تفقه سروش؛ به نرخ روز با چاشنی سفسطه و تحریف
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، از عبدالکریم سروش تا سروش محلاتی که تحت عنوان نواندیشی، هر پس مانده فکری لوتریسم را مطرح کرده و در بازههای زمانی حساس به خورد جامعه میدهند چه انتظاری میتوان داشت که تفقه آنها نیز همان تفقه زعمای شیعهای باشد که وقتی میخواستند در منزوحات بئر فتوا صادر کنند، پیش از هر کاری دستور میدادند تا چاه منزل خودشان را مسدود کرده و سپس با طیب خاطر به بیان فتوا و بررسی احکام شرعی بپردازند.
البته نمیتوان سروش محلاتی را در حد عبدالکریم سروش دانست؛ چرا که او بسیار زیرکتر بود و بهجای بازی کردن در زمین اسلام، بیرون از گود میایستاد، ناسزاهایش را به اسلام میگفت و پنبههایی از نشنیدن نقدها را در گوش فرو کرده و هر آنکه میدید سر او داد میزند، انگشت اتهام نفهمیدن مطالب خود را به سویش میگرفت، حالآنکه سروش محلاتی اما با تعبیرات واژگون از بسیاری از مطالب فقهی اسلام به دنبال ارضای خواستههای حزبی خود است.
وقتیکه انگیزههای چنین مطالبی روشن میشود، خوب است به سراغ بررسی ادعاهای مطرحشده توسط جناب سروش محلاتی برویم. او در ابتدا اولین تحریف را از مسأله بغی شروع میکند و آخرین آن را در تحریف نیت و اغراض آشوبگران خاتمه میدهد. برای کسی که مدعی فقه و فقاهت است این چنین نظرات آکنده از تحریف و دروغ قبیح است؛ حداقل اگر میخواهید هر چیزی را بگویید، کامل بگویید نه آنچه که بدان میل دارید!
اولاً اصل حکم اعدام در فقه اسلامی، پذیرفتهشده است. فقه اسلامی در موارد مختلفی اعم از قصاص، ارتداد و ... حکم به اعدام میدهد که محاربه نیز بر اساس قاعده فقهی و نصوص صریح و همچنین با توجه به قانون اساسی جمهوری اسلامی کشور که مصوب فقیهان و حقوقدانان برجسته و عالم و مورد تأیید آرای متفق مردم است.
قرآن کریم به صراحت حکم محارب را چنین اعلام کرده است: «إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ الله وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ»[1] پس طبق فرمایش قرآن کریم چهار مجازات برای محارب وجود دارد. اول: قتل(اعدام) دوم: به صلب کشیده شدن(دار زدن) سوم: بریده شدن دست و پای مخالف و چهارم: تبعید و یا زندان. بدیهی است که قاضی بر این اساس اختیار دارد هرکدام از این مجازاتها را برای یک شخص که جرم محاربه برای او تعیین شده است، انتخاب کند.
تحریف اول او در تقسیم بغی به سازمان یافته و غیرسازمان یافته است که وظیفه حکومت را تنها به برخورد با بغی سازمان یافته تفسیر میکند. در حالی که شخص باغی چه یک نفر باشد و چه یک میلیارد نفر، نافی از این نیست که مورد مجازات و برخورد قرار نگیرد. این مغالطهای است که ما هم برای مثال میآییم بدون هیچ دلیل شرعی و فقهی چون شباهتی را میتوانیم بین بغی و ارتداد پیدا کنیم، همین سخن آقای سروش محلاتی را به حکم ارتداد بار میکنیم که اگر مرتد پراکنده بود، نباید با او برخورد شود؛ اما اگر کسانی سازماندهی شده مرتد شدند، باید برخورد صورت بگیرد. اگر حکم اعدام مرتدی در این زمان صادر میشد، بیگمان آقای سروش محلاتی میتوانست همین ادعا را داشته باشد. البته او مغالطه دیگری را افزوده است که ابن ملجم را به محاربه محکوم میکند که در این صورت باید حد بر او جاری میشد.
نکته بعدی این است که سروش محلاتی مطلقاً مدعی میشود که حضرت علی(ع) قاتل خود را مورد عفو قرار داده است. این در حالی است که حضرت علی فرمود: «اى فرزندان عبدالمطّلب! نكند بعد از شهادتم در خون مسلمانان فرو رويد و بگوييد: اميرمؤمنان كشته شد. آگاه باشيد جز قاتل من را به سبب قتل من نكشيد، بنگريد هرگاه من از اين ضربت از دنيا چشم پوشيدم، او را تنها يك ضربت بزنيد تا يك ضربت در برابر يك ضربت باشد، اگر زنده بمانم، ولىّ خون خويشم و اگر از دنيا رفتم فنا [در دنيا] ميعاد من است و اگر عفو كنم، عفو براى من موجب قرب به خدا و براى شما حسنه و نيكى در نزد خداست؛ بنابراين عفو كنيد، آيا دوست نداريد خدا شما را بيامرزد؟، او را مثله نكنيد كه من از پيامبر(ص) شنيدم كه از مثله كردن بپرهيزيد، هرچند نسبت به سگ گزنده باشد!» سروش محلاتی در حقیقت به دنبال این است که قسم پنجمی به حکم الهی درباره محارب اضافه کند که آن عفو و بخشش است که به خاطر سیره امیرالمؤمنین بایستی محاربین یا اغتشاشگران مورد عفو قرار بگیرند!
تأکید حضرت علی(ع) بر أَلَا تَقْتُلُنَّ بِي إِلَّا قَاتِلِي و سپس بیان فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ و پس از آن وَ إِنْ أَعْفُ فَالْعَفْوُ لِي قُرْبَةٌ، وَ هُوَ لَكُمْ حَسَنَةٌ، فَاعْفُوا را فرمودند. البته عمل امام حسن مجتبی نیز به عنوان معصوم و حجتی برای ما انتخاب قصاص بود با همان کیفیتی که حضرت علی(ع) فرمودند. پس اگر بخواهید هم به سیره معصوم اشاره کنید، اشارهای غلط و پرتحریف کردهاید. انتخاب امام معصوم بین قصاص و عفو، قصاص بود؛ حال که حاکم شرع در مقابل محارب حق انتخاب بین تبعید یا اعدام دارد، اعدام را انتخاب کرده است و هیچ ایرادی به حاکم شرع وارد نخواهد بود.
نکته دیگری که نباید فراموش کرد، مغالطه سروش محلاتی بین باغی و محارب است. باغی شاید بدون محاربه و ترساندن مردم، اقدام به جنگ کند. مانند همان کاری که ابن ملجم مرادی با حضرت علی (ع) کرد. او در مسجد بدون اینکه اسلحه بیرون بیاورد و کسی را بترساند یا تشویشی ایجاد کند، تنها به حضرت علی (ع) ضربت وارد ساخت؛ اما حضرت علی (ع) در مقابل خوارج که اقدام به محاربه و ایجاد ترس و تشویش فراوان در جامعه اسلامی کرده بودند، پیش از این با قاطعیت حکم مرگ همه کسانی که بر عقاید خود پافشاری کرده بودند را صادر و شخصاً اجرا نمود(جنگ نهروان).
نکته پایانی و تحریفات آقای سروش محلاتی در دروغ بستن به اغتشاشگران هم ختم میشود. اغتشاشگران اگر مشکلی با حکومت دارند، چرا در تمام شهرها در کنار حمله به نیروهای انتظامی و امنیتی یا حمله به مکانهای حکومتی، جان، مال و حتی ناموس مردم را مورد تعرض قرار دادند؟ آقای سروش محلاتی چادر کشیدن از سر زن مسلمان کمتر از کندن خلخال از زن پای یهودی است که آن را به حساب ناراحتی اغتشاشگران از حکومت میگذارید؟
قطعاً فقاهتی که چنین جامع و مانع نیست و نمیتواند تمام منابع را در کنار صداقت و خلوص نیت بررسی کند، کمترین ارزشی برای تقلید خود آن مجتهد را هم ندارد. آقای سروش محلاتی اگر تمام ادعاهای شما چنین ناقص هستند، پیشنهاد میدهم بهجای ادعای اجتهاد، رساله عملیه یکی از مراجع معظم تقلید را بگیرید و به مقلد بودن اکتفا کنید که اجتهاد شما همچون شیپوری است که شما فقط میخواهید از سر گشاد در آن بدمید.
[1] سوره مائده آیه 33