آقای عبدالحمید! شما مسئول بسترسازی برای عملیات تروریستی دیروز هستید
استان سیستان و بلوچستان به ویژه شهر زاهدان در زوز عید غدیر مانند تمام نقاط کشور آماده برپایی جشن بزرگ غدیر شده بود و دو شب پیش نیز جمع زیادی از مردم این شهر چه شیعه و چه سنی در کنار هم جشن غدیر را بر پا کردند.
اما دیروز صبح 4 تروریست با حمله به کلانتری 16 زاهدان تلاش داشتند این کلانتری را تصرف کنند؛ اگرچه برنامه تروریستها برای تصرف کلانتری و احتمالا حذف فیزیکی زنان و مردان داخل کلانتری ناکام ماند اما به هرحال این حادثه، شیرینی جشن غدیر را در کامل مردم زاهدان تلخ کرد.
پس از اعلام پایان عملیات مقابله با تروریستها، مولوی عبدالحمید با انتشار بیانیهای کوتاه و ابراز تأسف از این حادثه گفت: اگرچه تاکنون ابعاد این جریان برای بنده مشخص نیست و از کیفیت این حمله و اینکه چه گروه یا افرادی پشت آن هستند، بیاطلاع هستم، اما پیشاپیش نگرانی و برائت خویش را از هر نوع خشونت و حملۀ مسلحانه و هر حرکتی که باعث ناامنی باشد اعلام میدارم. راه ما پیگیری مشکلات جامعه از طریق مذاکره و انتقاد سازنده است و بر حفظ تمامیت ارضی و امنیت کشور تاکید میکنیم و برای رسیدگی به حقوق حقه از طریق صحیح و مسالمتآمیز تاکید داریم. لذا از مردم شریف استان سیستانوبلوچستان بهویژه زاهدان تقاضا دارم ضمن حفظ آرامش و خویشتنداری، از هر نوع حرکت و عملی که باعث ناامنی میشود پرهیز کنند.
اعلام نگرانی و برائت مولوی عبدالحمید در این اعلام موضع، پیش از اینکه نشاندهنده نیت خیرخواهانه او در آرام کردن اوضاع و اذهان باشد، نشاندهنده دستپاچگی وی از این است که آرام آرام نتیجه التهابآفرینی در ماههای گذشته را میبیند و میداند که مردم خطبههای التهابآفرین او در نماز جمعه را با اقدامات تروریستی اخیر بیارتباط نمیدانند.
مولوی عبدالحمید پس از حادثه حمله به کلانتری 16 زاهدان در 8 مهر 1401 که در ادامه منجر به شهادت تعدادی از نمازگزاران در مصلی شد، بلندگوهای مسجد مکی را با فرکانسهای هدایتشده از کانونهای ضدانقلاب همسو کرد و در همراهی با این جریان، حتی بسیاری از فتاوا و گفتههای پیشین خود را مخصوصاً در حوزه زنان به فراموشی سپرد و حرفهای دشمنشادکن جدیدی زد.
در حالی پس از حادثه ناگوار سال گذشته در مصلی زاهدان، تمام ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران در نکوهش کوتاهیها و قصور رخ داده در این زمینه اعلام موضوع کردند و حتی در بالاترین سطح مقام معظم رهبری دستور پیگیری فوری و دقیق در برخورد با مقصران و دلجویی از حادثهدیدگان داشت، اما مولوی عبدالحمید که گویا تازه بهانه و ابزار لازم برای حمله به جمهوری اسلامی را پیدا کرده بود، با وجود استجابت درخواستهای اولیهاش درباره این حادثه، پا را فراتر گذاشت و هر جمعه بهانه جدیدی برای اظهارنظرهای شاذ پیدا میکرد.
خودداری اولیه از پذیرش تیم اعزامی از تهران به نمایندگی از رهبر انقلاب، بیتوجهی به پذیرش اشتباه و بیان قصور در زمینه حادثه 8 مهر زاهدان و حتی محاکمه عوامل این حادثه، تهمتهای مداوم به جمهوری اسلامی در زمینههای مختلف از جمله نقض حقوق بشر و تعرض به زندانیان که در آخرین مورد به درخواست برای اعزام کارشناسان خارجی به زندانهای کشور منتهی شد و بیان انبوهی از اظهارنظرهای احساسی بخشی از برنامه هفتگی مولوی عبدالحمید در ماههای اخیر بوده که معمولاً بعد از هر نماز جمعه عدهای از مریدان وی، سعی کردند در خیابان خروجی خطبههای مولوی را با آسیب زدن به اموال عمومی و شخصی به نمایش بگذارند.
مولوی عبدالحمید با بیانیهای کوتاه سعی میکند با ابراز تأسف و تألم، خودش را از حادثه رخداده ناراحت نشان دهد اما همین اعلام برائت و بیاطلاعی آشفته و دستپاچه از هویت تروریستها، نشان میدهد قطعاً خودش هم فهمیده است همگان او را در ملتهب کردن فضای جامعه استان سیستان و بلوچستان و وقوع حوادث مکرر تروریستی دخیل و سهیم میدانند وگرنه اگر در توصیه به مردم برای دعوت به آرامش و خویشتنداری صادق بود، این آرامش و خویشتنداری و متانت را ابتدا باید از خود شروع میکرد.
زمانی که بارها نمایندگان رهبر انقلاب برای پیگیری ویژه و فوری به زاهدان آمدند و بیتوجهی کرد. زمانی که برکناری و محاکمه مقصران حادثه مهرماه زاهدان را دید و ترجیح داد بر آتش فتنه و التهاب بدمد. وقتی فتنهانگیزی و دعوت به شورش نقشبندی، مولوی نزدیک به خودش را حتی همین امروز دید و جلوی او را نگرفت. زمانی که فتاوای پیشین خود درباره زنان را کنار گذاشت و برای جلب نظر اذهان بیمار، حرفهای جدید زد و نتیجه حرفهایش را با ناامنی بیشتر استان و حتی حمله تروریستی نزدیک مسجد مکی دید و اینچنین آشفته و نگران شد.