شماره ۳۲ فصلنامه علمی پژوهشی «اخلاق وحیانی» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، شماره 32 فصلنامه علمی پژوهشی «اخلاق وحیانی» صاحب امتیازی پژوهشگاه علوم وحیانی معارج و مدیرمسئولی مرتضی واعظ جوادی با سردبیری مسعود آذربایجانی منتشر شد.
این فصلنامه در 12 مقاله و 216 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
بازنمایی الگوی تربیتی بر اساس عملکرد مراقبتی از خود و دیگران، در سوره فرقان؛ با تاکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی
فاطمه وجدانی؛ سیده معصومه موسوی
چکیده: از آنجا که بخش وسیعی از یادگیری انسان از طریق یادگیری ضمنی و مشاهده ای است، روش الگویی و از جمله، الگوپردازی، از جمله روش های مهم تربیتی به شمار می رود. الگوپردازی نیز مانند همه عناصر یک برنامه تربیتی باید متناسب با فرهنگ بومی هر کشوری باشد. از این رو، قرآن کریم می تواند به عنوان یک منبع غنی و الهام بخش در این زمینه مورد استفاده قرار گیرد. آیات پایانی سوره مبارکه فرقان، عبادالرحمن را به عنوان الگویی برای انسان های خوب، الگوپردازی کرده است. هدف از این پژوهش، بازنمایی این الگو با استفاده از تفاسیر قرآن کریم به ویژه تسنیم می باشد. روش تحقیق، روش توصیفی-تحلیلی است. بر اساس یافته ها شاخصه های اساسی عبادالرحمن مشتمل بر سه شاخصه: عبودیت، رحمت و صبر است که در نگاه تفصیلی به 20 شاخصه بسط می یابد. 7 شاخصه ناظر بر مراقبت از رشد معنوی خویشتن و 13 شاخصه ناظر بر مراقبت از رشد معنوی دیگران است. بندگان ممتاز خداوند دائما در حال مراقبت از خود و دیگران هستند. مصادیق دقیق تر مراقبت ذیل این سه محور در مقاله تبیین شده اند.
تحلیل روانشناختی کارکرد ایمان در ساختار شخصیت بر مبنای آموزههای قرآنی
مجتبی فرهوش؛ محمدصادق شجاعی؛ مجتبی حافظی
چکیده: بسیاری از پژوهشها نقش ایمان و معنویت را در سلامت روانی نشان دادهاند، اما پژوهشی به تحلیل مکانیسم تأثیر ایمان بر شخصیت نپرداخته است. هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل کارکرد ایمان در ساختار شخصیت بر مبنای آموزههای قرآنی است. با توجه به این هدف، از روش متن محور و تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. جامعه متنی این پژوهش آیات قرآن کریم بود. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، مفاهیم و گزارههای مرتبط با ابعاد روانشناختی ایمان از قرآن کریم جمع آوری و ساز و کار تأثیرگذاری آنها در شخصیت تبیین شد. سپس استنباطها و تحلیل ساز و کارها، توسط 5 کارشناس ارزیابی و تأیید شد. کارشناسان در علوم اسلامی و روانشناسی تخصص داشتند. یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که کارکردهای ایمان در بعد شناختی (احساس معنا، انسجام شخصیتی، خوشبینی و عقلانیّت در تصمیمگیری) و در بعد عاطفی (محبت به خدا، آرامش، امید و توکل، نشاط، تواضع و خشوع، نوعدوستی و تابآوری، احساس ارزشمندی) و در بعد رفتاری (خودمهارگری، تلاش و پشتکار، بهبود روابط بین فردی، عفت و پاکدامنی، تأمل و احتیاط در انجام کارها، زهد و قناعت، وظیفه شناسی، احساس مسئولیت اجتماعی) میباشند. یافتههای این پژوهش در مقایسه با پژوهشهای قبلی، مکانیسم روانشناختی کارکردها ایمان را بهتر تبیین کرد و بستر مناسبی برای ساخت مقیاس ایمان و کارکردهای آن فراهم کرد.
تحلیل معانی و اطلاقات عتاب در نهج البلاغه؛ همسو با روشهای تربیت اخلاقی (مطالعه موردی نامههای17، 39 و 41)
رضوان ناصری اسفندقه؛ حسین کامیاب؛ مرضیه کهنوجی
چکیده: دین اسلام بر محوراخلاق است وکلیه افراد انسانی از حقوق خاصی برخوردار هستند و هرگونه عدم احترام به ساحت انسانی با ذات و فطرت انسانها در تقابل است.این مقاله با هدف تحلیل مصادیق عتاب (نکوهشها و تحقیرها)در نامههای نهج البلاغه بر اساس روشهای تربیت اخلاقی،انجام شده است تا مشخص شود که دلایل کاربرد این عبارات از طرف مربی بزرگ بشری چه بوده است.روش انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی و معناشناختی بوده است و نامه های 17، 39 و 41نهج البلاغه که دارای این مصادیق بودند مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند.یافتههای پژوهش حاکی از این است که حضرت امیر(ع)با تأسی به روشهای تربیت اخلاقی از جمله؛تذکر،مواجهه با نتایج اعمال،آگاهیبخشی و بینش دهی،تمثیل،موعظه،محاسبه،انذار و عبرتآموزی؛نسبت به آگاهیبخشی به مخاطب اهتمام ورزیده و هدف نهایی ایشان از بیان این عبارات؛اعطای بینش به مخاطبان خاص از عمل ناپسند خود و بیدار سازی سایر افراد از مکر وحیله آنان می باشد.از مجموع روشهای تربیتی مورد استفاده توسط حضرت(ع)،روش تربیتی آگاهیبخشی و بینشدهی،دارای بیشترین فراوانی است که مبین اهمیت و تأثیرگذاری این روش،جهت روشنگری و اصلاح بشر،نسبت به سایر روشهای تربیتی می باشد.
وضعیتشناسی روشی مقیاسهای روانشناسی اخلاق در ایران: مرور نظاممند
حمید رفیعی هنر؛ حمیدرضا حسن آبادی
چکیده: هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت مفهومشناختی و روانسنجی مقیاسهای حوزه اخلاق در پژوهشهای ایرانیِ بازه زمانی 1350 تا 1399 بود. روش پژوهش، بررسی مروریِ نظاممند مقیاسها بر اساس مدل «کازمین» بود که در سه شاخص روایی، اعتبار، و پاسخگویی در قالب ارزیابی 9 پارامتر روایی محتوا، همسانی درونی، مقایسه نسبی، خطای اندازهگیری، روایی ساختاری، آزمون فرضیهها، روایی بینفرهنگی، روایی ملاکی، و پاسخگویی بوده است. دادههای پژوهش در طی شش گام شناسایی و 92 مقیاس انتخاب شد. یافتههای پژوهش نشان داد که از کل مقیاسها (درونفردی، 37 مقیاس؛ میانفردی، 26 مقیاس؛ و اجتماعی-سازمانی، 29 مقیاس) تنها پارامتر همسانی درونی در شاخص اعتبار توانسته در بیش از 70 درصد موارد رعایت شده، و نتایج آن مثبت باشد. پس از آن، مفهومشناسی، روایی محتوا، و آزمون فرضیهها در 50 درصد مقیاسها مورد توجه قرار گرفته، و نتایج آن مثبت بوده است. دیگر پارامترها در اکثر گزارشها محاسبه نشده، یا اطلاعات آن در اختیار نبوده، یا بررسی آنها موضوعیت نداشته است. در پژوهش حاضر، هیچ مقیاس «مطلوب» که تمام پارامترهایِ موضوعیتدار کازمین را مورد توجه قرار داده باشد، شناسایی نشد؛ تنها 5 درصد مقیاسها «قابل قبول» بوده، 40 درصد آنها «نیازمند تکمیل»، 30 درصد «نیازمند به بررسی مجدد»، و 25 درصد آنها «نیازمند ارائه اطلاعات تفصیلی» میباشند. بنابراین اگر درصد مقیاسهای نیازمند به تکمیل به مقیاسهای قابل قبول اضافه شود، میتوان ادعا کرد که 45 درصد مقیاسهای ایرانیِ حوزه اخلاق، قابلیت استفاده را داشته؛ و مابقی نیازمند بازبینی یا ارائه اطلاعات تفصیلی جهت ارزیابی و قضاوت هستند.
بررسی دیدگاه کانت درباره عدم استنتاج «باید» از «هست» با تأکید بر اندیشه آیتالله جوادی آملی
مجید ابوالقاسم زاده
چکیده: هستیشناسی اخلاق و منطق اخلاق، برخی از مباحث مهم فرااخلاق را تشکیل میدهند. مهمترین بحث هستیشناسی اخلاق، واقعی بودن یا واقعی نبودن ارزشها و مهمترین بحث منطق اخلاق، استننتاج یا عدم استنتاج «باید» از «هست» است. با توجه به ارتباط عمیق میان مباحث فرااخلاق، عدم استنتاج «باید» از «هست» را باید لازمه غیر واقعگرایی اخلاقی دانست. با این حال، کانت بهرغم باور بهواقعیت داشتن ارزشها، اما بهعدم استنتاج «باید» از «هست» معتقد است. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی ابتدا به بیان دیدگاه کانت در اینباره پرداخته و سپس دیدگاه وی را با تأکید بر اندیشههای آیتالله جوادی آملی در حوزه فلسفه اخلاق، مورد بررسی قرار داده است. دستاورد این تحقیق که نوآوری آن نیز بهشمار میرود، این است که با نگاهی نو و نقدهای جدید نشان خواهیم داد که دیدگاه کانت مبنی بر عدم استنتاج «باید» از «هست»، درست نیست و این نادرستی در نادرستیِ تحلیل ایشان از واقعگرایی اخلاقی و چگونگی ارجاع ارزشهای اخلاقی به واقعیت ریشه دارد.
واکاوی معنا شناختی "وفاداری" به مثابه یک فضیلت اخلاقی با مطالعه موردی در زندگانی ام المومنین خدیجه کبری علیهاسلام
اسحاق آسوده
چکیده: مساله اصلی پژوهش حاضر درنگی در فضیلت اخلاقی وفاداری و تحلیل معناشناختی و بیان اقسام آن است و کوشش شده مصادیق آن در زندگی همسر پیامبر خاتم، حضرت خدیجه کبری ارزیابی شود و دلایل شاخص بودن ایشان بدین وصف واکاوی گردد. روش تحقیق این نوشتار تحلیلی _ کتابخانه ای است . نتایج و یافته های پژوهش که با تامل در میان منابع تاریخی ، روایی و اخلاقی بدست آمده است، حکایت از دو کاربرد و معنای کلان وفاداری دارد؛ یکی ماهیتی حقوقی و اجتماعی داشته و آن تعهد و سرسپردگی نسبت به پیمان، عهد و میثاق است. معنای دوم ثبات در محبت و ارادت و اتمام مودت و شفقت نسبت به محبوب است و البته اطلاق دوم از نتایج و توابع اطلاق اول است و هر دو معنا فضیلتی اخلاقی هستند . شخصیت حضرت خدیجه کبری، نمونه عالی وفاداری است در تمام معانی و مختصات آن ، از تقدیم سرمایه و گذشتن از مناسبات طایفه ای گرفته تا پشتیبانی و همراهی جسمی و روحی خالصانه و فروتنانه ، نسبت به دین و رسول خدا را در بر می گیرد.
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره فصلنامه علمی پژوهشی «اخلاق وحیانی» می توانند به نشانی قم، بلوار عماریاسر، نبش خیابان شهید قدوسی، بنیاد بینالمللی علوم وحیانی إسراء، پژوهشگاه معارج، طبقه 3، مدیریت نشریات علمی یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس http://ethics.isramags.ir/مراجعه کنند یا تماس بگیرند.