تفسیرِ تواضع
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، در نظام خلقت، هر کسی مسئولیتی را متناسب با میزان توان و استعداد خویش بر دوش میگیرد و در این میان مسئولیت برخی، تقویت معرفت انسانهاست. علامه طباطبایی را میتوان مصداقی ازاینگونه افراد دانست. اینکه کسی تمام عمر خویش را صرف کشف راز خلقت نماید و پرده از اسرار آن بردارد و بیادعا حاصل تلاشش را به انسانهای دیگر هدیه کند روحی بزرگ میخواهد و قلبی روشن.
حضرت آیتالله سید محمدحسین طباطبایی (رحمهالله) را همگان بانام علامه میشناسیم چراکه تلاش بیوقفه ایشان در عرصه علم برکسی پوشیده نیست. تبحر ایشان در مسائل علمی بهقدری فراوان است که بهمحض نام بردن از ایشان تمام ذهنها معطوف به بُعد علمی وجود ایشان میشود و همین امر منجر شده تا از سایر ابعاد شخصیتی او غفلت ورزیم.
آنچه را علمای اخلاق همواره بهعنوان مانع بزرگی در مسیر سعادتمندی انسان معرفی میکنند "منیت" یا توجه به من است. تا زمانی که "من" وجود داشته باشد و انسان خود را ببیند بهناچار تحت تأثیر فرمایشات نفس قرارگرفته و تسلیم میگردد و به همان میزان که دایره "منیت" تنگ گردد، فضا برای پرواز روح مهیا میشود.
بیتوجهی به خویشتن بدین معنا که جز خدا ندیدن و جز از خدا نخواستن و جز برای خدا قدم برنداشتن از ویژگیهای الهی این مرد خدا بود.
وقتی تواضع و فروتنی ویژگی بارز انسان گردد نمودش در تمام زوایای زندگی انسان مشهود میشود. علامه همواره فروتن و متواضع بود و تواضعش ثمره ندیدن خویش.
تواضع و فروتنی را در جایجای زندگی او میتوان دید. اخلاص عجیبش باعث میشد تا از تظاهر و خودنمایی دوری کند و اگرچه او خود را نمیدید اما خداوند اسباب معرفی او را به جهان فراهم نمود تا جایی که آوازه علمی و عرفانیاش از مرزهای جغرافیایی این مرزوبوم گذشت.
بیتوجهی به مادیات نیز حاصل همین ندیدن خویشتن است. خانهای که مشتمل بر دو اتاق کوچک است را اجاره میکند و امرارمعاشش تنها از راه درآمد ناچیزی است که بهواسطه تألیف کتاب به دست میآورد.
تواضع، حتی خودش را در لابهلای مباحث علمی هم نشان میدهد. زمانی که ایشان به تدریس فلسفه مشغول شد صدای مخالفتهایی از گوشه و کنار میرسید که باید تدریس فلسفه متوقف گردد. آیتالله بروجردی به دلیل اصرار مخالفان پیغامی برای علامه ارسال کردند و از ایشان خواستند تا تدریس فلسفه را محدود نماید. روشنی مسیر در این موضوع برای علامه واضح بود اما تواضع ایشان باعث شد تا در پاسخ به آیتالله بروجردی بنویسند که اگرچه تداوم این امور را برای خویش واجب میدانم اما درعینحال اطاعت از شما (یعنی آیتالله بروجردی) و جلوگیری از اختلاف را هم لازم میدانم. اگر شما امر بفرمایید عذری است موردقبول در پیشگاه پروردگار متعال ولی اگر غیرازاین است به آنچه بهعنوان وظیفه خود تشخیص دادهام عمل خواهم کرد. آیتالله بروجردی نیز در پاسخ برای علامه پیغام فرستادند که هرچه تشخیص میدهید همان را عمل کنید. اگرچه دقت در متن نامه علامه به آیتالله برای اثبات تواضع ایشان در این جریان کافیست؛ اما حجم این تواضع را زمانی میتوان فهمید که علامه پس از ارسال نامه بلافاصله کلاسهای درس را تعطیل کرد. شاگردان همه مبهوت از تعطیلی کلاس بودند و علامه بعد از دریافت پاسخ مجدداً سر کلاس حاضر شد. ادب و اخلاص و فروتنی این مرد بزرگ مانع از این بود که قبل از دریافت پاسخ نهایی مبنی بر موافقت تشکیل کلاسها، سر کلاس حاضر شود.
نشستن بر روی زمین و اینکه به خود اجازه نمیدادند مقابل شاگردان بالاتر بنشینند از دیگر نمودهای عینی تواضع ایشان است.
برای علامه فرقی نمیکرد که چه کسی مخاطب تدریسش باشد. همان تواضعی را که مقابل یک طلبه روستایی داشت در برخورد با پروفسور هانری کربن فرانسوی هم داشت. این متفکر اروپایی در دیدارهایی که با علامه داشت نزد ایشان شاگردی کرد و درسهای فراوانی گرفت.
حضرت آیتالله مصباح یزدی در وصف علامه میفرمایند:
«در طول سی سال که افتخار درک محضر آن بزرگوار را داشتم هرگز کلمه «من» از ایشان نشنیدم در عوض عبارت «نمیدانم!» را بارها در پاسخ به سؤالات از وی شنیدهام».
شاگردانشان اظهار میکنند که حتی بهوقت نقد مطالب علمی صریحاً اظهارنظر نمیکردند و نمیگفتند من چنین میگویم بلکه میگفتند به نظر میرسد اینگونه باشد.
و این روح تواضع و فروتنیست که از انسانی بهشدت سادهزیست و دور از هیاهوی دنیا، مفسری جهانی میسازد و او را به بزرگترین شخصیت علمی و فکری جهان تشیّع در عصر حاضر تبدیل میکند.
زهرا ابراهیمی