۰۲ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۵
کد خبر: ۷۵۷۹۴۰

بخاطر خدمت؛ ایستاده در برابر طعنه ها

بخاطر خدمت؛ ایستاده در برابر طعنه ها
اگرچه طعنه ها و تهمت ها در مسیر خدمتگزاری شنید همچون ابراهیم پیامبر، پرصلابت و مصمم بت ها را شکست و در مسیر گره گشایی قدم برداشت.

 به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، شهید آیت الله رئیسی پس از سال‌ها تراز جدیدی از رئیس جمهور مردمی، انقلابی و ولایت مدار برایمان رقم زد. سید ابراهیم پس از گذشت چهل سال از عمر انقلاب اسلامی و سال‌ها آموختن از مکتب اسلام ناب محمدی و عدالت گستر علوی تلفیقی از خدمتگزاری بدون مزد و منت شهید رجایی و صلابت و مظلومیت شهید بهشتی را در عرصه کارگزاری به دنیا نشان داد.

سید شهیدان خدمت به آموخت می‌توان به خاطر هدف‌های بزرگ و خدمت به مردم جامعه اسلامی از طعن‌ها و تهمت‌های بی روا گذشت و با همدلی واتحاد موجی از صمیمیت را به وجود آورد تا در سایه این همدلی مشکلات و گره‌های دیگران را گشود و به تعبیر روایت و فرموده امام کاظم علیه السلام خداوند در زمین بندگانی دارد که برای برآوردن نیاز‌های مردم می‌کوشند؛ اینان ایمنی یافتگان روز قیامت‌اند.

بخاطر خدمت؛ ایستاده در برابر طعنه ها

آری اگر چه اینبار ابراهیم به سلامت از میان آتش بیرون نیامد و داغ سنگینی بر جگر اسماعیل‌ها نهاد، اما با جهاد و خدمت بی وقفه و خستگی ناپذیر خود از جمله کسانی شد که ایمن یافتگان روز قیامت به حساب آید. 

بخاطر خدمت؛ ایستاده در برابر طعنه ها

سید ابراهیم دانش آموخته کلاس درس شهید بهشتی بود که به او تهمت وهابی، التقاطی و انواع تخریب ها  و وصله های ناپسند زدند اما او هدفش اسلام و انقلاب و خدمت به مردم بود. ابراهیم شاگرد نمونه سید محمد بهشتی است که در روز انتخابات برخلاف موج دریا شنا کرد و البته به سلامت به ساحل خدمت رسید.

اما تهمت ها و افتراء ها از سوی دشمنان خارجی و به ظاهر دوستان داخلی تمامی نداشت و هر از چند گاه او را سوژه یک حرف یا حرکت قرار می دادند تا شاید خللی در عزم این سید عزیز وارد کنند اما همانگونه ابراهیم در ذبح اسماعیل مصصم و با صلابت بود این بار هم ابراهیم بدون توجه به طعنه ها پرصلابت و مقتدر خستگی را خسته کرد و به دورترین نقاط سرمی زد تا گره ای از مشکلات کشور و این مردم بگشاید.

امروز باید آنچه مخالفان می گفتند را بازخوانی کنیم تا بار دیگر در انتخابات آینده فریب بدخواهان و مشتاقان صندلی ریاست را نخوریم.

بخاطر خدمت؛ ایستاده در برابر طعنه ها

به کارگر خسته گفت آیا به شما نهار داده‌اند؟ مسخره‌اش کردند.

در دیدار با کودکان بهزیستی گفت پشتی‌ها را جمع کنید، مسخره اش کردند.

گفت اگر بخواهید برای رد شدن از بین جمعیت مردم سریع رانندگی کنید و جان مردم را به خطر بیاندازید خودم پشت فرمان مینشینم، مسخره‌اش کردند.

در مقابل سران ساده زیست بود، با طعنه و مسخره گفتند غذای هیئت به ما می‌دهد.

گفت اگر لازم باشد ده بار به یک استان سفر میکنم تا مشکل مردم حل شود، مسخره‌اش کردند.

گفت کشور را به سمت پیشرفت می‌بریم گفتند ۶ کلاس سواد داری.

حرف زد مسخره کردند.

راه رفت مسخره کردند.

سفر استانی رفت مسخره کردند.

آخر هم در همین سفر‌های استانی در یک نقطه دورافتاده بیش از ۱۲ ساعت دنبال پیکرش گشتند.

انسان بزرگ با رفتنش دیگران را شرمنده می‌کند.

تعداد بازدید : 6
نویسنده: حمیدرضا شاکر
ارسال نظرات