تحریف امام با خوانش مدرن غربی
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، وقتی سخن از قیام امام خمینی(ره) به میان میآید معمولاً ذهنها به این سمت میرود که امام خمینی(ره) علیه یک حکومت شورید و آن را بر هم زد. اما باید توجه کرد قیام ۱۵ خرداد ابعاد گستردهتری داشت و اساسا امام خمینی(ره) یک چهارچوب فکری جدید را برای مردم ایران احیاکرد. در این باره حجتالاسلام حمید سبحانی صدر، پژوهشگر تاریخ معاصر و نویسنده کتاب «در مسیر نهضت» مقابل ما به گفتوگو نشست.
امام خمینی(ره) از اصحاب انبیاء بود
نویسنده کتاب «۱۸ ساله» در ابتدا گفت: متاسفانه یکی از مشکلات ما فهم شخصیت امام خمینی(ره) و کاری است که ایشان انجام دادند. من برای بیان اهمیت کار امام خمینی(ره) به کلام شهید آوینی ارجاع میدهم که در وصف امام خمینی(ره) گفت: ایشان از یاران انبیاء بودند و از اصحاب «مذکّـِران» و «یادآوران». به تعبیری امام خمینی(ره) از زمره کسانی بود که خدا به آنها گفته است: «انّما انتَ مُذَکّر». شهید آوینی امام خمینی(ره) را از یاران کسانی میداند که آمدهاند تا با فطرت بشری انسان سخن بگویند و آنان را بیدار کنند. امام خمینی(ره) از این دست افراد بود و وقتی ما به این قضیه توجه کنیم که امام خمینی(ره) در چه سیری قرار دارد و قدم در چه خطی گذاشته است که از نظر ما همان راه انبیاء است، متوجه خواهیم شد موضعگیری ایشان نیز چیزی را هدف میگیرد که مقصود و مطلوب انبیاء بوده. حتی مسأله ولایت فقیه هم از نظر ایشان ادامه راه انبیاء است.
حمید سبحانی صدر، پژوهشگر تاریخ و فعال جوان حوزههای علمیه
عصر خمینی یعنی چه؟
این فعال جوان حوزههای علمیه افزود: باید امام خمینی(ره) را نه یک عالم که میخواهد کنشگری اجتماعی انجام دهد، دانست؛ بلکه کسی بدانیم که فضای موجود را بر هم زد و فضای جدیدی را خلق کرد. امام خمینی(ره) یک عالم مجاهد و سیاسی مثل سایر علما که قبلتر و در عصر مشروطه بودند، نیست؛ به خاطر اینکه ایشان توانست فضا و عصر جدیدی را خلق کند. برای همین است که شهید آوینی از عصر انقلاب به عنوان «عصر خمینی» یاد میکند. ما در تاریخ اعصار گوناگونی داشتهایم؛ عصر انبیاء، عصر ائمه، عصر سیدالشهدا و در کنار این اعصار، دورهای داریم به نام عصر امام خمینی. عصری که به شکل گسترده توانست روی حیات باطنی افراد اثرگذار باشد. این موضوعی است که باید مورد بررسی قرار بگیرد. برای همین است که دائماً رهبری معظم اشاره دارند بر خط امام و مکتب امام.
امام، آیتالله کاشانی نیست!
این پژوهشگر تاریخ معاصر ادامه داد: ما امام را یک مکتب میدانیم؛ یعنی حساب او را از سایر علما و علمای سیاسی و مجاهد جدا میکنیم. امام، آیتالله کاشانی نیست. این نکته مهمی است که فهم کنیم حرکت امام تا چه میزان مهمتر از سایر فعالیتها بوده است؛ هرچند نمیخواهیم کار دیگران را ضایع و کماثر کنیم. ۱۵ خرداد، رستاخیزی بود که بعدها اثرگذاریاش نمایان شد. اینجور نباید تصور کرد که امام در روند نهضت اسلامی نظریاتی مثل انقلاب اسلامی و ولایت فقیه را طرح کرده است و تا پیش از آن چنین تصوری نداشته. این تحلیلی غلط است. بلکه امام خمینی(ره) از همان ابتدای مسیر نهضت که فریاد اسلام برآورد، تمام این نتایج را در نظر گرفته بود. امام تأملات سیاسی و تحلیلات خود را در سالهای قبل و در موضوعات مختلف داشته است و با افراد مختلفی مثل آیتالله کاشانی، بروجردی و مدرس نشست و برخاست کرده و با شناخت کلی از روح اسلام و دین و جامعه ایرانی دست به یک حرکت عظیم زد.
بیداری فطرت بشری در ۱۵ خرداد
سبحانی صدر افزود: حقیقت این است که بعد از اتفاقات مشروطه جامعه ما دچار یک رخوت سیاسی شده بود و علما کمتر به سمت مسائل سیاسی حرکت میکردند. آیتالله کاشانی تا حدی سعی کرد مسیر را به شکل صحیح و دقیق اداره کند. مسأله استقبال از ایشان در فرودگاه مهرآباد پس از بازگشت از تبعیدگاه بیروت یکی از عظیمترین استقبالها از سوی مردم بود که شاید نظیرش را بعدها به شکل بزرگتر در ۱۲ بهمن ۵۷ دیدهایم، اما مسیر ایشان به انحراف کشیده شد؛ نه اینکه ایشان منحرف شده باشد، بلکه منظور این است که آن سیری که قرار بود به نتیجه برسد با شکست روبهرو شد. این وضعیت ادامه داشت، تا اینکه مرحوم امام خمینی(ره) در سال ۴۲ وقتی فریاد اسلام برآورد، فطرتهای بشری را بیدار کرد، بار دیگر مردم را به عرصه اجتماع کشاند و مردم با این بیداری گویی دوباره شناختی از اسلام کسب کردند. وقتی هم امام در سال ۴۳ تبعید شد شاید به نظر میرسید این مسیر شکست خورده و مردم سرخورده و افسرده شدهاند، اما شاگردان امام سعی کردند راه ایشان را ادامه دهند؛ یعنی همان بیدار کردن فطرت باطنی بشر از طریق انذار و تذکر و از این طریق بود که نهضت ۱۵ خرداد متوقف نشد و ادامه پیدا کرد.
تحریف امام با خوانش مدرن غربی
سبحانی صدر در انتها بیان کرد: من روی بیداری باطنی افراد توسط امام خمینی(ره) و نهضت ایشان تاکید دارم؛ چرا که برخی میخواهند بیداری حیات باطنی از سوی امام را با موضوعات حیات ظاهری جابهجا کنند. اگر حرکت امام را در مختصات زندگی ظاهری آن هم با معیارهای غربی و توسعه طلبانه امروزی تفسیر کنیم در حقیقت امام را تحریف کردهایم.