طوفان الاقصی و مرگ اعتبار آمریکا در اذهان جهانیان

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، عملیات طوفان الاقصی، عملیاتی ۱۰۰ درصد پیروزمندانه بود که به نفع نیروهای مقاومت و به ضرر رژیم غاصب صهیونیستی ثبت شد. بعد از این عملیات، آمریکا تنها کشوری بود که تمام قد درکنار اسرائیل بر علیه مردم مظلوم فلسطین ایستاد و با کمک های مالی، تسلیحاتی و سیاسی رژیم غاصب صهیونیستی را در انجام هرچه بیشتر جنایت های خود در غزه، جری تر کرده و یاری رساند؛ اما نه تنها هیچ سودی بابت حمایت خود از اسرائیل نصیب این کشور نشد؛ بلکه سبب منزوی شدن آمریکا در منطقه و جهان شد و ذهنیت بسیاری از مردم دنیا، سیاستمداران و حکومت ها نسبت به این کشور و دولت آن تغییر پیدا کرد.

از این به بعد نه تنها آمریکا؛ بلکه سیاستمداران و دولتمردان خود فروخته و موثر در برخی از کشورها نیز اگر بخواهند با آمریکا و اسرائیل رابطه خوب و تنگاتنگی برقرار کنند، دیگر نخواهند توانست؛ چراکه در این صورت، سیاستمداران به دلیل عدم حمایت عمومی جامعه و ایجاد نارضایتی مردم از این گونه ارتباط ها، جایگاه مردمی خود را از دست داده و موجبات نارضایتی مردم از حاکمان و سیاستمداران را فراهم خواهد ساخت. حداقل به آن صورتی که قبل از عملیات طوفان الاقصی و مسئله فلسطین، می توانستند با آمریکا و نوچه های آن ارتباط برقرار کرده و تبادلاتی داشته باشند، بعد از این مسئله دیگر نمی توانند به سهولت و بدون مانع به اهداف خود دست پیدا کنند.

در خبری که چند وقت پیش روزنامه واشنگتن پست منتشر کرد، آمده بود چند مقام آمریکایی که نخواستند نامشان فاش شود به روزنامه واشنگتن پست این گونه گفتند «گاهی هزینه‌های دیپلماتیک ممکن است چندان ملموس نباشند؛ ما می‌خواهیم کشورها دید مثبتی به آمریکا داشته و برای حمایت از ما و همکاری با ما مشتاق باشند. اما وقتی اذهان عمومی در بسیاری از کشورها نسبت به آمریکا زاویه دارد، کار ما در جلب حمایت عمومی به مشکل می‌خورد».

یکی از مقامات ارشد آمریکایی گفته «دولت بایدن برای احیای روابط آمریکا در سرتاسر جهان به خود می‌بالد؛ اما حالا این منزوی شدن در منطقه و جهان امر مطلوبی نیست».

یک مقام ارشد آمریکایی به واشنگتن‌پست گفت: این بخشی از پیام ما به اسرائیل است؛ وقتی ما تا این حد تحت فشار هستیم، برای آنها هم تبعات مطلوبی نخواهد بود.

نکته مهم این خبر، اشاره به فشارهای ناملموس دیپلماتیک است؛ دولت‌های جمهوری خواه غالبا با تنش‌هایی در روابط خارجی با متحدینشان روبرو بوده‌اند؛ اما اینکه در یک دولت دموکرات که وقتی روی کارآمد، ادعای احیای اعتبار و جایگاه آمریکا در جهان را داشت، اینگونه به صورت غیرعلنی با فشارها و اختلافات با سایر دیپلمات‌ها به مشکل بخورد، تازگی دارد.

ضمن اینکه در درون دولت آمریکا نیز نارضایتی‌ها از حمایت همه جانبه کاخ سفید از اسرائیل افزایش یافته و حتی برخی از کارمندان وزارت خارجه آمریکا نیز در حال انجام اقدامات سازماندهی شده برای مقابله با این حمایت یکسویه با جمع آوری اسناد هستند. اینکه روزی جورج بوش علنا بگوید که کشورهای جهان یا با ما هستند یا علیه ما و پس از 20 سال، اکنون حتی اجماع کاملی در سطوح داخلی ایالات متحده برای مدیریت پرونده‌های سیاست خارجی این کشور وجود ندارد نیز خود یک نشانه از تحولات گذار نظم بین‌المللی است.

این فشار و بی‌اعتباری نزد سیاستمداران و افکار عمومی کشورهای منطقه بزودی و پس از پایان جنگ آشکارتر شده و شاهد دور جدید آمریکازدایی از منطقه خواهیم بود.