زیارت؛ نسخه شفابخش جامعه امروز برای انسجام فرهنگی

اشاره: در دنیایی که سرعت تحولات اجتماعی، فرهنگی و فناوری از مرزهای تصور فراتر رفته و در هیاهوی تبلیغات رسانهای و هجوم سبکهای زندگی بیریشه، بسیاری از ارزشهای اصیل در معرض فراموشی قرار گرفتهاند، سنت دیرپای زیارت همچون مشعلی فروزان همچنان روشنیبخش مسیر معنویت و آرامش است.
زیارت نه صرفاً سفری به مکانهای مقدس که حرکتی روحانی در عمق جان انسان است؛ سفری از فراموشی به یاد از اضطراب به طمأنینه از بیهویتی به اتصال با حقیقتی فراگیر و مشترک؛ زیارتگاهها در طول تاریخ مأمن جانهای خسته و قرارگاه دلهای جستوجوگر بودهاند؛ اما امروز فراتر از کارکرد فردی، نقشی اجتماعی و تمدنی یافتهاند.
آنچه بیش از پیش اهمیت مییابد نگاه نهادینه و کارآمد به زیارت به عنوان ابزاری برای کاهش آسیبهای اجتماعی، بسترسازی برای وحدت، ترویج سبک زندگی معنوی و مقابله هوشمندانه با جنگ نرم دشمنان است.
در همین راستا خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، با حجت الاسلام امیرعباس اکبری معاون پژوهش مرکز مدیریت حوزه های علمیه تهران گفتوگویی داشته است که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد:
رسا ـ چگونه میتوان از زیارت به عنوان ابزاری برای کاهش آسیبهای اجتماعی استفاده کرد؟
یکی از عوامل مهم در ایجاد وحدت میان افراد اماکن زیارتی هستند، البته این وحدت بستگی به نوع زیارتگاه دارد، گاهی زیارتگاه مانند کعبه محلی برای اجتماع همه مسلمانان اعم از شیعه و سنی و پیروان مذاهب مختلف اسلامی است؛ یعنی دایره این وحدت بسیار گسترده میشود.
اما گاهی محور زیارت شخصیتهایی مانند امام حسین علیهالسلام یا امام رضا علیهالسلام هستند، در این موارد هم با وجود تفاوت دیدگاهها افراد بسیاری از طیفهای مختلف گرد آن مکان های مقدس جمع میشوند این خود بهنوعی یک بستر و عامل وحدت به شمار میآید.
تجربه نشان داده است که مناطقی که در آنها یک زیارتگاه فعال وجود دارد در مسائل فرهنگی پیشتازترند، آسیبهای اجتماعی در آنها کمتر دیده میشود و حتی سطح آرامش روانی مردم بالاتر است، بسیاری از خانوادهها بیان میکنند که هرگاه دچار غم و اندوه یا فشارهای روانی میشوند به زیارت این اماکن میروند و با این کار بخشی از خلأها و مشکلاتشان جبران میشود.
از سوی دیگر فعالیتهای فرهنگی نیاز به یک نقطه شروع یا بهانه دارند تا بتوان با آن مردم را جذب کرد، زیارتگاهها میتوانند چنین نقشی را ایفا کنند، برگزاری کلاسها، نشستهای عمومی یا هیئتهای مذهبی در این فضاها بسیار آسانتر و اثرگذارتر از مکانهای عادی است در نتیجه این اماکن نقش مهمی در کاهش آسیبهای اجتماعی و ارتقاء سطح فرهنگی جامعه دارند.
رسا ـ چگونه میتوان زیارت را برای نسل جوان جذابتر و معنادارتر کرد؟
هرچه فضیلت و بزرگی شخصیت مورد زیارت بیشتر برای مردم تبیین شود جاذبه آن مکان و گرایش افراد به زیارت نیز افزایش مییابد همین حالا نگاه کنید چطور مردم نسبت به شخصیتهایی در فوتبال یا برخی بازیگران و چهرههای سینما و تلویزیون، علاقهمند و پیگیر میشوند، دلیلش روشن است، این شخصیتها از سوی رسانه، جامعه، نهادها و حتی دستگاههای رسمی مورد توجه، تکریم و تبلیغ قرار میگیرند؛ به آنها جوایز و امکانات داده میشود در رسانهها برجسته میگردند و الگوسازی صورت میگیرد.
طبیعی است که جوانان با دیدن این رفتارها آنها را الگوی خود قرار دهند و از آنها پیروی کنند حال تصور کنید اگر همین میزان از توجه و سرمایهگذاری نسبت به حافظان قرآن، حافظان نهجالبلاغه و استادان معارف دینی صورت گیرد، آیا نتیجهای متفاوت خواهد داشت؟ قطعاً خیر، همان فرآیند الگوسازی اتفاق میافتد.
در مورد زیارت نیز چنین است اگر میخواهیم نسل جوان به زیارت و مفاهیم مرتبط با آن گرایش پیدا کنند باید فضائل شخصیتهای مدفون در این اماکن برای آنان تبیین شود، این کار نباید صرفاً به عهده یک نهاد گذاشته شود، بلکه باید همه ارکان جامعه از رسانه و آموزش گرفته تا نهادهای دینی و فرهنگی دست به دست هم دهند، همانگونه که در موضوعات دیگر مانند حجاب یا کتابخوانی، اگر همت همگانی نباشد نتیجهای هم حاصل نمیشود.
برای نمونه سریال "پایتخت" را در نظر بگیرید، با اینکه ممکن است برخی قسمتهایش آسیبهایی هم داشته باشد اما در مواردی مانند زیارت امام رضا علیهالسلام تأثیرگذاری قابل توجهی داشت. بینندگان دیدند که شخصیتهای سریال در حرم امام رضا علیه السلام به آرامش رسیدند، کدورتها را کنار گذاشتند و حتی مشکلاتشان حل شد، این اثرگذاری نه از طریق توصیه مستقیم بلکه با نشان دادن تجربه زیارت اتفاق افتاد.
شخصیتها و مکانهای مقدس میتوانند چنان جایگاهی پیدا کنند که مردم حتی در اختلافات و منازعات به احترام آنها گذشت کنند، در محلهای اگر فردی خوشنام و مورد احترام مانند یک روحانی محبوب حضور داشته باشد مردم ممکن است از برخی حقوق شخصی خود بگذرند تا شأن و حرمت آن شخصیت حفظ شود در مورد زیارتگاهها نیز همینطور است. اگر شأن و اعتبار امام یا امامزاده مورد زیارت در جامعه برجسته شود افراد بهطور طبیعی جذب میشوند و نیازی به توصیه مستقیم نخواهد بود.
در نتیجه باید در فرهنگسازی درباره زیارت روی تبیین آثار، فضائل و نتایج این سنت دینی تمرکز کرد، مردم با نگاه کارکردگرایانه به سراغ زیارت میروند؛ اگر آثار آن را ببینند تأثیراتش را لمس کنند، خود به خود به این مسیر گرایش پیدا میکنند، ما باید کاری کنیم که مردم اثر زیارت را ببینند نه فقط دعوت به زیارت را بشنوند.
رسا ـ آیا فضای مجازی توانسته است معنای زیارت را تغییر دهد؟ این تغییرات مثبت بوده یا منفی؟
فضای مجازی مانند هر ابزار دیگری به اندازه خود میتواند در ترویج زیارت و فرهنگ دینی مؤثر باشد، البته این تأثیرگذاری دو وجه دارد، از یک سو میتوان از ظرفیتهای این فضا بهره گرفت و آن را به خدمت اهداف فرهنگی و دینی درآورد و از سوی دیگر باید بررسی کرد که تا چه اندازه از این فضا بهدرستی استفاده شده است.
واقعیت این است که بسیاری از کاربران فضای مجازی بیشتر به بازنشر محتوا تا تولید محتوای اصیل و هدفمند میپردازند، در حالی که اگر افراد یا نهادهایی مسئولیت تولید محتوای فاخر و مفید درباره موضوعاتی چون زیارت را بر عهده بگیرند میتوان شاهد تأثیر قابل توجهی در جامعه بود.
برای مثال پادکستهایی که در فضای مجازی تولید میشوند اگر بخشی از آنها به تبیین ابعاد مختلف زیارت اختصاص پیدا کند -مانند آثار روحی و اجتماعی زیارت، موانع موجود، عوامل تشویقکننده و فرصتهای ناشی از این سنت دینی - میتوانند بسیار اثرگذار باشند، مهم است که این موضوعات بهصورت دقیق دستهبندی شوند و بهطور مستقل و عمیق به آنها پرداخته شود.
با این حال پرسش اصلی این است که تاکنون چقدر در این زمینه کار شده و سهم ما چقدر بوده است؟ متأسفانه باید اذعان کرد که در این حوزه کمکاری شده و هنوز متولی مشخصی وجود ندارد که بهطور جدی این موضوع را پیگیری کرده باشد.
اگر سازمانهایی مانند اوقاف یا نهادهای متولی اماکن زیارتی اقدام به راهاندازی پایگاههای اختصاصی، سامانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی ویژه برای ترویج معارف زیارت کنند، قطعاً میتوان از فضای مجازی به عنوان ابزاری اثرگذار در این زمینه بهره برد.
رسا ـ چگونه میتوان از زیارت برای مقابله با جنگ نرم دشمنان استفاده کرد؟
جنگ نرم هدفی جز خارج ساختن ذهن و دل انسانها از مسیر هدایت، سعادت و رستگاری ندارد، اگر ما بتوانیم زیارت را به عنوان یکی از مظاهر آرامش، طهارت روح و راهی برای رسیدن به کمال انسانی معرفی کنیم در حقیقت در حال مقابله با همان جریانی هستیم که با دروغپردازی و القای انحراف مردم را از راه حق دور میسازد، این خود نوعی مبارزه و مقاومت است؛ مبارزهای فرهنگی در برابر تولیدات مسموم و منحرفکننده که از سوی جریانهای معارض ارائه میشود.
در چنین شرایطی تولید محتوای مثبت و سازنده پیرامون زیارت و آثار آن میتواند نقشی تعیینکننده در نبرد نرم ایفا کند، متأسفانه ما آنگونه که باید از ظرفیتهای بیبدیل زیارتگاهها، امامزادگان و مقامات اولیای الهی بهره نبردهایم، این اماکن نهتنها بر فضای کلی جامعه تأثیر میگذارند بلکه در زندگی فردی افراد نیز تغییراتی بنیادین ایجاد میکنند.
اگر داستان کسانی که در جوار این اماکن مقدس به آرامش رسیدهاند شفا یافتهاند، اهل نماز و صلوات و چادر و پاکدامنی شدهاند بازگو شود بهدرستی میتوان از این موقعیت به عنوان فرصتی برای احیای فرهنگ دینی بهره گرفت، اینها همه مصادیقی از آثار زیارتاند که باید به شیوهای هنرمندانه و هوشمندانه در فضای رسانهای مطرح شوند.
در روزهای آغازین ظهور فضای مجازی برخی آن را تهدیدی بزرگ میدانستند، اما امروز روشن است که این فضا میتواند همانقدر که پیامهای مسموم را گسترش میدهد ابزار نشر معارف اصیل دینی نیز باشد به شرط آنکه ما وارد میدان شویم و منفعلانه کنار نباشیم.
متأسفانه کمکاری ما باعث شده تا جریانهای معارض با تولید پادکستها، کلیپها و محتوای سرگرمکننده اما مخرب به ترویج بیحجابی، سبک زندگی مادیگرایانه و حتی نگاه تحقیرآمیز به اقشار متوسط و محروم جامعه بپردازند، نمونهاش همین تبلیغات فراگیر است که به مخاطب القا میکند اگر فلان وسیله لوکس را نداری، "حالت خوب نیست"! این پیام به ظاهر ساده در واقع یک تهاجم فرهنگی است که مردم را از مدار رضایت، قناعت و معنویت خارج میسازد.
در مقابل باید متولیانی دلسوز و آگاه وجود داشته باشند که با بهرهگیری از ابزارهای نوین، فرهنگ زیارت را به عنوان راهی برای سعادت فردی و جمعی بازنمایی کنند، تنها در این صورت است که میتوان از ظرفیت عظیم زیارتگاهها به نحو شایسته استفاده کرد و در میدان جنگ نرم دست برتر را بهدست آورد.
رسا ـ آیا در آینده شاهد تحول در سبک زیارت خواهیم بود؟
اگر ما دست به کار شویم اگر اقدامی جدی صورت گیرد و مسئولیتی واقعی برای این مسئله پذیرفته شود، آری، میتوان امید داشت، اما اگر همین مسیر بدون دغدغه را ادامه دهیم با وجود گنجینهای عظیم از معارف دینی که در اختیار داریم نباید انتظار تحول داشته باشیم، واقعیت این است که معارفی گرانسنگ در اختیار ماست؛ اما این گنجینه بزرگ هنوز به درستی "لولهکشی" نشده یعنی سازوکار مناسبی برای رساندن آن به مخاطب عام فراهم نشده است.
در حقیقت ما ثروتی عظیم داریم که درِ آن را بستهایم و صرفاً آن را در گوشهای انباشتهایم در حالی که دیگران با امکاناتی بسیار محدود حتی با «پوچترین» محتواها در حال تأثیرگذاری وسیع بر جامعهاند، بنابراین نمیتوان گفت که در میدان فرهنگی، پیشرفت کردهایم، حتی باید صادقانه اعتراف کرد که ما در این عرصه نهتنها پیشرفتی نداشتهایم بلکه در برخی بخشها نیز عقب ماندهایم.
اما اگر مجموعههایی دغدغهمند وارد میدان شوند اگر عدهای با دلسوزی و درک اهمیت موضوع دست به اقدام بزنند، قطعاً اتفاقات مثبتی خواهد افتاد، تحول فرهنگی نیازمند عمل است، نه صرفاً آرزو و امید، در غیر این صورت با این روند فعلی و بدون اقدام عملی تنها شاهد پیشروی ابزارهای باطل و جریانهای معارض خواهیم بود که با قدرت رسانه میدان را در دست گرفتهاند.
مهدی الهی