۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۷
کد خبر: ۷۳۳۸۴۴

مباحثه طلبگی با مهدی نصیری درباره ولایت مطلقه و منتقد نظام بودن

مباحثه طلبگی با مهدی نصیری درباره ولایت مطلقه و منتقد نظام بودن
جناب آقای نصیری فقط یک خبرنگار عادی هستند و تنها وظیفه‌ای که دارند این است که آنچه را می‌بیند منعکس کند، اما اینکه کسی اجرا کند یا نکند به ایشان مربوط نیست.

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، مشکل نگاشته جناب آقای نصیری از همان عنوان آن شروع می شود، ایشان در کاربرد اصطلاح پارادوکس چندان موفق نبوده است، افزون بر این که از معنای اصطلاحی آن دور افتاده، در تطبیق آن نیز به بیراهه رفته است چرا که ولایت مطلقه که در سرنامه مرقومه وی بدین گونه عنوان گردیده:

پارادوکس عجیب ولایت مطلقه داشتن و منتقد فساد در نظام بودن؛ در متن قانون اساسی تفسیر شده حدود اختیارات آن مشخص گردیده است، بنابراین اجمال عنوان ولایت مطلقه در متن قانون اساسی تشریح شده است، همچنان که حوزه‌های اجرایی و قانونگذاری بخصوص در بخش اقتصاد، در متن قانون متولی مشخص غیر از رهبری دارد که باید پاسخگوی وظایف و اختیارات خود باشد و بر این اساس هیچ پارادوکس و تناقض نمایی بین ولایت مطلقه و منتقد فساد در نظام بودن وجود ندارد.

و بر اساس آنچه گذشت سخن مرحوم کیامرث صابری در نشریه گل آقا هوشمندانه بوده است که جمله آخر اضافه شده از سوی آقای نصیری را نیاورده است.

و اما اینکه نهادها همگی به طور مستقیم یا غیر مستقیم منصوب و تحت اوامر لازم الاتباع رهبر است؛

این هم، یک دروغ آشکار است چون نه همگی منصوب از طرف وی است و نه همه لازم الاتباع، نمونه آن دستور رهبری به شورای نگهبان در مورد بررسی رد صلاحیت علی لاریجانی بود به شورای نگهبان، که این نهاد بر سر نظر سابق خود پافشاری کرد.

آقای نصیری می گویید: تنها یکی از ده ها نهاد تحت امر رهبری به نام شورای عالی امنیت ملی، کافی است که تسمه بکشند؛ این سخن هم گزافه گویی است چرا که مبارزه با پدیده فساد  نه تنها از طریق یک نهاد بلکه از طریق چندین نهاد هم امکان ندارد وتنها چاره آن یک عزم ملی است، ایشان کنار گود نشسته ،می گوید لنگش کن!

و اینکه می‌گوید شورای امنیت ملی توانسته است که از حضور سید محمد خاتمی برای اجرای عقد دختر شمخانی جلوگیری کند چگونه نمی تواند با ابر بدهکاران بانکی مقابله کند؛

به یک شوخی بیشتر شبیه است تا به یک سخن جدی چون:

اولاً: ایشان وام دار سیدمحمد خاتمی است چرا که او با لحنی ستایش آمیز از وی خواسته بود تا مقالات جنجالی وستیزه جویانه  خود را به صورت کتاب درآورد، به نظر می رسد که آقای نصیری خواسته اند از این طریق آن محبت را جبران کند با این که یاد کردن آقای خاتمی در این مقام هیچ تناسبی نداشت!

ثانیا: آقای نصیری درس طلبگی خوانده اند، چگونه به این سادگی در قیاس، مرتکب این مغلطه فاحش می شوند زیرا در قیاس اولویت حکم اهم به مهم تعمیم می‌دهند نه حکم مهم به اهم- البته اگر چیز مهمی در ميان باشد-، بنابر این جناب نصیری چیز جدیدی بنا گذاشته که باید آن را قیاس اولویت معکوس نام گذاشت!!!

و اما در بندهای ۵ و ۶ و ۷ و ۸ و ۹ و ۱۰، آقای نصیری روضه  خود را خوانده‌، خود را به صورت فرشته نجات مطرح کرده است که تمام نظام در آنچه می گوید باید گوش به فرمان او باشد و منویات ایشان را بدون قید و شرط عملی کند و اگر نه ایشان کن فیکون می کند!!!

جناب آقای نصیری فقط یک خبرنگار عادی هستند وتنها وظیفه ای که دارند این است که آنچه را می بیند منعکس کند، اما اینکه کسی اجرا کند یا نکند به ایشان مربوط نیست؛ در مثل گفته‌اند: مرده شور ضامن بهشت و دوزخ مرده نیست از این رو بهتر است که آقای نصیری پا از گلیم خود فراتر نگذارد! جالب است که آقای نصیری خود را خبرنگار معرفی می کند اما مثل یک تئوريسين حرف مى زند که از طنزهای تلخ روزگار است !

اما اینکه از محبت های رهبری این چنین بهره ببرد هم، نشانه نهایت ناسپاسی است!

و اینکه می‌گوید با نظام زاویه پیدا کرده، مرا به یاد گفته امام حسن (ع) انداخت که به عمرو بن عثمان گفت: مثل تو مثل آن پشه است که بر روی درخت خرما نشسته بود، چون می خواست برخیزد، به درخت خرما گفت: خود را محکم نگه دار که از باد شه پره های من در وقت پرواز از ریشه کنده نشوی! درخت خرما در جواب گفت: من هرگز ملتفت نشدم که تو کی بر روی من نشستی تا این که اکنون که می خواهی پرواز کنی متوجه پروازت شوم! تو ای عمرو بن عثمان چه با من دوست باشی یا دشمن، به حال من هیچ تاثیری ندارد!

جناب آقای نصیری این رویه پرخاشگرانه و ستیزه جویانه که در پیش گرفته ای نه تنها مایه اصلاح نیست بلکه مایه ویرانب است، و به عبارت دیگر خون را با خون شستن است، به فرموده حکیم ابو القاسم فردوسی:

ستیزه به جایی رساند سخن

که ویران کند خانه های کهن!

شما در جمع ۳۰ نفره که گویا سرویس های امنیتی سامان داده بودند -چرا که دزد مشتری بازار آشفته است - جمهوری اسلامی را سرکوبگر توصیف کرده اید، این ادبیات، ادبیات یک شورشی لست که قلع و قمع می کند!

این نوشتاره را با یک حکمت از امیر مومنان به پایان می آورم که فرمود: لا تَرَى الجاهِلَ إلاّ مُفرِطا أو مُفَرِّطا؛ [حكمت: 70]

وقتی آقای نصیری پادوی نظام بود، دادستانی را وادار می کرد که نشریات مخالف را تعطیل کند چنان که مسعود بهنود در کلاب هاوس به ایشان گفت اکنون که مخالف نظام شده است باز هم رویکرد افراطی در پیش گرفته‌ایم!

تنها آرزوی ما این است که ایشان از این افراط ها و تفریط ها دست بردارد تا بدعاقبت نشود!

محمد مردانی

ارسال نظرات