از سعدی تا سلوک شاعران امروز

اشاره: در گستره پربار فرهنگ و ادب ایرانزمین، شعر هماره آیینهای از باورها، دردها و آرمانهای این سرزمین بوده است؛ آینهای که نه تنها زیبایی واژگان را در قاب خیال مینشاند، بلکه حقیقت را در جان مخاطب میتاباند، شاعران این سرزمین بهویژه در دورههای خطیر تاریخ، زبان زمانه و ندای دردمندان بودهاند و با شعلهی احساس و اندیشه بر تاریکیها تاختهاند، امروز نیز در هیاهوی دنیای مدرن و در بستر تحولات فرهنگی و اجتماعی شعر همچنان میتواند مأمن اندیشههای ناب، صدای عدالتخواهی و بازتاب دغدغههای دینی و انسانی باشد.
در این میان شعر آیینی و انقلابی جایگاهی بس ویژه دارد؛ چراکه پیوندی ژرف با معارف اهلبیت علیهمالسلام، آموزههای قرآنی و آرمانهای بلند انقلاب اسلامی دارد، شعری که نه تنها به سوگ مینشیند بلکه فریاد حقیقت میشود؛ نه فقط مرثیه که مرام است؛ و اگرچه راهی دشوار و پرمسؤولیت پیش روی شاعران متعهد این عرصه است اما چراغهایی چون حافظ و سعدی راه را روشن نگاه داشتهاند.
در همین راستا خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، به مناسبت روز بزرگداشت سعدی و سالروز درگذشت سهراب سپهری با سیدمحمدجواد شرافت از شعرای آیینی گفتوگویی داشته که در ادامه میآید:
رسا ـ ادبیات فارسی روزگاری تکیهگاه فرهنگ و زبان ما بود؛ به نظر شما امروز چه موانع و چالشهایی پیش روی شاعران و نویسندگان معاصر قرار دارد؟
وقتی درباره موانع پیشروی شاعران صحبت میکنیم، باید به این نکته توجه کنیم که اگر انسانهایی با ذهن و افقهای محدود باشیم طبیعتاً هنر، شعر، نگاه و رویکرد ما نیز در همان تنگنا باقی میماند، محدود بودن تفکر، وسعت دید و اندیشه باعث میشود که همهچیز از جمله موضوعاتی که به آن میپردازیم، نگرش ما به جهان و حتی جایگاه ما در جامعه نیز کوچک و محدود باقی بماند.
اما اگر بتوانیم افقهای درونی خود را گسترش دهیم بیتردید فضای شعر و هنر ما هم متحول میشود و دچار رشد و بالندگی خواهد شد. یکی از دلایلی که شاعران گذشته مانند حافظ و سعدی ماندگار شدند، همین جامعیت آنان در دانش، حکمت و هنر بود، آنان تنها شاعر نبودند بلکه در کنار ذوق شعری، اهل علم و تأمل بودند، در دورهی آنان نیز هزاران شاعر وجود داشت اما آنهایی ماندند که اندیشه عمق داشتند و آثارشان ریشهدار بود.
امروز هم با حجم گستردهای از شاعران مواجهیم که در زمینههای گوناگون شعر میگویند؛ برخی از این اشعار و شاعران ظرفیت آن را دارند که در آینده نیز ماندگار شوند، البته داوری نهایی را باید به آیندگان سپرد اما ظرفیت و استعدادها کاملاً محسوس است.
در حال حاضر نیز شاعرانی داریم که اهل اندیشه، مطالعه و تأملاند، ما باید از چنین ظرفیتهایی حمایت کنیم و کوشش کنیم که مبانی و مبادی فکریمان را تقویت نماییم، شناخت عمیق از فرهنگ شیعی، آموزههای قرآنی و معارف اهلبیت علیهمالسلام میتواند افقهای نویی به روی شعر ما بگشاید، این گنجینههای معرفتی حرفهای فراوان و عمیقی دارند که هرچه بیشتر با آنها پیوند بزنیم، شعر ما نیز بالندهتر و پربارتر خواهد شد.
وضعیت فعلی شعر دینی و آیینی را نمیتوان ایدهآل دانست، اما در مجموع شرایط امیدبخشی بر آن حاکم است، بهویژه در حوزه شعر عاشورایی شاهد نگاههای ژرف و نو هستیم، گاه میبینیم شاعران جوان امروز نگاهی به قیام سیدالشهدا دارند که از بسیاری از شاعران پیشین عمیقتر و دقیقتر است، برخی از نگاههای سنتی تنها به بُعد ماتمی عاشورا توجه دارند و حرکت عظیم امام حسین علیهالسلام را به سوگواری صرف فروکاستهاند، در حالیکه سیدالشهدا علیهالسلام همچنان در حرکت است و عاشورا همانگونه که شهید آوینی گفته هنوز به شب نرسیده است.
این نگاه پویا و زنده به عاشورا از ویژگیهای شاخص شعر دینی در روزگار ماست و میتواند مبنای تحولی بزرگ در شعر آیینی باشد، این در حالی است که در کنار این دستاوردها در برخی حوزهها نیز ضعفهایی وجود دارد، مثلاً شعر توحیدی و شعر حکمی هنوز جای کار فراوان دارد و کمتر بدانها پرداخته شده است.
رهبر معظم انقلاب نیز همواره در بیانات خود به این خلأها و ظرفیتها اشاره کردهاند و افقهایی را پیش چشم شاعران و هنرمندان گشودهاند که با تکیه بر آنها میتوان شعر امروز را به جایگاه والایی رساند.
رسا ـ به گمان شما جایگاه شاعر در جامعه امروز کجاست؟ آیا هنوز هم میتوان شاعران را صدای زمانه، آینه دردها و آرمانهای مردم دانست؟
بله، در سالهای اخیر کاملاً روشن شده که شعر هنری است که میتواند به سرعت و بهموقع نسبت به وقایع واکنش نشان دهد، برخلاف برخی هنرها مانند سینما که برای تولید اثری درباره یک موضوع روز، نیازمند ماهها برنامهریزی و تولید هستند، شعر میتواند بلافاصله و همزمان با وقوع حادثه خلق شود.
برای مثال شما تصور کنید بخواهید فیلمی درباره تحولات امروز غزه بسازید؛ طبیعتاً چندین ماه زمان لازم است تا فیلم به مرحله نمایش برسد، اما شعر اینگونه نیست، ممکن است هنوز خبری در رسانهها منتشر نشده باشد اما شاعر با نگاهی دقیق و احساسی قوی، شعری خلق کرده و منتشر کرده باشد، این ویژگی، قدرت و امتیاز بزرگی برای شعر است.
شاعران ما هم این موضوع را بهخوبی اثبات کردهاند، بهعنوان نمونه، واکنشهای سریع و هنرمندانهای که به وقایع مختلف داشتند را ببینید، از اتفاقات پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی» گرفته تا رخدادهای بعد از طوفان «الاقصی» یا شهادت آیتالله رئیسی و نیز لحظات شیرینی مانند تحقق وعدههای الهی در محور مقاومت؛ همه اینها با حضور جدی شعر همراه بود، در کنار این رویدادها، اشعار فراوانی تولید شد که غالباً هم از کیفیت خوبی برخوردار بودند.
پس میتوان گفت که شاعران ما در صحنه حاضرند، آنها در میداناند، بلکه گاهی در خط مقدم؛ این حضور البته منحصر به شعر نیست؛ هنرمندان گرافیک، طراحان و دیگر فعالان فرهنگی نیز در موضوعات مهم اجتماعی و سیاسی، همراهی و حضور برجستهای داشتهاند.
حتی اگر از زاویه مخالف هم نگاه کنیم میبینیم جریانهای ضدانقلاب و کسانی که با تفکر ما همراه نیستند نیز برای شعر جایگاه قائلاند و آن را کنار خود نگه داشتهاند؛ یعنی حتی آنها هم اهمیت حضور شاعر را در تحولات اجتماعی و سیاسی درک کردهاند، این نشان میدهد که شعر، چه در جبهه انقلاب و چه در آنسوی آن، عنصری موثر است.
در جبهه انقلاب، خوشبختانه وضعیت شعر خوب و قابل دفاع است، هرچند شاید رسانهها آنگونه که باید به آن نپرداخته باشند، اما بیتردید شاعران متعهد، دغدغهمند و اهل میدان هستند، حضور آنها در عرصههای گوناگون نشاندهندهی زندهبودن شعر انقلاب در زمانه ماست.
رسا ـ سخن آخر اگر در این روزهای بزرگداشت استاد سخن سعدی شیراز قرار باشد پیامی برای شاعران جوانی که به تازگی قدم در وادی سخن نهادهاند داشته باشید، چه میگویید؟
در صحبت از سعدی که همزمان با روز بزرگداشت اوست بیاختیار به یاد سخنان امسال رهبر معظم انقلاب میافتیم که فرمودند :ما میتوانیم سعدی داشته باشیم، اما باید افزود: به شرطها و شروطها، پرسش اصلی این است که چه ویژگیهایی در سعدی وجود داشت که او را جاودانه کرد؟
برای پاسخ به این سؤال باید نگاهی واقعبینانه به خود بیندازیم، شاعری که کممطالعه، کمحوصله و کممعرفت باشد هرگز نمیتواند سخنان بزرگ و ماندگار بر زبان آورد، اگر کسی آرزوی رسیدن به مرتبهی سعدی را دارد باید نخست شعرش در قلهی فصاحت و بلاغت باشد؛ باید سلطان سخن باشد و در فنون ادبی سرآمد، این مستلزم کار جدی روی ذوق و زبان و قدرت بیان است.
اما تنها ذوق ادبی کافی نیست، شاعرِ صاحبنام باید انس عمیق و وسیعی با قرآن، روایات، سیرهی اولیاء الهی، علما، شهدا و صلحا داشته باشد، او باید بتواند با هوشمندی از تجربه شیرین و تلخ روزگار بهره بگیرد و با بصیرت آن را در شعر خود بازتاب دهد.
اگر این مقدمات فراهم شود، بله، در روزگار ما هم میتوان شاعرانی داشت که حتی از سعدی فراتر بروند، نبوت به پایان رسیده، اما الهام شعری همچنان جاری است، اما این مقام به کسانی میرسد که اهل خلوت باشند، اهل تأمل، با اراده و با ذوق.
دلیل اینکه گاهی به آن قلهها نمیرسیم، این است که خلوت نداریم، غرق در رسانهها و شلوغیهای روزمرهایم؛ وقتمان میان جلسات و خبرها و شبکههای اجتماعی پارهپاره شده و در لحظههایی که باید درنگ کنیم و بیندیشیم، ذهنمان درگیر دادههای بیوقفه است، در چنین شرایطی سعدیوار شدن ممکن نیست.
باید در این زمینه بازنگری کنیم شاعر اگر بخواهد حکیم باشد و اثری عارفانه پدید آورد باید هم سلوک علمی داشته باشد و هم سلوک عملی این مسیر بیزحمت و بیتلاش حاصل نمیشود، اما اگر این شرایط فراهم شود بدون تردید میتوان انتظار داشت سعدیهای دیگری در این عصر هم ظهور کنند، امید آنکه همت کنیم در مسیر قرار بگیریم و شاهد این تولدهای باشکوه باشیم.
مهدی الهی