یادداشت؛
زنان در مقاومت عاشورا؛ جلوهای از نقشآفرینی هوشمندانه

شناخت جایگاه راهبردی بانوان در نهضت عاشورا، با تمرکز بر نقش حضرت زینب(س)، تحلیل عملکرد زنان حاضر در کربلا، و بررسی ابعاد معرفتی، اجتماعی و سیاسی حضور آنان در جبهه مقاومت از اهداف مهم این نوشتار است.
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، در جلسه گذشته، نگاهی ژرف به فرایند هوشمندانه امام حسین(ع) در گزینش یاران باوفایش داشتیم. روشن شد که قیام عاشورا بدون حضور مجموعهای از مؤمنان بصیر، وفادار و ایثارگر ممکن نبود. یاران امام حسین علیه السلام از قشرهای مختلف جامعه بودند، اما وجه مشترک آنان، شناخت حق، ایستادگی در راه آن، و آمادگی برای فداکاری در بالاترین سطح بود.
با این حال، جبهه مقاومت عاشورا تنها محدود به مردان میدان نبود؛ بلکه نیمی از آن جبهه، در قامت زنانی مؤمن، صبور و آگاه جلوهگر شد. نقش زنان در عاشورا، نه نقشی صرفاً عاطفی یا حاشیهای، بلکه رسالتی تاریخساز، افشاگرانه و تمدنساز بود. اینک در این جلسه، به بررسی ابعاد متنوع و شگفتانگیز حضور و مقاومت بانوان در نهضت حسینی میپردازیم.
شناخت جایگاه راهبردی بانوان در نهضت عاشورا، با تمرکز بر نقش حضرت زینب (س)، تحلیل عملکرد زنان حاضر در کربلا، و بررسی ابعاد معرفتی، اجتماعی و سیاسی حضور آنان در جبهه مقاومت از اهداف مهم این جلسه می باشد.
جایگاه زن در منظومه فکری اسلام
نگرش اسلام به زن و جایگاه آنان در منظومه فکری اسلام جایگاه بالایی دارد. زن در نگاه قرآن، موجودی مستقل، دارای شخصیت حقوقی، و مسؤول در برابر خداوند است.
در قرآن، زن از جایگاه والایی برخوردار است و به عنوان مادر، همسر، و بخشی از جامعه انسانی مورد احترام قرار گرفته است. قرآن به صراحت بیان میکند که زن و مرد در آفرینش از یک نفس واحد هستند و فضیلت به جنسیت یا نژاد را رد میکند. زنان در قرآن به عنوان مادرانی فداکار، همسرانی وفادار، و افرادی با استعداد و توانمندیهای خاص معرفی شدهاند. همچنین، قرآن به زنان حقوق و تکالیفی را نسبت میدهد که بر اساس آن، آنها میتوانند در جامعه نقشآفرینی معیار فضیلت در اسلام، نه جنسیت، بلکه ایمان، علم و تقوا است.
ارزشهای انسانی در زن و مرد یکسان است و در نسبتِ ارزشیِ او با جنس مرد، مطلقاً جنسیّت مطرح نیست: «وَ المُؤمِنونَ وَ المُؤمِناتُ بَعضُهُم اَولیاءُ بَعضٍ یَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَ یَنهَونَ عَنِ المُنکَر»(سوره مبارکه التوبة آیه ۷۱) تا آخر؛ «اِنَّ المُسلِمینَ وَ المُسلِماتِ وَ المُؤمِنینَ وَ المُؤمِناتِ وَ القانِتینَ وَ القانِتات»(سوره مبارکه الأحزاب آیه ۳۵) تا آخرِ آیهی سورهی احزاب. همهی اینها پیش خدای متعال در مراتب عروج معنوی یکسانند؛ یعنی مطلقاً نه این بر او ترجیح دارد، نه او بر این ترجیح دارد؛ هر دو با استعدادِ مشابه در این راه قرار داده شدهاند و به همّتشان بستگی دارد؛ زنهایی هستند که هیچ مردی به پای آنها نمیرسد. بنابراین، جنسیّت مطرح نیست.( بیانات در دیدار اقشار مختلف بانوان ۱۴۰۲/۱۰/۰۶)
همچنین خداوند متعال در آیه 13 سوره حجرات می فرماید: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ» قرآن مجید بعد از آن که بزرگترین مایه مباهات و مفاخره عصر جاهلی یعنی نسب و قبیله را از کار میاندازد، به سراغ معیار واقعی ارزشی رفته میافزاید: «گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست» (إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ).
به این ترتیب قلم سرخ بر تمام امتیازات ظاهری و مادی کشیده، و اصالت و واقعیت را به مسأله تقوا و پرهیزکاری و خدا ترسی میدهد، و میگوید: برای تقرب به خدا و نزدیکی به ساحت مقدس او هیچ امتیازی جز تقوا مؤثر نیست. و از آنجا که تقوا یک صفت روحانی و باطنی است که قبل از هر چیز باید در قلب و جان انسان مستقر شود، و ممکن است مدعیان بسیار داشته باشد و متصفان کم، در آخر آیه میافزاید: «خداوند دانا و آگاه است» (إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ).
پرهیزکاران را به خوبی میشناسد، و از درجه تقوا و خلوص نیت و پاکی و صفای آنها آگاه است، آنها را بر طبق علم خود گرامی میدارد و پاداش میدهد مدعیان دروغین را نیز میشناسد و کیفر میدهد.(برگزیده تفسیر نمونه، ج4، ص508)
نمونههای زنانه در تاریخ انبیاء
از نمونههای زنانه در تاریخ انبیاء می توان به حضرت آسیه (علیهالسلام) زن فرعون و الگوی ایمان در دل طاغوت نام برد، بر اساس برخی آیات قرآن، آسیه با آنکه در دربار فرعون میزیست اما به خداوند ایمان داشت؛ آسیه هنگامی که معجزه عصای موسی را دید به او ایمان آورد. او ایمان خود را از فرعون پنهان نگاه میداشت و هنگامی که فرعون از ایمان او آگاه شد، از او خواست تا از پرستش خدا دست بردارد، اما آسیه نپذیرفت و فرعون او را شکنجه کرد.(ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۴۶.) فرعون، دستور داد دست و پای او را به میخهایی (اوتاد) بسته، بدنش را در آفتاب قرار داده و سنگ بزرگی بر سر او فرود آورند که در اثر همین شکنجهها، کشته شد.(طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۷۳۹)
در برخی روایات دیگر از وی در کنار علی بن ابی طالب(ع)، مؤمن آل یاسین به عنوان کسانی که پیش از اسلام هرگز کفر نورزیدند، یاد شده است.(حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۰۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۲۹۶.)
از دیگر نمونه ها حضرت مریم (س)، مادر حضرت عیسی (ع) می باشد، یکی از مهمترین زنان در ادیان ابراهیمی است. او در اسلام و مسیحیت جایگاهی والا و مقدس دارد و به عنوان زنی پاکدامن و برگزیده شناخته میشود.
در قرآن کریم، نام مریم به عنوان تنها زنی که نامش در این کتاب مقدس ذکر شده است، بارها تکرار شده و به عنوان بانویی طاهره و برگزیده معرفی شده است. تولد معجزهآسای عیسی از مریم، بدون دخالت پدر، یکی از مهمترین وقایع زندگی اوست که در قرآن و انجیل نیز به آن اشاره شده است، حضرت مریم (س) نماد طهارت، پرهیزگاری و بصیرت است.
بانوان در کاروان امام حسین(ع)
بانوان نقش بسیار مهمی در کاروان امام حسین (ع) ایفا کردند و همراهی آنها با این کاروان دلایل متعددی داشت. حضور زنان موجب تثبیت بعد انسانی، عاطفی و خانوادگی نهضت عاشورا شد و به این حرکت معنوی رنگ و بوی انسانی بخشید. همچنین، بانوان پس از واقعه عاشورا به عنوان مبلغان و اطلاعرسانان اصلی به ترویج پیام امام حسین (ع) پرداختند و با این کار رسالت تبلیغی نهضت را ادامه دادند. حضور آنها در کاروان تأثیر قابل توجهی بر افکار عمومی مردم کوفه و شام داشت و موجب گسترش آگاهی و حمایت از اهداف حسینی شد.
ترکیب سنی و جایگاه بانوان همراه کاروان نیز بسیار متنوع بود؛ از کودکان خردسالی مانند رقیه و سکینه تا بانوان سالخورده، همه در این کاروان حضور داشتند. همچنین، این همراهان شامل اهل بیت امام حسین (ع) و همچنین همسران یاران ایشان، همچون دلهم همسر زهیر، میشدند که این تنوع، اهمیت و گستردگی نقش زنان در این واقعه تاریخی را نشان میدهد.
حضرت زینب (س)؛ محور بصیرت و افشاگری
حضرت زینب (س) بهعنوان محور بصیرت، صبر و افشاگری، نقش بیبدیلی در تداوم نهضت حسینی ایفا کرد. ایشان بانویی بود برخاسته از مکتب نبوی و علوی، که علم، حکمت و معرفت را در کنار شهامت و درایت در وجود خود جمع کرده بود. صبر زینب (س)، صبری کبیر و مقاومانه بود؛ سکوتی آگاهانه و لبخندی حکیمانه در دل سختترین بلاها، که نشان از اوج ایمان و استواری روح داشت. حضرت زینب (س) از مدینه تا کربلا، و سپس در کوفه و شام، حضوری فعال و مؤثر داشت و در تمام مراحل، نقشی کلیدی در هدایت، پایداری و انتقال پیام عاشورا ایفا کرد.
از جلوههای برجسته شخصیت ایشان، خطبههای روشنگرانهای است که پس از واقعه عاشورا ایراد کردند. در کوفه، با خطاب قرار دادن مردم با عبارت کوبندهی «یَا أَهْلَ الْكُوفَةِ یَا أَهْلَ الْخَتْلِ وَ الْغَدْرِ وَ الْخَذْلِ أَلَا فَلَا رَقَأَتِ الْعَبْرَةُ وَ لَا هَدَأَتِ الزَّفْرَةُ إِنَّمَا مَثَلُكُمْ كَمَثَلِ الَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكاثاً.
حضرت زینب سلام الله علیها در خطبهای به مردم کوفه فرمودند:«امّا بعد، ای مردم كوفه، ای مردم خیانتکار و پیمان شکن و بیغیرت، اشكتان خشك نشود و نالههایتان آرام نگیرد، مثل شما همانند آن زنی است که رشته خود را پس از محکم تابیدن از هم باز کرد...»(الإحتجاج ، احمد بن علی طبرسی، ج ۲، ص ۳۰۴؛ اللهوف، سید بن طاووس، ص ۱۴۶؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۴۵، ص ۱۰۸.)، نقاب از چهره نفاق برداشتند و وجدان خفته تودهها را بیدار ساختند.
در مجلس یزید در شام نیز با ایراد خطبهای آتشین، هیمنه دستگاه ظلم را در هم شکستند و تصویر حقیقی زن مؤمن، آگاه و استوار را به نمایش گذاشتند. کلام نافذ ایشان، از جمله جملهی تاریخی «فَكِدْ كَيْدَكَ وَاسْعَ سَعْيَكَ... فَوَ اللَّهِ لَا تَمْحُو ذِكْرَنَا»، پیام روشن استقامت، ایمان و ماندگاری راه حق را به گوش تاریخ رساند.
حامد میرزاخان
ارسال نظرات