چرا رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا به ایران حمله کرد؟ / تحلیلی بر سیاست تنشزدایی و پیامدهای آن

در حالیکه جمهوری اسلامی ایران با رویکرد تنشزدایی و دیپلماسی فعال در پی کاهش فشارهای خارجی بود، تجاوز مستقیم رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان، بار دیگر ناکارآمدی سیاست عقبنشینی و اعتماد به دشمن را آشکار ساخت.
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، در روزهایی که کشور نیازمند بیشترین سطح از انسجام ملی و وحدت داخلی است، طرح پرسشهایی درباره ریشهها و پیامدهای حمله اخیر رژیم صهیونیستی به خاک ایران، نه از سر اختلافافکنی، بلکه با هدف روشنگری و عبرتآموزی ضروری است؛ بهویژه برای آن دسته از جریانهای سیاسی که همواره صلح و امنیت کشور را در گرو مذاکره و نرمش در برابر دشمنان قلمداد کردهاند.
در نگاه نخست، این سؤال مطرح میشود که چرا و در چه شرایطی رژیم صهیونیستی، با پشتیبانی آشکار آمریکا، تصمیم به تجاوز مستقیم به ایران گرفت؟ بررسی دقیق تحولات سیاسی و امنیتی ماههای اخیر، نشان میدهد که این حمله در بستری از تلاشهای دولت ایران برای کاهش تنشها با غرب و حتی تن دادن به برخی خواستههای طرفهای غربی رخ داد.
تنشزدایی یا عقبنشینی؟
دولت چهاردهم که با شعار وفاق و تنشزدایی روی کار آمد، تلاش داشت از طریق مجموعهای از اقدامات، هم چهرهای معقول و مذاکرهپذیر از جمهوری اسلامی به جهان ارائه دهد و هم جریانهای منتقد یا مخالف داخلی را با حاکمیت همراه سازد. در همین راستا، شاهد سلسله تصمیماتی بودیم که میتوان آنها را در چند محور خلاصه کرد:
1. تعلیق پاسخ متقابل به تجاوز رژیم صهیونیستی:
عملیات «وعده صادق ۳» که در پاسخ به تجاوزات رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان میبایست در زمان خود طراحی و اجرا میشد، بهدلیل ملاحظات دیپلماتیک و تاکید بر سیاست تنشزدایی متوقف شد.
2. بازگشت به میز مذاکره با آمریکا:
با وجود هشدارهای مقام معظم رهبری درباره بیاعتمادی مطلق به دولت ایالات متحده و غیر شرافتمندانه توصیف کردن این مذاکره خصوصاً در زمان ریاست ترامپ، دولت ایران با میانجی گری دولت عمان، پنج دور مذاکره با آمریکا را برگزار کرد و حتی با وجود درخواست غیر معقول آمریکا مبنی بر توقف کامل غنیسازی در داخل ایران، مقدمات دور ششم نیز در حال آمادهسازی بود.
3. محدودسازی برخی رویکردها و عملکردهای انقلابی:
برخی رسانهها که خواستار پیگیری مطالبه خون شهید سلیمانی بودند، با توبیخ مواجه شدند تا مبادا خصومت با آمریکا در جامعه برجسته شود و تنشها افزایش یابد. همچنین در حالی که تماشاگران اروپایی در استادیومها پرچم فلسطین را برافراشتند، در ایران پرچمهای فلسطین از هواداران گرفته شد!
4. سکوت در برابر هجمهها:
در عرصه جهانی، ایران در برابر طرحهایی مانند پیمان پاندمی در سازمان ملل که بسیاری آن را در راستای نفوذ بیشتر ساختارهای وابسته به آمریکا و رژیم صهیونیستی در کشورها میدانند، سکوت پیشه کرد و به رأی ممتنع بسنده کرد.
5. بازگشت چهرههای مسئلهدار به قدرت:
افرادی که در فتنههای پیشین دارای محکومیت امنیتی بودند یا از نهادهای دانشگاهی به دلیل اقدامات ساختارشکنانه کنار گذاشته شده بودند، به مسئولیتها بازگشتند. همزمان، برخی اساتید انقلابی نیز از تدریس محروم شدند.
6. اقدامات فنی و اقتصادی مطابق میل غرب:
همکاریهای فنی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی افزایش یافت و تصویب لوایحی مانند پالرمو و FATF که دغدغه اصلی آمریکا برای کنترل مسیرهای دور زدن تحریمهاست، با شتاب پیگیری شد.
7. سستی در صیانت فرهنگی:
در حوزههای اجتماعی نیز، نظارت بر قانون حجاب کاهش یافت و علاوه بر امتناع دولت از ابلاغ قانون حجاب و عفاف، با تذکرات پلیس به افراد هنجارشکن نیز برخورد شد. در همین حال، برخی پیامرسانهای خارجی که در فتنههای گذشته نقشآفرینی کرده بودند، بدون تضمینهای فنی مجدداً رفع فیلتر شدند.
نتیجه چه بود؟
بر اساس سنت الهی در قرآن کریم، دشمنان هیچ گاه از ما راضی نخواهند شد مگر اینکه کاملا تسلیم آنان شویم. این در حالی است که به فرموده خداوند، سازش با دشمنان نه تنها ما را نجات نخواهد داد که نصرت و یاری الهی را نیز از ما سلب خواهد ساخت: «وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ» (بقره:۱۲۰) از این رو برخلاف انتظار طراحان این سیاستها؛ نهتنها دشمن از شدت خصومت خود نکاست، بلکه جسورتر و بیپرواتر از گذشته وارد فاز تهاجم مستقیم شد. حمله صهیونیستها به خاک ایران، نه در زمان تقابل آشکار، بلکه دقیقاً در دورهای صورت گرفت که جمهوری اسلامی پس از خروج فیزیکی از سوریه، به دنبال تلاش بیشتر برای تنشزدایی و جلب اعتماد غرب بود.
بنابراین آنچه از تحولات اخیر میتوان آموخت آن است که دشمنان ملت ایران، اقتدار، بازدارندگی و وحدت ملی را عامل بازدارنده میدانند، نه مذاکره و امتیازدهی. صلح پایدار نه از مسیر عقبنشینی، بلکه از راه اقتدار هوشمندانه، تقویت زیرساختهای ملی، حفظ کرامت در دیپلماسی و انسجام درونی حاصل میشود.
ارسال نظرات