال‌ها حدود ۸۰ اثر بسیار قوی تولید شد. البته در دوران چینی‌فروشان هم سالی ۲ یا ۳ رمان برای نوجوانان تولید می‌شد، اما همانند طرح رمان نوجوان در انتشارات طرحی وجود نداشت.


سیدصادق رضایی، مدیرعامل اسبق کانون

فروش چاپخانه کار اشتباهی بود که کانون مرتکب شد

نظر شما درباره فروش چاپخانه‌ کانون که در دوران چینی‌فروشان ایجاد شده بود، چیست؟

به نظر من فروش چاپخانه کار اشتباهی بود که کانون مرتکب شد. چاپخانه را باید توسعه می‌دادند. نهادی مثل کانون که سالانه کلی تولید کتاب با تیراژ حداقل ۱۰ هزار نسخه داشت، چاپخانه‌ای به آن بزرگی نیاز داشت. انبار کاغذ چاپخانه امکانات خوبی داشت و مکان چاپخانه نیز جای خوبی بود. در چاپخانه از دوران چینی‌فروشان کار شده بود و ماشین‌آلاتی نیز خریداری شده بود. اما نمی‌دانم بر چه مبنایی تصمیم به فروش جاپخانه را گرفتند. خبر دارم که الان کانون کتاب‌های خودش را به چاپخانه‌های دیگر برای چاپ می‌دهد که مشکلاتی را هم برای کانون به‌وجود آورده است.

ارسال نظرات