تحلیل هفته
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، این نوبت از تحلیل هفته قرار است به دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با رهبر معظم انقلاب و توصیههای ایشان درباره این شورا و نیز تحلیلی درباره وضعیت این شورا پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم بپردازد. همچنین آخرین وضعیت کشور با وجود دروغ پردازیهای رسانههای معاند مورد بررسی خواهد گرفت. در این بخش به خبر مهم وزیر اطلاعات درباره یکی از جاسوسهای رده بالای سازمان سیا در فرانسه هم خواهیم پرداخت. پس از آن نیز فتنهگریهای بدرالسادات خامنهای، همسر شیخ علی تهرانی فتنهگر را مورد بررسی قرار میدهیم. فعالیتهای مرحوم رستم قاسمی، وزیر سابق راه و شهرسازی بررسی میشود و در پایان سخنان نسنجیده مولوی عبدالحمید درباره ایرانی بودن بهائیان و لزوم احترام به آنها مورد نقد قرار خواهد گرفت.
ضرورت تحول اساسی در شورای عالی انقلاب فرهنگی/ رهبر انقلاب: هویت جمعی شورا بروز لازم را ندارد
اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی عصر روز سه شنبه به دیدار رهبر معظم انقلاب رفتند. رهبر انقلاب در این دیدار هدایت فرهنگی کشور را، شأن و نقش اصلی این شورا خواندند و با اشاره به ضرورت بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور گفتند: شورایعالی انقلاب فرهنگی باید با رصد و شناخت دقیق ضعفها و گزارههای غلط فرهنگی در عرصههای مختلف، راهحلهای عالمانهای برای رواج گزارههای صحیح و پیشبَرنده، ارائه کند.
رهبر انقلاب در این دیدار به بیان ضعفها و نقدهای جدی موجود درباره شورای عالی انقلاب فرهنگی پرداختند. ایشان فرمودند: «هویت جمعی شورایعالی به تناسب اعضای آن، بروز لازم را ندارد و لازم است تأثیرگذاری شورا در مسائل فرهنگی کشور تقویت شود.» هرچند رهبر انقلاب با این بیان که «اعضاء شورا اشتغالات دیگری نیز دارند و این توقع وجود ندارد که اعضا از کارهای اصلی خود باز بمانند.»؛ اما توجیه کافی برای اینکه «برای امور مربوط به شورا وقت مناسب و کافی گذاشته شود.» ندانستند.
شورای عالی انقلاب فرهنگی در دوران روحانی به تعبیر یکی از اعضای سرشناس و جدی این شورا یعنی حاج حسن رحیم پور ازغدی، حاکمیت یک «شاه» بود. ما در دوران پیشین شورای عالی انقلاب فرهنگی، شاهد اجرای محرمانه سند 2030 بودیم که یا آن شورا از اجرای آن سند هیچ اطلاعی نداشت و جاهل بود که این خود یک نقص عظیم برای آن شوراست و یا اگر اطلاع داشت برای مردم تبیین نکرد و این نقیصهای عظیمتر برای آن است.
حال که تنها تعدادی از اشخاص حقوقی این شورا پس از انتخاب آیت الله رئیسی از سوی مردم بهعنوان رئیس جمهور، تغییر پیدا کرد؛ اما هنوز دبیرخانه این شورا که اصل و اساس آن را تشکیل میدهد، با همان ریل دوران ریاست جمهوری حسن روحانی حرکت میکند و نیاز است با دقت و جدیت نسبت به این موضوع اهتمام ورزیده شود. بدیهی است اگر حتی رأس امور متفاوت شود؛ اما بدنه، همان بدنه سابق باشد، وضعیت به سامان نخواهد رسید. با این وجود که رهبر معظم انقلاب از سال 1396 نسبت به اجرای سند 2030 در کشور هشدار جدی داده بودند و حال که ریل کلی حرکت دولت عوض شده است؛ اما اینکه چرا تصمیمات جدی برای تغییر و تحول در وضعیت فرهنگی کشور اتخاذ نمیشود، این جای سؤال بزرگ را پدید میآورد!
جای سؤال این است که اشخاصی مانند لاریجانی چه جایگاه و نقشی در این شورا دارند؟ علی لاریجانی که آن سخنان جنجالی را در انتخابات 1400 و پس از رد صلاحیت شدن علیه شورای نگهبان مطرح کرد و در کشور تشویش آفرید، چگونه میتواند جزو دستگاهی باشد که مهمترین و اولین وظیفه آن در امروز، اجرای فرمان «جهاد تببین» است.
نباید فراموش کرد، مهمترین دلیلی که رهبر معظم انقلاب فرمان «آتش به اختیار» را صادر فرمود، فشل بودن یکی از مهمترین قرارگاههای فرهنگی کشور؛ یعنی شورای عالی انقلاب فرهنگی بود. حال آیا میتوان با اعتماد به چنین دستگاهی که یادگار ناصالح دوران حسن روحانی است، انتظار رونق و تحول وضعیت فرهنگی را داشت؟ برای کار فرهنگی نه باید انتظار معجزه یک شبه را داشت و نه باید یک ثانیه را مورد غفلت قرار داد.
تناقضات ناتمام اغتشاشگران و ادامه هجمه دروغگوهای خارج نشین تا جاسوسی رئیس جمهور فرانسه برای آمریکا
معاندین برای روزهای 14، 15 و 16 فراخوان آشوب و اغتشاش دادند. البته آنها در این هفته با اقدامات خرابکارانه در جادههای کشور تلاش داشتند جلوی کار و تلاش رانندگان زحمتکش خودروهای سنگین را بگیرند و چنین القا کنند که آنها در اعتصاب به سر میبرند. اعتصاب آنها در حالی اعلام میشد که خود کارمندان، خبرنگاران و مدیران شبکههای معاند پرقدرت در این روزها به میدان میآیند و بابت هر ثانیه اجرا و فعالیت، مبالغ هنگفتی را دریافت میکنند که چند برابر حقوق ماهیانه و سالانه مشاغل در ایران است.
معاندین درحالی که در اخبار القا میکنند شهرهای مختلف سقوط میکنند؛ اما فراموشی امانشان نمیدهد و آنها نمیتوانند این سقوطها را سیو کنند. آنها روز چهارشنبه فراخوانی را در میدان آزادی داده بودند؛ اما همان لحظه فیلم دوربینهای نظارتی میدان آزادی در شبکههای اجتماعی پخش شد که ترافیک خودروها را نشان میداد و از هیچ اغتشاشگری خبری نبود.
البته روز گذشته ترافیک سنگین و عجیبی در میدان آزادی تهران حکمفرما بود که بررسیها نشان میدهد شیطنت اپلیکیشنهای مسیریاب داخلی در این زمینه مؤثر بوده است. به نظر میرسد این موضوع باید از سوی قوه قضاییه مورد تحقیق قرار بگیرد و در صورت صحت، حتماً با این اپلیکیشنها برخورد قاطعانه صورت بگیرد. البته این برای بار چندمی است که اپلیکیشنهای مسیریاب داخلی، به چنین اقدامی دست میزنند.
البته فراخوان در این روزها به مناسبت روز دانشجو صورت پذیرفته بود و با دعوت پهلویها ابلاغ شده بود. نکته قابل توجه درباره این تناقض پهلویهاست. اینکه آنها که در این روز جلاد دانشجویان به دلیل اعتراض درباره ارتباط دیپلماتیک ایران با آمریکا و انگلیس بودند هیچگاه نباید از یاد برود. در حقیقت اینکه جلاد امروز به جای شهید بنشیند، واقعیتی است که دائم تکرار خواهد شد.
آیت الله رئیسی در این روز به دانشگاه رفت و البته بهخوبی این وجه از تناقض و نفاق معاندین را برای دانشجویان آشکار نمود. رئیس جمهور در جمع دانشجویان با اشاره به استقبال یکی از مغازه داران کردستان با شکلات از او و نیز پس از آن تهدید آن مغازه دار به خاطر این کار، معاندین را دیکتاتور خواند که در مقابل رسانههایی مانند ایران اینترنشنال با اصرار بر دروغهایشان تلاش کردند پیام اصلی این صحبت آقای رئیسی را منحرف سازند.
حجت الاسلام والمسلمین سید اسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات در صحبتهایی گفت که مکرون، رئیس جمهور فرانسه توسط سازمان سیا هدایت میشود. سازمانهای اطلاعاتی فرانسه که روزگاری رؤیای «جنگ جهانی چهارم» را در ذهن میپروراند. اشراف دقیق وزارت اطلاعات درباره جریانهای اطلاعاتی که در کشور فرانسه میگذرد، چیز تازهای نیست و این ادعای وزیر اطلاعات، گزافه نیست. افشای این خبر اطلاعاتی از سوی وزیر اطلاعات با توجه به همراهی علنی مکرون با مسیح علی نژادِ آمریکایی، خود نشان میدهد این خبر دارای صحت است. البته ناگفته نماند همان رؤیای جنگ جهانی چهارم، نشان از بردگی سازمان اطلاعات خارجی فرانسه ذیل سازمانهای اطلاعاتی آمریکا بود.
دروغ دیکتاتورهای قرن بیست و یک درباره حضرت آقا/ دیکتاتور واقعی کیست؟
همانطور که در تحلیل هفته گذشته به وضع زندگی خانواده خواهر رهبر معظم انقلاب پرداختیم و اشارهای به وضع زندگی فریده مرادخانی، دختر شیخ علی تهرانی داشتیم؛ اما این هفته قصد داریم درباره مادر این خانواده یعنی سرکار خانم بدری خامنهای سخن بگوییم. علی مرادخانی یا شیخ علی تهرانی که از منافقین بود، پس از رأفت اسلامی و آزادی به عراق گریخته بود و همراه با دشمن علیه این مرز و بوم مبارزه میکرد، او همراه پنج فرزندش به ترکیه رفت و سپس از ترکیه به شوهر خائن خود ملحق شد و حتی خیانت خود را بهحدی بالا برد که زیر عکس صدام علیه انقلاب اسلامی سخن گفت.
اما حالا رسانههای سعودی و انگلیسی اظهارات این خانم را که به اعلام برائت از جمهوری اسلامی پرداخته است، منتشر کرده اند. اینکه رهبر معظم انقلاب اجازه دادند ایشان در پناه رأفت اسلامی باشند، خود نشان از اوج رحمت حضرت آیت الله العظمی خامنهای دارد. قطعاً اگر در دوران شاهان دیکتاتور و مستبد گذشته بود، از تطمیع تا تهدید و از منصب تا کوری چشم و حکم مرگ نصیب چنین افرادی میشد. راه دوری نمیرویم، تاریخ باید بگوید خانواده پهلوی چه کرد با علیرضا پهلوی یا خاندان سلطنتی انگلیس چه کرد با شاهزاده دایانا؟
راستی، خانم بدرالسادات خامنهای، در اینکه دنیا و آخرت شما هر دو خراب شده و در گمراهی هستید، شکی نیست؛ اما اینکه تصور کنید ذرهای از افاضات شما در ارادت جبهه نیروهای حزب اللهی تأثیر میگذارد، کور خواندهاید. همانطور که در دوران جنگ نتوانستید ذرهای شک و تردید در دل رزمندگان ایجاد کنید، در این فتنه هم فقط آن همه خیانت و وقاحت را به یاد مردم خواهید آورد. شما دشمنی آواره هستید که هرچه بیشتر حقانیت و مظلومیت رهبر عزیزتر از جانمان را به ما و جهانیان اثبات میکنید.
وزارت راه و شهرسازی در سوگ وزیر سابق/ رستم قاسمی درگذشت
رستم قاسمی از فرماندهان سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و از مدیران و وزیران جمهوری اسلامی ایران، صبح امروز دار فانی را وداع گفت. رستم قاسمی در طول فعالیتهای خود، حضور در مشاغل و مناصب مختلفی را در کارنامه دارد. او حتی در انتخابات 1400 تلاش کرد بهعنوان کاندیدای ریاست جمهوری حضور پیدا کند؛ اما به تشخیص صحیح شورای نگهبان از حضور در این انتخابات بازماند؛ اما آیت الله رئیسی پس از پیروزی در انتخابات او را بهعنوان وزیر راه و شهرسازی به مجلس معرفی کرد و توانست رأی اعتماد مجلس را کسب نماید.
قاسمی پس از مدتها فعالیت و کوشش در این وزارت به دلیل بیماری خواستار استعفا شد و مهرداد بذرپاش جای او را در این وزارتخانه پر کرد. سال گذشته و چند ماه بعد از انتخاب مهندس قاسمی به وزارت، نشانههای بیماری در وی ظاهر شد اما او ضمن آغاز درمان، با تمام توان وظایف خود را دنبال میکرد، که متاسفانه از حدود دو ماه قبل بیماری ایشان تشدید شد.
وی از رئیسجمهور درخواست کرد با کنارهگیری او موافقت کند و پس از موافقت رئیسجمهور با استعفا، بلافاصله وارد فرآیند جدی درمان شد. متاسفانه پیشرفت بیماری سرطان بهگونهای بود که درمان افاقه نکرد و در نهایت امروز خانواده و همه دوستان و همرزمانش را در غم از دست دادن خود سوگوار کرد.
از هول حلیمِ بهائیت افتادن در دیگ ملیگرایی ضددینی!
مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان به تازگی در سخنانی، موضوع ملیت را پیش کشیده است و چنین القا کرده که حتی حقوق بهاییان باید بهعنوان ایرانی به رسمیت شناخته شود. هرچند او تلاش داشته وحدت را برجسته نماید؛ اما دچار اشتباه فاحشی شده است. مولوی عبدالحمید در 11 آذرماه 1401 گفته است: «ما در ایران شیعه و سنی نداریم، اقوام نداریم، همه ایرانی هستیم. بهایی و زرتشتی و مسلمان و ... همه ایرانی هستند.» نقدهای اساسی و جدی به این سخن مولوی عبدالحمید وجود دارد که میخواهیم مورد بررسی قرار دهیم.
مثل اینکه مولوی عبدالحمید تمام مبناهای دینی خود را کناری وانهاده است و معیار وحدت را به ایرانی بودن خلاصه میکند. این پیام مولوی عبدالحمید که خود پیامهای بسیاری دارد، جز این نیست که اولاً باید وحدت با سایر کشورها و ملتها را رها کنیم و دوماً باید حقوق بهائیانی را که بزرگترین خیانتها را علیه ایران و اسلام مرتکب شدهاند، به رسمیت بشناسیم. بهائیت سگ زردی است که بردار شغالِ اسرائیل است.
جمهوری اسلامی ایران هیچ وقت حقوق بهائیت را به رسمیت نخواهد شناخت و مبارزهاش را با آنها گسترش خواهد داد. همانطور که مقبره ایشان در فلسطین اشغالی بهخاطر اهانت و اقدامی که انجام داده بودند، طعمه حریق انتقام شد و تماماً در آتش سوخت. اصرار برای آوردن سگ پاچهگیر و هاری مانند بهاییت به کشور، قابل قبول و پذیرش نیست.