۱۲ آبان ۱۴۰۱ - ۱۳:۰۴
کد خبر: ۷۲۲۷۸۶

شماره ۱۳ دوفصلنامه علمی «بلاغت کاربردی و نقد بلاغی» منتشر شد

شماره ۱۳ دوفصلنامه علمی «بلاغت کاربردی و نقد بلاغی» منتشر شد
شماره ۱۳ دوفصلنامه علمی «بلاغت کاربردی و نقد بلاغی» با ۹ مقاله منتشر شد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، شماره 13 دوفصلنامه علمی«بلاغت کاربردی و نقد بلاغی» صاحب امتیازی دانشگاه پیام نور با مدیرمسئولی فاطمه جمالی و سردبیری یحیی طالبیان منتشر شد.

این فصلنامه در 9 مقاله منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:

معرفی شاعردوره بازگشت ادبی «مذنب بدایونی» و بررسی عناصر بلاغی در دیوان غزلیاتش» (بر اساس4 نسخه خطی)

احمد خاتمی؛ نادره شاه آبادی؛ علیرضا صالحی؛ ابوالفضل مرادی رستا

چکیده: این پژوهش تلاش می‌کند به معرفی یک شاعر دوره بازگشت ادبی به نام «دیوان مذنب بدایونی» با روش تحلیلی بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که مذنب چگونه توانسته با استفاده از علوم ادبی و کاربرد ماهرانة فنون بلاغی و دقت در انتخاب واج‌ها، واژه‌ها و ترکیبات بدیع، موسیقی دلنشینی ایجاد کند که به اهداف خود؛ یعنی رساندن پیام و ایجاد التذاذ ادبی بر مخاطبش منجر شود؟ با بررسی و تحلیل متن‌شناسی و چگونگی کاربرد فنون بلاغی در دیوان مذنب مشخص شد که سبک سخنوری شاعران دوره عراقی را (به‌ویژه سعدی و حافظ) از حیث زبانی، ادبی و معنایی حفظ کرده است. توجه این شاعر به عناصر بلاغی برای هر چه زیباتر بیان کردن تصویرهای ذهنی خود، به کلامش استحکام بخشیده و بیانگر ویژگی‌های سبکی شعر اوست؛ کنایات و استعاراتِ خالی از هرگونه تکلف و تصنع و گزینش‌های واژگانی منحصربه‌فرد از ویژگی‌های غزلیات این شاعر توانمند است. پربسامدترین آرایه بدیع لفظی مورد استفادة وی تکرار و واج-آرایی و در بدیع معنوی، مراعات‌نظیر، تلمیح، تضاد، پارادوکس و اسلوب معادله هستند. هدف این پژوهش علاوه بر مشخص نمودن شگردهای به کار رفته در صنایع بدیعی و صورخیال در دیوان مذنب، اثبات این موضوع است که کاربرد انواع موسیقی تا چه میزان بر نظم آهنگ شعر او تأثیر گذاشته و چگونه با استفاده از این ترفندهای هنری و ادبی، معنا و مفهوم شعر را به خواننده القا کرده است.

بررسی سبکی آثار فارسی عین القضات در سه قلمرو فکری، ادبی و زبانی

پروین ربانى؛ محمد راستگو؛ سعید خیرخواه

چکیده: یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های عین‌القضات فارسی نویسی اوست آن هم با زبانی بسیار استوار و استادانه. و از همین روی بررسی آثار او از نگاه نثر فارسی، تاریخ زبان، سبک شناسی و ... اهمیت ویژه دارد. به ویژه که از نظر زمانی نیز مربوط به قبل از مغول است و آثار قبل از مغول اهمیت بیشتری دارند.این مقاله بر مبنای مطالعه‌ی درون متنی، سبک شناسانه و نظری است که به شیوه‌ی تحلیلی – توصیفی و کتابخانه‌ای تنظیم شده است. دامنه و قلمرو تحقیق، متون سه جلد نامه‌ها و تمهیدات است. در آثار فارسی عین‌القضات سبک عراقی را همراه با صنایع لفظی و صورخیال و ویژگی‌های زبانی و اندیشه‌های بکر و نغز وی در زمینه‌های گوناگون چون: قرآن، عرفان، فقه، کلام، فلسفه و ادب فارسی و عربی می‌توان یافت. چند برگی از مقاله نیز به سبک شخصی حضرت قاضی اختصاص داده شده است. این آثار در قلمرو فکری بیشتر به مضامین عرفانی چون: آداب سلوک، رابطه‌ی پیر و پیرو و ویژگی‌ها و وظایف هریک مختص شده است و در قلمرو ادبی استشهاد از آیات و احادیث، تمثیل و اشعار و امثال فارسی و عربی و کنایات بیشتر رخ می‌نماید. در قلمرو زبانی عربی‌گرایی و کاربرد افعال در اشکال خاص از بسامد بالایی برخوردار است. در سبک شخصی آوردن عبارات کوتاه عربی در پایان بیشتر بندها و کاربرد واژه‌های دشوار و غیررایج از بقیه‌ی موارد گوی سبقت را ربوده‌اند.

بررسی سیر تطوّر صنعت «مذهب کلامی» در کتاب‌های بدیع فارسی

علی محمد موذنی؛ صالح دوروند

چکیده: مذهب کلامی عنوان یکی از صنایع ادبی است که از دیرباز در علم بدیع وجود داشته است. مذهب کلامی یعنی روش و شیوة متکلمین (عالمان اهل کلام و اصول). با اینکه مذهب کلامی از قرن سوم به‌واسطة آثار جاحظ و ابن معتز در ‌زبان عربی مطرح شده، این عنوان را در نخستین کتاب‌هایی که فارسی‌زبانان و ایرانیان در باب علم بدیع نگاشته‌اند نمی‌توان یافت و در نیمة دوم قرن هشتم هجری بسیار کوتاه به آن اشاره شده است و سپس از نیمة دوم قرن نهم هجری این عنوان به‌صورت کامل و روشن به این‌گونه کتب راه می‌یابد. در میان معاصران نیز چندتن در آثار خود سخنی از مذهب کلامی به میان نیاورده‌اند؛ این علمای بلاغت عمدتاً در اواخر قرن ۱۳ و اوایل قرن ۱۴ کتابشان در علم بدیع نگاشته شده است. از قرن یازدهم به این‌سو که بحث در بارة این صنعت در میان بدیع‌نویسان بیشتر رواج می‌یابد، تقسیم‌بندی‌های جزئی‌نگرانة دیگری نیز از سوی برخی بر آن افزوده می‌شود که در این پژوهش به آن‌ها پرداخته خواهد شد. برخی از بدیع‌نویسان نیز به بیراهه رفته‌اند و بحث از مذهب کلامی را با صنعتی دیگر چون حسن تعلیل خلط کرده‌اند. از این میان برخی در تعریف آن دچار اشتباه شده‌اند و برخی دیگر در ارائة مثال‌ها راه خطا پیموده‌اند. این مقاله می‌کوشد پاسخ‌هایی برای برخی ابهامات در این رابطه بیابد و به بعضی از اختلافات و اشتباهات نویسندگان در باب مذهب کلامی در کتاب‌های بدیع فارسی بپردازد.

بازخوانی بافه‌های بلاغی و معانی اتساعی در بیتی از غزلیات حافظ شیرازی

فاضل عباس زاده؛ بهزاد اسبقی؛ مهرداد آقائی

چکیده: زبان حافظ چند وجهی و هنری است واژه‌ها و ترکیبات و به تبع آن عبارات و جملات در شعر او خطی و تک معنایی نیست، بلکه متعدد و اتساعی است و این ویژگی هنری باعث شده که انسان در جستجوی معنا برای زندگی‌اش، گم شدۀ ذهن و ضمیرش را در لایه‌های معانی ابیات او یافته و او را سروش‌وار در آسمان‌ها پایگاه بخشد. پژوهش حاضر، از طریق نقد خواننده محور ضمن بررسی بافه‌های بلاغی در یک بیت حافظ، تلاش می‌کند استنباط خود را از این بیت به عنوان ساختار پذیرفته شدۀ معنا به سمت عملکرد جاری ذهن خوانندگان گرایش داده، و وجوه معانیِ پنهان در پوشش حریری واژگان هنری قابل تفسیر آن را بازگو کند. بدین ترتیب بر اساس بافه‌های بلاغی و معانی اتساعی، هیچ یک از شارحان حافظ تاکنون به این هنر فخرآمیز او در این بیت اشاره نکرده‌اند. البته اهمیت بحث، از آن جهت نیست که این نوشته، اولین پژوهش در باب مسائل تراکم تصویر باشد، بلکه اهمیت آن، از این جهت است که پژوهش حاضر سعی دارد با روش توصیفی- تحلیلی معانی درست و نزدیک به ذهن این بیت را که شرح زیادی درباره آن نوشته شده، به خوبی ارائه دهد. از خلال نتایج پژوهش متوجه شدیم که زیبایی هر تصویر تا حدی نمایان است که رمز ابداع و به‌ وجود آمدن آن بر مخاطب پوشیده شده و حافظ در این غزل به خوبی از عهده آن برآمده است.

بررسی کارکردهای استعاره‌ مفهومی در اشعار ابراهیمی و رحمان دوست

خدابخش اسداللهی؛ ندا نبی زاده اردبیلی

چکیده: استعاره مفهومی عنوان تازه‌ای است که در سده اخیر از سوی زبان‌شناسان شناختی مطرح شده و در حقیقت نامی است برای تلاش‌های ذهن برای فهم و انتقال مفاهیم انتزاعی. در این طرز نگرش، استعاره از چارچوب علوم بلاغی بیرون می‌آید و دیگر وسیله تزیین کلام نیست بلکه اساس فکر بوده و ابزاری برای درک امور غیرمادی محسوب می‌شود. پیشروان این نظریه لیکاف و جانسون بودند که در تشریح استعاره مفهومی آن را به سه نوع هستی‌شناختی، شناختی و جهتی تقسیم کردند. هر کدام از این استعاره‌ها از دو سویه تشکیل شده‌اند که حوزه‌های مبدا و مقصد نامیده می‌شوند. ما در این پژوهش که به شیوه کتابخانه‌ای و تحلیلی- توصیفی انجام گرفته‌است تلاش کرده‌ایم استعاره‌های مفهومی به کار رفته در اشعار ابراهیمی و رحماندوست را از نظر حوزه مقصد مورد بررسی قرار دهیم تا ببینیم عمده‌ترین حوزه‌های مقصد اشعارشان کدامند؛ یعنی این دو شاعر استعاره‌های مفهومی را برای عینی‌سازی چه مفاهیمی به کار گرفته‌اند. برای این منظور 21 کتاب از میان کتاب‌های این دو شاعر انتخاب شد و پس از بررسی 122 مورد استعاره مفهومی یافت شد و مشخص شد که شاعران از این استعاره‌ها برای تشریح مفاهیمی چون: زمان، عواطف، علاقه، مذهب و روابط انسانی استفاده کرده‌اند که در این میان سهم عمده حوزه مقصد متعلق به عینی‌سازی عواطف است.

بررسی صور خیال در متون منظوم مانوی با تاکید بر استعاره

فرخ حاجیانی؛ خیرالله محمودی؛ سمیه رنجبر

چکیده: در میان ادبیات ایرانی پیش از اسلام ،ادبیات مانوی،تفاوت آشکاری با بقیه ادبیات ایرانی میانه دارد؛ گرچه ادبیات مانوی از سنت های ادبی دوره باستان پیروی کرده است اما در عین حال به دلیل وابستگی به جریان های ادبی غیر ایرانی، چون بین النهرین، حوزه های دیگری را نیز تجربه کرده است. ادبیات مانوی به سبب تاثیرات شدید از رهبر دینی خود، یعنی مانی ،از سنت های ادبی آرامی نیز بهره گرفته و قالب های جدید ادبی را در خود گنجانیده و همچنین به دلیل محتوای عرفانی اش به تمثیل، تشبیه، مجاز و استعاره روی آورده است.صنایعی که بیانگر نوعی کمال در بلاغت می باشد و در ادبیات ایران آن دوره بی سابقه است. در این مقاله که به بررسی استعاره در متون منظوم مانوی می پردازد، بیان می دارد که مرزهای زیبا شناسی ادبیات مانوی گسترش بسیاری داشته، به گونه ای که انواع صنایع ادبی و تصویرهای شاعرانه در آن، حکایت از یک سابقه طولانی و ممتد ادبی دارد که بسیار فراتراز ادبیات فارسی است.استعاره های به کار رفته در سروده های مانوی، به نوعی از کمال در حوزه خیال شاعرانه حکایت می کنند، که علاوه بر اینکه در خدمت اندیشه های مانوی قرار گرفته اند، از لحاظ تاریخ ادبی ایران نیز، بسیار مهم به شمار می روند.با بررسی این استعاره ها در این مقاله،استعاره مصرحه مجرده دارای بیشترین میزان استعاره می باشد و پس از آن استعاره مکنیه و تمثیلیه و سپس استعاره تبعیه و در نهایت استعاره تلمیحیه با کمترین میزان استعاره قرار دارد.

بلاغت ساختارهای نحوی و طرز فاضلانة انوری در قصاید

نفیسه آقاخانی؛ امیرحسین مدنی

چکیده: انوری ابیوردی را به‌دلیل طرز تازه و شیوۀ خاصی که در شاعری گزیده است، از شاعران سبک‌ساز و یکی از سه پیامبر شعر فارسی لقب داده‌اند. شهرت وی بیشتر مرهون قصاید فاخر اوست؛ اگرچه در طرز غزلسرایی نیز وی را پیشرو سعدی در غزل دانسته‌اند. وی در قصیده و غزل، دو زبان متفاوتِ رسمی و درباری و زبان ساده و محاوره‌ای را برگزیده است. زبان رسمی انوری در قصاید، همان بیان و طرز تازه است که از حوزة واژگان و ترکیبات شروع می‌شود و تا حوزة صور خیال و خلق تشبیهات، استعارات، کنایات و بلاغت تصویر و رتوریکِ مدح ادامه می‌یابد. نویسندگان در این مقاله کوشیده‌اند تا با شیوة تحلیلی-توصیفی، بلاغت ساختارهای نحوی قصاید انوری را در سه سطحِ لفظی، دستوری و معنایی، بررسی کنند و سپس به دسته‌بندی و تشریح عناصر زبان شخصی وی بپردازند. نتایج حاصل از پژوهش، نشان می‌دهد که انوری در قصاید، در سطوح مختلف مذکور زبانی، اعم از گزینش واژگان و موسیقی کلام تا ساختارهای نحوی، دستوری، جمله‌بندی، ترکیب‌سازی و به‌کارگیری عناصر بدیعی و بیانی، خلاقیّت داشته و گویا عنوان یکی از سه پیامبر شعر فارسی، مرهون زبان بلیغ و تنوّع در شیوه‌های بیانی و اسالیب تعبیر در هر‌یک از ساحت‌های زبان است.

مؤلفه‌های زبانی و بلاغی مثنوی‌های شش گانة شاه داعی

محمود بشیری؛ نیلوفر انصاری

چکیده: یکی از شخصیت‌های برجستة عرفان وادب در سدة نهم هجری، شاه داعی شیرازی است که در مثنویهای شش گانة خود، عمیق‌ترین مسائل عرفانی را نظیر (وحدت وجود، توحید، حقیقت، طلب، تجرید، ذوق، کشف وشهود، فقر و فنا و...) بیان کرده است.
ما در این نوشتار با روشی توصیفی، تحلیلی برآنیم تا ساختار زبانی وبلاغی مثنوی‌های شش گانة شاه داعی (مشاهد، گنج روان، چهل صباح، چهار چمن، چشمة زندگانی و عشق نامه) را از وجوه مختلف، تجزیه وتحلیل کنیم.
نتایج تحقیق بیانگر دقت معانی، استواری کلام وفخامت الفاظ شاه داعی در مثنوی‌های شش‌گانه است وصرف نظر از مشرب عارفانه وباریک اندیشی صوفیانه؛ جذبه‌ها، وجدها وحال‌های او، جداگانه سرچشمة ذوق، شوق، دقت و رقت است. فکر و مضمون برجستة این مثنوی‌ها، همان اندیشه‌های مرسوم شاعران عارف است. رد پای عارفان بزرگی چون ابن عربی، عطار و مولانا، سنایی، شاه نعمت الله ولی، قاسم انوار و حافظ در آثار او مشهود است.
سبک این مثنوی‌ها، تلفیقی از سبک‌های خراسانی و عراقی است؛ به‌گونه‌ای که برخی ویژگیهای زبانی را از سبک خراسانی؛ لطافتها، سوز وگداز را نیز از سبک عراقی گرفته‌است.
جناس وصنعت تکرار در سطوح آوایی؛ استعارة مکنیه، مراعات نظیر وتلمیح در سطوح بلاغی، از برجسته‌ترین آرایه‌های ادبی به کار رفته در این منظومه‌ها هستند.

"بررسی جنبه های ادبی و بلاغی متون وقف نامه عضد الملک

هادی محمدی؛ جواد مهربان قزلحصار؛ محمدرضا بدیع زاده

چکیده: شناخت فرهنگ ، ادبیات و سنت های ملّی ؛ برای مردم هر مرز و بوم بیانگر موجودیت , غرور و هویت پر افتخار ملی آن جامعه و اقوام هر سرزمینی است و آنچه به شناخت تمدّن و فرهنگ کمک کرده است شرح شجاعت , دلاوری ها و اقدامات جاودانه و ماندگار اقوام پیشینیان است که با هنرورزی ادبیات منثور به ما رسیده است . بررسی ادبی متون منثور وقف نامه های قدیمی نمادی از جلوه های پر شور فرهنگ و ادبیات فارسی است که تلاش کرده تا مفاهیم دانش ادبی در دوره های مختلف تاریخ را حفظ و به نسل های بعدی انتقال دهد . منظومه های نظم و نثرهای تاریخی با شور آفرینی علم بلاغت تا امروز جاودانه مانده اند و مورد توجه نسل های مختلف در همه ادوار تاریخ بوده است.یکی از پُربار ترین آثاری که توانسته در ردیف آثار فاخر ادبیات قدیم قرار گیرد متون منثور وقف نامه های ایست که از گذشتگان به ما رسیده است آشنائی با مفهوم وقف ؛ که با قلم پر ذُوق دبیران وکاتبان زبر دست ، تقریر یافته و عالی ترین مفاهیم ادبی را در خویش جا داده است به عنوان منابع پر ارزش ادبیات فارسی ، تا امروز کمتر مورد بررسی ادبی مراکز تحقیقاتی و پژوهشی قرار گرفته است . این پژوهش با هدف بررسی جنبه های ادبی متن وقف نامه یکی از رجال پر نفوذ دوره قاجار تدوین گریده است .

علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره دوفصلنامه علمی«بلاغت کاربردی و نقد بلاغی» می توانند با شماره تلفن  22485326و 22802725-021یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس prl.journals.pnu.ac.irمراجعه کنند یا تماس بگیرند.

ارسال نظرات