۰۵ تير ۱۴۰۴ - ۱۱:۴۹
کد خبر: ۷۸۴۹۶۱
بابائی در گفت‌وگو با رسا مطرح کرد؛

رسانه‌های تجزیه‌طلب در خدمت پروپاگاندای صهیونیستی/ هویت ملی ایران خط بطلانی بر پروژه تجزیه

رسانه‌های تجزیه‌طلب در خدمت پروپاگاندای صهیونیستی/ هویت ملی ایران خط بطلانی بر پروژه تجزیه
خبرنگار کردپرس با اشاره به نقش رسانه‌های تجزیه‌طلب در پشتیبانی روانی از حملات اسرائیل، تأکید کرد: جامعه ایران در بزنگاه‌ها نشان داده است این تفکیک‌سازی‌های دروغین میان مردم و حاکمیت جایگاهی در واقعیت اجتماعی کشور ندارد و هویت ملی ایران سد محکم در برابر پروژه‌های تجزیه‌طلبانه است.

اشاره: در سال‌های اخیر گروهک‌های تجزیه‌طلب و رسانه‌های وابسته به آن‌ها تلاش کرده‌اند با سوار شدن بر موج اعتراضات داخلی و بهره‌برداری از بسترهای قومیتی نوعی دوگانه‌سازی کاذب میان مردم و حاکمیت ایجاد کنند. آن‌ها در پوشش تحولات منطقه‌ای و جنگ اخیر تلاش داشتند تا نظام جمهوری اسلامی را جدا از مردم نشان دهند و این نبرد را صرفاً دعوای دولت ایران با رژیم صهیونیستی جلوه دهند. اما برخلاف این القائات واکنش یکپارچه مردم در دفاع از تمامیت ارضی و وحدت ملی بار دیگر این پروژه را ناکام گذاشت.

تجربه نشان داده هرگاه پای تهدیدات خارجی در میان بوده ملت ایران با همه تنوع قومی و فرهنگی خود، متحد و مقاوم ایستاده است. امروز بیش از هر زمان لزوم بازنگری در سیاست‌گذاری‌های هویتی و بازتعریف جامع هویت ملی برای تقویت انسجام داخلی و مقابله با جنگ‌های ترکیبی رسانه‌ای احساس می‌شود.

در همین زمینه خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، با یاسر بابائی خبرنگار کردپرس انجام داده است که مشروح آن در ادامه تقدیم خوانندگان گرامی می شود:

رسا ـ به نظر شما چه ارتباطی بین رسانه‌های تجزیه‌طلب و عملیات روانی رژیم صهیونی در جریان جنگ اخیر وجود داشت؟ 

آنها تمام تمرکز را گذاشته بودند روی بازنشر و پوشش مطالب به روایت صهیونیسم. طوری که انگار رسماً برایشان کار می‌کردند در آن مقطع هسته‌های وابسته به غائله مهسا که مدتی در سکوت بودند دوباره فعال شدند. مثلاً در استان ایلام پیج‌ تازه‌ای راه‌اندازی شد که به حزب دموکرات وابسته بود و در کرمانشاه هم کانالی به نام «شورای آزادی‌خواهان» که دو سالی غیرفعال بود دوباره شروع به فعالیت کرد. بعد از آن فراخوانی که نتانیاهو داد و گفت مردم به خیابان‌ها بیایند این هسته‌ها تقریباً هم‌زمان جان گرفتند. حتی انتشار خبرهایی که در آن ایران را مسخره می‌کردند توسط همین‌ها بازنشر می‌شد و به بازتاب آن‌ها کمک می‌کردند یعنی عملاً در خدمتشان بودند.

رسا ـ آیا می‌توان شواهدی از هماهنگی رسانه‌های تجزیه‌طلب با پروپاگانداهای اسرائیلی ارائه داد؟ 

رسانه‌های تجزیه‌طلب عملاً نقش بازوی رسانه‌ای حزب دموکرات کردستان ایران را ایفا می‌کردند؛ مثلاً پیج‌هایی را معرفی می‌کردند که در همان چارچوب و سبک جریان موسوم به «غائله مهسا» فعالیت می‌کردند. افرادی مانند تروسکه صادقی در شبکه اینترنشنال یا ژیار گل در بی بی سی فارسی که خود از جامعه کردی هستند نیز در این مسیر رسانه‌ای فعال بودند. برخی نیز در تلاش بودند که مفهوم وطن را وارونه کرده و به نوعی از هویت ملی ایرانی واژگان زدایی کنند. در این میان جامعه کردی به‌ویژه در میان مردم استان‌های ایلام و کرمانشاه خصوصاً هنرمندان و شاعران که بسیاری از آن‌ها سابقه فعالیت فرهنگی و ادبی و حتی سیاسی کُردی داشتند، به صف مخالفان جمهوری اسلامی نپیوستند و همراهی با جریان ضد انقلاب کرد نکردند و مرزبندی‌ها و تفکیک‌ها به‌وضوح آشکار شد. اگرچه شاید اسناد قطعی و رسمی زیادی وجود نداشته باشد اما تحلیل محتوای رسانه های مجازی و ماهواره ای که عموما وابسته به احزاب کردی هستند، به‌روشنی نشان می‌دهد که این جریان‌ها در خدمت اهداف اسرائیل و سیاستهای کلان تجزیه‌طلبانه بودند.

رسا ـ چگونه این رسانه‌ها سعی کردند جنگ اخیر را به‌عنوان «جنگ اسرائیل با نظام جمهوری اسلامی» و نه مردم ایران معرفی کنند؟ 

این خط فکری از مدت‌ها پیش در دستور کارشان بوده و کم‌کم داشت به یک پیش‌فرض رایج تبدیل می‌شد. اما به نظر من در اجرا چندان موفق نبودند. اگر قرار بود این تز در زمان جنبش موسوم به مهسا جواب بدهد - یعنی تفکیک میان جامعه و دولت و قرار دادن مردم در برابر حاکمیت - باید همان موقع نتیجه می‌داد ولی در عمل این اتفاق نیفتاد.

در مقابل، جامعه ایران واکنشی جدی نشان داد و مسأله هویت ملی ایرانی اسلامی دوباره برجسته شد. هویتی که پشتوانه‌ای به قدمت هزاران سال دارد، با تاریخچه‌ای از جنگ‌ها و مقاومت‌های ماندگار. این هویت توان و انسجام بالایی از خود نشان داد و باعث شد که آن‌ها در اجرای نقشه‌شان ناکام بمانند. حتی در فضای مجازی هم سطح اثرگذاری این جریان نسبت به آنچه در زمان آغازش شاهد بودیم بسیار پایین‌تر بود.

در مجموع آن خطی که رسانه‌های معاند و تجزیه‌طلب دنبال می‌کردند نتوانست موفقیتی جدی کسب کند و با استقبال عمومی هم روبه‌رو نشد.

رساـ آیا ادعای خطر گروهک‌های تجزیه‌طلب کرد برای مناطق کرد‌نشین واقعیت داشت یا بخشی از پروپاگاندا بود؟ 

واقعیت این است که نشانه‌هایی وجود دارد. مثلاً پژاک در این‌باره بیانیه‌ای منتشر کرد؛ در حالی که به‌ظاهر اعلام بی‌طرفی می‌کرد ولی در عمل از نظر رسانه‌ای فعال بود. یا به‌طور غیررسمی شنیده‌ام - البته نمی‌توانم آن را تأیید کنم - که برخی تحلیلگران می‌گویند بخشی از بدنه نظامی پ.ک.ک به کومله ملحق شده‌اند که اگر صحت داشته باشد زنگ خطر جدی است و نیازمند بررسی امنیتی دقیق‌تری است.

شواهد قطعی و رسمی وجود ندارد اما نشانه‌هایی هست. اگر بخواهیم این‌ها را به تغییر خط‌مشی پ.ک.ک یا احتمال انحلال ساختاری آن ربط دهیم دست‌کم می‌توانیم این هشدار را بدهیم: تا پیش از این ما با یک کانون مشخص به‌نام اقلیم کردستان روبه‌رو بودیم که مأموریت اصلی‌اش تولید محتوا، هویت‌سازی و پیگیری سیاست‌های پان‌کردیستی در منطقه بود. اما اکنون احتمال دارد با شکل‌گیری یک مرکز دیگر در ترکیه مواجه شویم - مشروط به اینکه گروه‌های کرد رویکردی به‌ظاهر دموکراتیک اتخاذ کنند.

رسا ـ چگونه عملکرد پدافند هوایی ایران در مقابله با حملات اسرائیل، ادعاهای رسانه‌های تجزیه‌طلب را بی‌اعتبار کرد؟ 

بارها به ایران حمله شده ولی واقعاً در حوزه رسانه‌ای ضعف جدی داریم. ما نتوانستیم این حملات و دفاع نیروهای مسلح خود را به‌خوبی پوشش بدهیم. مثلاً اگر لاشه‌ای از موشک یا پهپاد افتاده بود، چرا نشان داده نشد؟ سیاست رسانه‌ای ما انگار هنوز در فضای دهه ۶۰ گیر کرده؛ صرفاً نمایش رشادت و روحیه ایثار بدون نمایش واقعیت‌های صحنه.

این‌که فقط تأکید شود «ما پیروزیم» در حالی که مردم سال‌هاست واقعیت‌های پیچیده‌تری را تجربه می‌کنند تأثیر مثبت ندارد. جامعه امروز با آن دوران فرق دارد. مردم همراه هستند، پای کار نظام‌اند، اما وقتی همه‌چیز به‌صورت یک‌جانبه روایت می‌شود، طبیعی است که حس بی‌پاسخی ایجاد شود.

الان ده‌ها رسانه بین‌المللی فعال‌اند؛ مثلاً شبکه‌ای مثل ایران‌اینترنشنال با بیش از ۴۰ میلیون دنبال‌کننده دارد روایت خودش را به سبک و سیاق خاصی پخش می‌کند. ما در برابر آن با کدام سبک رسانه‌ای می‌خواهیم مقابله کنیم؟ آوردن کارشناس‌های جناحی که فقط حرف یک طیف خاص را می‌زنند کافی نیست. باید متخصص واقعی جنگ روانی، جنگ نرم و جنگ ترکیبی را وارد میدان کرد؛ کسانی که زبان رسانه امروز را بلدند و متناسب با آن تولید محتوا کنند.

صدا و سیما باید این رویکرد را اصلاح کند. به‌ویژه در حوادث اخیر که حتی از صبح تا عصر درگیر حمله سایبری بودند و هیچ پاسخ روشنی به افکار عمومی داده نشد. مردم از ما می‌پرسیدند: «پس پدافند هوایی که این‌همه درباره‌اش صحبت شده، کجاست؟» اما رسانه‌ها جوابی نداشتند.

وقت آن رسیده که ما در روایت رسانه‌ای خود تجدیدنظر کنیم؛ فقط مانور دادن روی جنبه‌های میهنی کافی نیست. مردم امروز اغلب به عنوان انسان‌رسانه، واقع‌بین‌اند و انتظار دارند تصویر کامل‌تری از آنچه رخ داده ببینند حتی اگر بخشی از آن تلخ و سخت باشد.

رسا ـ چرا تفکیک بین حاکمیت، نیروهای مسلح و مردم ایران، یک «تفکیک غیرواقعی» است؟

این رفتارها و تلاش‌هایی که می‌کنند و می خواهند یک جورهایی تقابل جامعه با جامعه را القا کنند، چیزی برساختی و غیرواقعی است چون مردم ما در بطن ماجرا همراه و همدل هستند. ما در ایلام میزبان میلیون‌ها نفر از زائران هستیم و در آستانه آغاز مراسم بزرگ اربعین قرار داریم؛ جایی که همه مردم فارغ از قومیت و مذهب، یک‌صدا و متحد حضور دارند و پویایی اجتماعی و کنشگری مردم ایران بسیار بالاست.

این تفکیک‌هایی که مطرح می‌شود بیشتر ساخته‌وپرداخته ذهن و عملیات روانی است و در واقعیت اجتماعی ما جای ندارد. بسته به شرایط و موقعیت، ممکن است برخی القائات مطرح شود اما جامعه ما در بزنگاه‌ها نشان داده که یکپارچه و در کنار یکدیگر ایستاده است.

رساـ آیا می‌توان گفت که شکست‌های گذشته گروهک‌های تجزیه‌طلب باعث شده اسرائیل مستقیم‌تر وارد عرصه شود؟ 

اسرائیل از دیرباز در مناطق کردنشین حضور فعال دارد حتی از زمان قبل از تشکیل این رژیم. اگر چه ایران وارد معاهدات امنیتی خوبی با اقلیم کردستان در حوزه خلع سلاح گروهها و احزاب سیاسی مخالف ایران شده ولی به شخصه خطر آن را منتفی نمی دانم. خودم ویدیوهایی دیدم که مثلاً در آن‌ها می‌گفتند «ما پشت مرز هستیم و می‌خواهیم وارد شویم» بعضی‌ها هم غیررسمی رجز می‌خواندند و صورتشان را پوشانده بودند. اما واکنش مردم به این صحنه‌ها کاملاً متفاوت بود. اسرائیل در درازمدت به این جریانات همچنان نیاز خواهد داشت اما در مواجهه با ایران، به نظرم توان و ظرفیت این جریانات در حدی نیست که رژیم صهیونیستی روی آن حساب نظامی باز کند اما در پیگیری سیاستهای هویتی مبتنی بر مولفه ها و ایدئولوژیهای پان کردیسم قطعا تلاش آنها برای اثرگذاری بر جوامع کردی ادامه خواهد داشت.

آنچه مردم در این روزها از خود نشان دادند شبیه همان روحیه‌ای بود که در طول ۴۵ سال گذشته بارها تکرار شده است. حتی برخی از مردم از این‌که ماجرا زود پایان یافت، ناراضی بودند و می‌گفتند چرا زود تمام شد؟ حال‌وهوایشان شبیه رزمنده‌هایی بود که در سال ۶۷ وقتی خبر پذیرش قطعنامه را شنیدند غم سنگینی بر دلشان نشست.

رسا ـ راهکارهای جمهوری اسلامی ایران برای خنثی‌سازی تبلیغات رسانه‌های تجزیه‌طلب و مقابله با عملیات روانی دشمن چیست؟

در ۱۵ سال اخیر واقعاً تحولات قابل توجهی در این حوزه رخ داده. کافی است تلویزیون یا رسانه‌های مختلف را مرور کنیم؛ می‌بینیم توجه بیشتری به اقوام و تنوع فرهنگی در نقاط مختلف کشور شده است. سریالها و فیلمهای زیادی تولید شده و جشنواره های مختلفی از ارومیه تا ایلام در حوزه فرهنگ هنر و تاریخ مناطق کردی ایران تولید می شود. اما مشکل اصلی ما این است که سیاست‌گذاری‌های هویتی‌مان هنوز هم تا حد زیادی تحت تأثیر نگاه بسته و تک‌ساحتی‌ای است که از ۸۰ سال پیش یعنی از دوره رضاخان به ارث رسیده در حالی که این نظریات حوزه ملی گرایی منسوخ شده هستند.

ما هنوز سیاست هویت ملی را با همان الگوهای قدیمی دنبال می‌کنیم در حالی‌که امروز نظریه‌ها و تجربه‌های نوینی در زمینه جوامع چندفرهنگی وجود دارد. باید مولفه‌های هویت ملی ایران را با نگاه تازه و جامع‌تری بازتعریف کنیم؛ به‌گونه‌ای که هم وحدت ملی حفظ شود، هم تنوع فرهنگی به رسمیت شناخته شود. جامعه ما نیازمند سیاست هویتی بازتر، روزآمدتر و فراگیرتری است.

ارسال نظرات