روش تحقق عدالت و اخلاق در جامعه و حکمرانی

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حجتالاسلام محمدحسین پیشاهنگ مسؤول میز جامعه معنوی اندیشگاه بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، و مدیر گروه تبلیغی نجات، در نشست تخصصی «بازخوانی اخلاق کارگزاران در کتاب میزانالملوک و الطوائف» اثر سید جعفر کشفی یکی از چهرههای برجسته اندیشه سیاسی معاصر ایران، تأکید کرد: اندیشههای اخلاقی کشفی ظرفیت بالایی برای بازسازی نظریه اخلاقی حکمرانی در جهان معاصر دارد، بهویژه از آن جهت که بر بنیاد توحید، فضیلت و عدالت استوار شده است.
وی افزود: یکی از نکات مهم در بازخوانی اثر کشفی، تفکیک میان دو سطح در نظریه اوست؛ نخست سطح ساختار اجتماعی و تقسیمات طوایف که طبیعتاً متأثر از شرایط زمانه و قابل بازنگری است؛ و دوم سطح اصول اخلاقی بنیادین که جنبه فراتاریخی داشته و همچنان قابلیت بهکارگیری دارد. به عبارت دیگر اگرچه تقسیمبندی کشفی از جامعه به هفت طبقه ممکن است امروزه دیگر کفایت نکند و نیازمند توسعه و تطبیق با واقعیات نوین اجتماعی باشد اما بنیانهای توحیدی و عدالتمحور نظریه او در باب اخلاق و فضیلت همچنان معتبر است.
مبانی حکمرانی اخلاقی در جمهوری و دموکراسی
حجتالاسلام محمدحسین پیشاهنگ، مسؤول میز جامعه معنوی اندیشگاه بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و معاون خبرگزاری رسا با اشاره به لزوم تدوین نظامنامههای اخلاقی برای ساختارهای جدید حکمرانی از جمله جمهوریها یا کشورهای دارای دموکراسی، نظریه اخلاقی کشفی را از دو منظر قابل استفاده در دوران معاصر دانست و افزود: از منظر نخست فضائل چهارگانه عدالت محور کشفی در میزان الملوک، در حکومتهای سابق، درسنامهای اخلاقی برای سلاطینی بود که بدون این معیارها به سلطنت رسیده بودند اما اکنون معیاری دقیق برای انتخاب حاکمان در حکومتهای سکولار است و مردم (بعلاوه نهادهایی چون شورای نگهبان) باید به وجود این فضائل در منتخبین دقت کنند.
وی با اشاره به مردمسالاری در نظامات جمهوری به نقش مردم در حکومت و حکمرانی اشاره کرد و افزود: از منظر دوم نیز وقتی مردم حاکم باشند، باید علاوه بر تخلق به صفات طبقه و طائفه خود، نظام اخلاقی حکمرانی یعنی عدالت در فضائل چهارگانه حکمت، سخاوت، عفت و شجاعت را در خود تجلی بدهد تا بتواند در فرایند انتخابات نیز نمایندهای واجد این صفات را انتخاب کند. جامعهای که خودش به این فضائل و عدالت در فضیلتها دست نیافته باشد، لاجرم یا نمیخواهد یا نمیتواند در مقام صاحبان اصلی حاکمیت، حاکمانی با این صفات را برگزیند. انتخاب ولی فقیه در حکومت اسلامی با وساطت منتخبین ملت از میان خبرگان واجد این ویژگی نیز مکانیزمی بر همین اساس است تا حکمران اسلامی، از مرحله انتخاب، واجد این صفات باشد.
حجت الاسلام پیشاهنگ در بخش دیگری از سخنان خود تأکید کرد: علیرغم ضرورت بازنگری در ساختار اجتماعی میزانالملوک، آنچه در نظریه کشفی باید حفظ شود، بنیانِ اخلاق و فضائل حکمرانی یعنی عدالت است. کشفی با تأکید بر چهار فضیلت بنیادین یعنی حکمت، سخاوت، عفت و شجاعت، عدالت را بهعنوان «معیار» و «تاج فضایل» معرفی میکند که از تعادل میان این چهار فضیلت حاصل میشود.
وی افزود: این تعریف اخلاقی و کاربردی از عدالت، میتواند در زمانه ما نیز معیار سنجش شایستگی مدیران و کارگزاران باشد. اگر امروز کشفی با ما سخن میگفت، احتمالاً میگفت: «شما عدالت را در قانون اساسیتان بهعنوان شرط زمامداری آوردهاید اما من تعریفی عینی و فضیلتمحور از آن در اختیارتان میگذارم.»
تقسیمبندی اجتماعی کشفی در پرتو طوایف نوظهور جامعه امروز
حجتالاسلام پیشاهنگ با اشاره به تغییرات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی عصر جدید تصریح کرد: در جامعه امروز با طوایف جدیدی همچون نظامیان و سربازان، کارگران، کارمندان نهادهای مدنی و نخبگان رسانهای و سایر طوائف در طبقه متوسط شهری مواجهیم که در تقسیمبندی سنتی کشفی لحاظ نشدهاند. حتی در میان همان طبقات سنتی نیز تنوع و لایههای درونی تازهای شکل گرفته است؛ برای مثال طبقه «ارباب قلم و وزرا» امروز میتواند شامل مدیران ارشد، استادان دانشگاه، تحلیلگران رسانهای و نخبگان حوزه سیاستگذاری عمومی باشد.
وی در ادامه افزود: بهنظر میرسد کشفی عدد «هفت» را با الهام از نمادپردازی عرفانی و حکمت عددی انتخاب کرده و نه از سر تحلیل جامعهشناختی دقیق. از همینرو توسعه این طبقات به تعدادی بیشتر هم در زمان خودش و هم در زمان ما ممکن و قابل دفاع است.
مسؤول میز جامعه معنوی اندیشگاه بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: با اینحال آنچه در نظریه کشفی اصالت دارد و باید حفظ شود بنیان فضیلتمحور آن است. کشفی با تأکید بر چهار فضیلت اساسی یعنی حکمت، سخاوت، عفت و شجاعت، عدالت را بهمثابه «تاج فضایل» معرفی میکند؛ فضیلتی که از تعادل میان این چهار شاخه اصلی برمیخیزد. این تعریف از عدالت تعریفی کاربردی، اخلاقی و عملیاتی است که میتواند در هر زمان و زمینهای ملاک ارزیابی شایستگی حاکمان و کارگزاران قرار گیرد.
حجتالاسلام پیشاهنگ در ادامه افزود: میتوان تصور کرد که اگر امروز کشفی در گفتوگویی فرضی با ما حضور داشت به ما میگفت: شما عدالت را بهعنوان شرط زمامداری در قانون اساسیتان قرار دادهاید، اما من تعریف عینی، قابل اندازهگیری و مبتنی بر فضایل انسانی از عدالت را در اختیار شما میگذارم.
وی در ادامه افزود: البته این تعریف نیز قابلیت بسط دارد؛ مثلاً میتوان فضایل دیگری همچون «صداقت» یا «پاسخگویی» را نیز به مجموعه فضایل کارگزاران افزود بیآنکه توازن نظریه کشفی برهم بخورد. بهویژه در نظام مردمسالاری دینی جمهوری اسلامی که مشروعیت حکمرانان نه از طریق زور بلکه از مسیر رأی و اعتماد عمومی حاصل میشود، فضیلتمحوری میتواند به یک گفتمان عمومی بدل شود و کیفیت انتخابها در نهادهای حکمرانی همچون مجلس و دولت را بهطور مستقیم ارتقا دهد.
شرط شکلگیری حکمرانی دینی مبتنی بر توحید
مدیر گروه تبلیغی نجات با اشاره به ضرورت تبدیل این آموزهها به گفتوگویی اجتماعی تأکید کرد: اگر فضایل انسانی همچون حکمت، سخاوت، عفت و شجاعت، مبنای سنجش شایستگی مدیران و کارگزاران در انتخابات و انتصابات قرار گیرد میتوان انتظار داشت که حکمرانی دینی بهواقع بر مدار اخلاق و توحید شکل گیرد و از افتادن در ورطههای سیاستبازی، شعارزدگی یا مصلحتگرایی کور اجتناب شود.
وی در ادامه به دو نکته اساسی در نظریه کشفی اشاره کرد: نخست، قرار دادن عدالت بهعنوان فضیلت رأس و معیار مرکزی به گونهای که هم تعریفی دقیق از فضائل ارائه میکند و هم تعریف تازهای از عدالت بدست میآید؛ و دوم، قرار دادن اندیشه توحیدی و صفات الهی به عنوان پایه نظامات اخلاقی در طوائف گوناگون از سلاطین تا صنعتگران و دهقانان.
بر این پایه اگر کسی بخواهد فضیلتی مانند صداقت را اضافه کند با رعایت این دو شرط یعنی توحید و عدالت، میتواند آن را بار رعایت حکمت و مصلحت وارد نظام اخلاقی حاکمان کند به گونهای که نه در دام افراط و مصلحت گریزی بیفتند و نه گرفتار تفریط کذب و دروغ یا دورویی شود.
حجتالاسلام پیشاهنگ در تشریح بنیان نظری این دیدگاه گفت: فضیلتمحوری در نگاه کشفی ریشه در عدالت به معنای تعادل و توجه به صفات الهی یعنی اخلاق توحیدی دارد. در نظریه او اخلاق صرفاً مجموعهای از باید و نبایدهای قراردادی یا فرهنگی نیست بلکه تجلی اسماء و صفات الهی در حیات فردی و اجتماعی انسان است. بر این اساس هر قشر اجتماعی باید تجلیگاه صفتی از صفات الهی باشد، مثلا حاکمان مظهر قوام و ربوبیت؛ کشاورزان، تجلی رزاقیت و رحمت؛ اهل قلم، مظهر حکمت؛ و هر طایفه آیینهای از جمال و جلال الهی است.
وی افزود: این نگاه پیوندی عمیق میان عرفان، الهیات و اخلاق اجتماعی ایجاد میکند و میتواند بنیانی برای نهادینهسازی اخلاق توحیدی در ساختار حکمرانی اسلامی باشد. چنین نگاهی اگر در فرهنگ عمومی جامعه نهادینه شود، دیگر نیاز به اخلاق فرمایشی و توصیهنامهای نیست؛ بلکه جامعه بهصورت طبیعی به سوی زیست اخلاقی و الهی حرکت خواهد کرد.
مبنای اصلی جامعه اسلامی از منظر رهبر انقلاب
حجتالاسلام پیشاهنگ با استناد به فرمایش رهبر معظم انقلاب در دیدار سال گذشته با اعضای مجلس خبرگان رهبری یادآور شد: رهبر انقلاب بر این نکته تأکید کردند که یکی از وظایف اصلی حکومت اسلامی ترویج اندیشه توحید و تحقق جامعه توحیدی است. بههمین دلیل زمانی که از «جامعه اخلاقی» سخن میگوییم باید دقت کنیم که این اخلاق ریشه در توحید داشته باشد و نه در صرف آموزههای فردی یا عرفی.
مدیر گروه تبلیغی نجات در پایان تأکید کرد: از کتاب «میزانالملوک و الطوائف» میتوان دو اصل بنیادین استخراج کرد که برای امروز ما نیز راهگشا هستند: نخست، اینکه پایه اخلاق اجتماعی، ریشه در توحید دارد و دوم اینکه اخلاق و فضیلت بر محور عدالت باید در همه ساحتهای زندگی، بهویژه در حکمرانی جاری باشد. حتی اگر کل کتاب بازخوانی نشود، همین دو اصل میتوانند مبنای بازسازی نظریه اخلاق سیاسی ـ اجتماعی در عصر ما باشند؛ نظریهای که جامعه را نه بر مدار منافع بلکه بر مدار فضیلت و اسماء الهی سامان میدهد.
مهدی الهی