«اصول اخلاقی» مهمترین بستر وفاق ملی است

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، چهاردهمین جلسه از سیزدهمین دوره سلسله کُرسیهای آزاداندیشی با موضوع «وفاق ملّی؛ پیشران گام دوم انقلاب اسلامی» به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در دانشگاه طلوع مهر قم به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین مهاجرنیا در این نشست به بحث درباره «اصول اخلاقی وفاق ملی» پرداخت و به تبیین ریشههای قرآنی و اخلاقمحور همبستگی اجتماعی اشاره کرد و گفت: «در منظومه معرفتی اسلام، اخلاق مقدم بر عقل و شرع است و ریشه در نهاد وجودی انسان دارد. البته بخشی از اخلاق دارای پایههای عقلی و شرعی نیز هست، اما اساس آن در فطرت نهاده شده است.»
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه بیان داشت: مهمترین بستر تحقق وفاق، اخلاق است. پیش از آنکه عقل یا شرع انسان را به اتحاد و همدلی دعوت کند، این فطرت انسانی و اخلاق دینی است که او را به همزیستی، کمک متقابل و یاری دیگران فرا میخواند. این مفهوم ریشه در فطرت انسان دارد، پیش از آنکه به صورت قانون، قرارداد یا سیاست مطرح شود.»
وی افزود: «خداوند در قرآن کریم با نگاهی عمیق و انسانی، وحدت و انسجام را بر محور دلها و ایمان استوار میسازد، آنجا که میفرماید:«وَ أَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا» (آلعمران: ۱۰۳)،یعنی خداوند میان دلهای شما الفت انداخت و شما به واسطه نعمت او برادر شدید. نه قرارداد، نه اجبار، بلکه نعمتِ محبت.»
حجت الاسلام والمسلمینمهاجرنیا به بررسی سه مکتب فلسفی-اجتماعی درباره رابطه فرد و جامعه پرداخت. به گفته وی، غرب مبتنی بر «اصالة الفرد» است؛ جایی که اصالت با فرد است و جامعه صرفاً مجموعهای قراردادی از افراد تلقی میشود. در این دیدگاه، وفاق جایگاهی ندارد و منافع فردی بر هرچیز اولویت دارد؛ در مقابل، دیدگاه مارکسیستی مبتنی بر «اصالة الجمع» است؛ جایی که اصالت با جامعه است و فرد در دل جمع حل میشود. اما دیدگاه اسلامی، نگاهی نظامگرا دارد؛ یعنی هم فرد اصالت دارد، هم جامعه. انسان، مسئول و صاحب اراده است و جامعه نیز شخصیت حقوقی دارد.
وی با استناد به آیهای از سوره اعراف که میفرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ»، گفت: «خداوند برکات را به کل جامعه اعطا میکند، اگر آن جامعه در ایمان و تقوا حرکت کند». این نشان میدهد که در قرآن، جامعه نهتنها دارای هویت است، بلکه مشمول مسئولیت و قضاوت الهی نیز هست.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر با تأکید بر نقش محوری اخلاق در انسجام اجتماعی، اظهار داشت که وفاق ملی پیش از آنکه بر پایه عقل، شریعت، قانون یا سیاست بنا شود، بر فطرت و اخلاق انسانی استوار است. درحقیقت وفاق از اخلاق آغاز میشود، نه از قانون و قرارداد.
وی در ادامه به آیات سوره ضحی اشاره کرد که اساس اخلاق اسلامی را در تکریم محرومان و مستمندان ترسیم میکند: «فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَر، وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَر» با یتیم با تحقیر رفتار مکن، و سائل را از خود مران. قرآن از همان ابتدا در مکه که هنوز ساختار حکومتی شکل نگرفته بود، پیامبر اسلام را به رعایت کرامت یتیم و سائل فرامیخواند. زیرا بدون اخلاق و عاطفه، هیچ وفاقی شکل نمیگیرد.
وی در ادامه افزود: «وفاق بدون انفاق، دروغ است. اگر کسی میگوید به دنبال وحدت و برادری است اما همسایهاش از فقر رنج میبرد و بیتفاوت است، در واقع نه اهل ایمان است، نه اهل اخلاق و نه اهل وفاق.»
حجت الاسلام والمسلمینمهاجرنیا با اشاره به آیات متعددی که انفاق را مقدمه نیکی معرفی میکنند، گفت: «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» (آلعمران:۹۲) شما به نیکی نخواهید رسید مگر آنکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید. بنابراین انفاق؛ سنگبنای وحدت اجتماعی است. «وَ مَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ ... فَكُّ رَقَبَةٍ، أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ» (بلد: ۱۴-۱۱) گردنه سخت کدام است؟ آزاد کردن بندگان، یا اطعام نیازمندان در روز گرسنگی.
وی انفاق را نهفقط کمک مالی، بلکه نماد شکستن خودخواهی دانست که به محبت اجتماعی و نهایتاً به وفاق ملی منجر میشود.
از دیگر موضوعات مطرحشده، جایگاه گفتار مهربانانه در حفظ انسجام اجتماعی بود. استاد مهاجرنیا تأکید کرد که قرآن در آیات متعددی از قدرت زبان در ایجاد صلح و برادری سخن گفته است:«ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَن» (فصلت:۳۴)بدی را با بهترین شیوه دفع کن. و در ادامه همان آیه میفرماید:«فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ»یعنی اگر این کار را کردی، آنکه با تو دشمنی دارد، دوست صمیمی تو میشود.
وی اضافه کرد: «ما جامعه را با زبان خراب میکنیم یا میسازیم. اگر زبانها پاک شود، دلها نیز به هم نزدیک خواهد شد.»
حجت الاسلام والمسلمین مهاجرنیا در ادامه بحث خود از اصطلاح «طلاق سیاسی» استفاده کرد و گفت: «در شرایطی که جناحهای سیاسی بهجای تعامل، به حذف یکدیگر میپردازند، یعنی ما دچار طلاق سیاسی شدهایم. یک جناح که سر کار میآید، جناح مقابل را حذف میکند. در چنین جامعهای هرگز وفاق واقعی شکل نمیگیرد.»
وی افزود: «وفاق یعنی پذیرفتن دیگران، نه حذف آنان. حکومت اسلامی باید بر محور وحدت و مشارکت همه اقشار استوار باشد، نه بر انحصارگرایی. حذف نیمی از جامعه، مردمسالاری نیست، بلکه گروهسالاری است.»
در پایان، حجت الاسلام والمسلمین مهاجرنیا با استناد به آیهای از سوره نحل، وفاق را نتیجه فرهنگسازی اخلاقی در جامعه دانست و امر به معروف و نهی از منکر را مسیر الهی وفاق اجتماعی دانست و با اشاره به آیه «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسَانِ وَ إِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى، وَ يَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنكَرِ وَ الْبَغْيِ» خداوند به عدالت، نیکی و کمک به خویشاوندان فرمان میدهد و از فحشا، منکر و ظلم نهی میکند.
وی این آیه را «بیانیه اخلاقی وفاق ملی» توصیف کرد و گفت: «اگر مردم چنین فرمانهایی را اجرا کنند، جامعه به انسجام، عدالت، و برادری خواهد رسید.»
وی در جمع بندی مباحث خود گفت: وفاق ملی نه یک پروژه حکومتی، بلکه فرآیندی اخلاقی، مردمی و قرآنی است. بر اساس الگوی پیامبر اسلام(ص)، مهربانی، گذشت، ایثار، ادب در گفتار، حمایت از نیازمندان، و همزیستی محترمانه، ابزارهای واقعی انسجام اجتماعیاند که در گام دوم انقلاب، این ارزشها میتوانند ریلگذار تمدن نوین اسلامی باشند.