احزاب کاغذی؛ حکایتی که هربار در آستانه انتخابات تکرار میشود
قرار بود نقش واسطه را ایفا کند، واسطه شود تا مردم و حاکمیت از نظرات یکدیگر مطلع شوند. این خلاصه کارکردشان بود؛ احزاب را میگوییم..
همانهایی که این روزها اسمشان بر سر زبانها آمده و هرکس در این باره صحبتی را بیان میکند.
یک مقدمه کوتاه درباره احزاب
حسین کنعانی مقدم فعال سیاسی اصولگرا در تعریف احزاب گفته است: یکی از پایههای مردم سالاری دینی حضور و مشارکت سیاسی مردم در تمام امور کشور است؛ همانطور که امام خمینی (ره) هم بارها در وصیت نامهشان آوردند و مقام معظم رهبری هم بارها تاکید کردند که مردم باید کشور را مدیریت کرده و از آن دفاع کنند و در اصل، ولی نعمتان ما هستند و برای اینکه بتوانیم ساز و کار مناسبی را برای مشارکت سیاسی مردم ایجاد کنیم باید نهادهای غیر دولتی مانند احزاب در جامعه شکل بگیرند، زیرا این احزاب هستند که با سازماندهی، آموزش و به کارگیری مردم برای حل مشکلات کشور ورود پیدا خواهند کرد و باعث میشوند که مردم مشارکت سیاسی داشته باشند که البته بخشی از این مشارکت، موضوع انتخابات است و تمام ساختار نظام مردم سالاری دینی در جمهوری اسلامی با رای مردم شکل میگیرد و این مساله بسیار مهمی است.
وی ادامه داد: علاوه بر این اقشار مختلف خواستههای مختلفی دارند که میتوانند این خواستهها را در احزاب تبدیل به برنامه کنند و چنانچه خودشان هم در قدرت قرار بگیرند میتوانند مستقیم آنها را اجرا کنند و اگر هم خودشان در قدرت قرار نگیرند میتوانند با ارائه برنامه و فشار به دولتها این برنامهها را اجرایی کنند؛ به هر حال یکی از برنامههای مهمی که احزاب دارند این است که پل ارتباطی مطالبات مردم و حامی آنها هستند که این مطالبات تبدیل به برنامه و خواستههایی در مجلس و ریاست جمهوری میشود و در این نهادها مطرح خواهد شد؛ این موضوع بستگی به نظام سیاسی حاکم بر آن کشور دارد، مثلا ما نظامهای پارلمانی داریم که احزاب، تعیین کننده اصلی نمایندگان و شکل گیری مجالس هستند و حکومتها را در دست میگیرند نظیر چین و روسیه؛ زیرا به این خاطر یکی از نقشهای مهمی که دارند این است که از مردم سالاری دینی حراست و نقش مردم را تقویت کنند.
خب تا اینجای کار همان شد که گفتیم. پل ارتباطی میان مردم و مسئولان؛ اما سوال اینجاست که آیا واقعا احزاب در کشور ما همین کارکرد را دارا هستند یا...
همین چند روز قبل بود که محمد عطریانفر در گفت و گویی گفت: نظام سیاسی ما که در سال ۵۷ شکل گرفت آرمانها و مطالبات بسیار بزرگی را پیش روی خود قرار داد و برای تحقق این مطالبات و اهداف متعالی امام هیچ پشتوانهای بزرگتر از مردم نداریم.
وی گفت: در قانون اساسی به مقولهای به نام احزاب سیاسی اشاره شده است، اما بعد از ۴ دهه از نظام ما احزاب سیاسی در فرآیند مشارکت مردمی و مدیریت کشور حضور ندارند. ما نیازمند هستیم نهادهای مورد اعتماد مردم شکل گیرند و برای آنها اعتماد سازی کنند. ما احزاب را در فرآیند مدیریت کشور دخالت نمیدهیم. حزب سیاسی واقعی در کشور نداریم و احزاب در کشور ما تقلبی هستند و البته مقصر نظام سیاسی ما است که زمینه قانونمند حضور احزاب را در امر انتخابات را فراهم نمیکند.
اما سوالی که پس از حرفهای عطریانفر مطرح میشود شاید این باشد که :
چرا احزاب در کشور ما تقلبی هستند؟
احمد بخشی کارشناس مسائل سیاسی و استادیار دانشگاه در این باره معتقد است: بدنه احزاب در کشور ما نهادینه نشده اند. احزاب در کشور ما فعالیت سازمانی، مداوم و مشارکتی و نهاد ساز ندارند. جریانات احزاب عمدتا در زمان انتخابات بروز پیدا میکنند و میتوان به آنها احزاب فصلی گفت. در نبود احزاب سیاسی و بسیج اجتماعی اتفاقی که میافتد وجود احزاب فصلی و بی برنامه است. احزاب باید مانیسفت داشته باشند تا وقتی میخواهند کاندیدا معرفی کنند مردم آنها را بشناسند و اینکه برنامه، مانیفست و راهبرد آنها باید برای جامعه مشخص باشد. چون این مسائل مشخص نیست و مواضع احزاب مقطعی بوده و در خوشی و ناخوشی مردم حضور نداشته اند باید بگوییم که احزاب در کشور ما نهادینه نشده اند.
محمد تقی امینی استاد دیگر دانشگاه نیز درباره علت اصلی ضعف بدنه احزاب در کشور گفت: دو علت تاریخی و فرهنگی ریشه ضعیف بودن بدنه احزاب در کشور است. علت تاریخی ضعیف بودن بدنه احزاب به این برمی گردد که احزابی که در کشور ما شکل گرفته اند آبشخور خارجی داشته اند. احزاب در کشور ما در آستانه انتخابات فعال میشوند و بعد از این تاریخ غیر فعال میشوند و نقشی در جامعه ندارند. در کشورهای دیگر احزاب پارلمانی هستند و رئیس جمهور برخواسته از جریان مجلس است. وقتی رئیس جمهور از مجلس انتخاب شود احزاب دائما در صحنه حضور دارند و حزبهایی زنده هستند.
حال اما سوال اینجاست که تکلیف ما با این احزاب فصلی، پوشالی و یا کاغذی چه میشود؟ تا چه زمانی قرار است یک سری احزابی داشته باشیم که در آستانه انتخابات فعال شوند و پس از آن چراغشان برای همیشه خاموش شود؟
و حکایت یک راه حل ساده !
جواب این پرسش را چندی پیش عبدالله مرادی مدیرکل دفتر وزیر کشور داد و در این باره گفته بود: ما با این مسئله به بعنوان یک مسئلهی واقعی مواجهیم که برخی احزاب کارکردشان محفلی است و کارکرد سیاسی ندارند. البته از سال ۹۵ که قانون احزاب اعلام شد این مسئله تا حد خوبی برطرف شد. برخی احزاب که صرفا نام یک حزب را یدک میکشیدند نتوانستند ادامه فعالیت دهند. اما این نکته همچنان دغدغه ما است. به همین خاطر اقداماتی پیشبینی شده و در دستور کار است که خدمتتان عرض میکنم. یک اینکه نیازمندیهای احزاب را برطرف کنیم. از جمله تسهیلاتی که برای برگزاری مجامع عمومی نیاز است. دوم پرداخت یارانه احزاب؛ بدنبال تعیین شاخصهایی هستیم که احزاب را رتبه بندی کنیم و بر اساس آن یارانه را پرداخت کنیم. مواردی همچون تعداد دفاتر حزبی، در اختیار داشتن رسانه و تریبون، نظم برگزاری جلسات و مجامع و در نهایت مواضع حزب که میتواند شاخص ما برای پرداخت یارانه باشد. اقدام سوم دقت نظر در اجرای قانون احزاب است. از نظر ما هم شرط حضور ۳۰۰ نفر برای تشکیل مجمع حزب حداقلی است و ما هم تشویق میکنیم با نصف +۱ نفرات عضو جلسات برگزار شود. در این خصوص مکرر با احزاب در تماس هستیم و اگر خلعی احساس کنیم کمک میکنیم.
و درپایان باید گفت شاید بهتر باشد یکبار برای همیشه نقش احزاب و کارکردشان در جامعه ما مشخص شود هربار صرفا در آستانه انتخابات شاهد هیاهوی جریان های مختلف سیاسی نباشیم.