۲۰ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۴
کد خبر: ۷۶۴۹۳۶
معرفی کتاب؛

رمان "آوار کتابها" منتشر شد + لینک

رمان
آوار کتابها" نوشته مرتضوی نیا رمانی است از مجموعه ادبیات برتر که در یکصد و هشت صفحه رقعی از سوی نشر نیستان منتشر و وارد بازار کتاب شده است.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، "آوار کتابها" نوشته فاطمه مرتضوی نیا رمانی است از مجموعه ادبیات برتر که در یکصد و هشت صفحه رقعی از سوی نشر نیستان منتشر و وارد بازار کتاب شده است. 

فرازی از کتاب شما را با فضای این رمان آشنا خواهد کرد:

امروز سالگرد محبوبه است، صبحِ زود لباس می‌پوشم و راهیِ بهشت معصومه می‌شوم، می‌خواهم با محبوبه تنها باشم، تا قبل از آن‌که سروکلۀ بچه‌ها پیدا شود.

سرِ راهم، دسته‌ای رُز سفید می‌خرم، به قبرستان که می‌رسم، بطریِ پلاستیکیِ خالی را از خورجینِ موتور برمی‌دارم، و از نزدیک‌ترین شیر آب، پُرش می‌کنم. به کنار قبر می‌روم و می‌نشینم. بطریِ آب را روی قبر خالی می‌کنم. دستم را در حفرۀ میم، واو، هِ و کشیدگیِ یِ امیری می‌کشم.

نسیمِ خنکِ بهاری، وادارم می‌کند که کت‌ام را کمی بیشتر به خودم بچسبانم، دستۀ رُز را روی قبر می‌گذارم. گلِ موردعلاقۀ محبوبه. دوست داشت که گلدانِ رویِ میزِ آشپزخانه، همیشه با دسته‌ای گل رُز سفید پُر باشد، هر بار که این‌جا می‌آیم، شعرِ رویِ قبر را با صدای آرامی می‌‎خوانم. این تنها حرفی‌ست که از جانبِ او، و از دهانِ من خارج می‌شود.

شعری که خودِ محبوبه خواسته بود تا روی قبرش حک شود، و من هر بار با خواندنش، ممنونِ مهربانی‌اش هستم، «با غم فقدان من... بر گور من نایست... من در آن نیستم... من ترکت نکرده‌ام » این فضای چند سانتی‌متری تنها جاییست که جلویِ ورودِ دیگری را می‌گیرد، و من و محبوبه تنها هستیم.

حسِ گناهکار بودن را دارم. از این که یک سال بدونِ او دوام آورده‌ام، از خودم دلخورم. پیش از مُردنش،‌ می‌دانستم که از دستش خواهم داد، ولی وقتی اتفاق افتاد، چندان شبیه تصوراتم نبود. .....

رمان

علاقمندان جهت تهیه کتاب می توانند به نشانی اینجا مراجعه کنند.

ارسال نظرات