۱۷ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۵۹
کد خبر: ۷۹۳۷۴۰
استاد سطح عالی حوزه علمیه فارس در گفتگوی تفصیلی با رسا؛

سراب معنویت؛ بررسی ماهیت شرک‌آلود عرفان کیهانی

سراب معنویت؛ بررسی ماهیت شرک‌آلود عرفان کیهانی
فارس- سرکار خانم آهنگران گفت: عرفان حقیقی تنها در پرتو قرآن، عترت و عقلانیت اسلامی معنا می‌یابد. هر عرفانی که انسان را از توحید، ولایت و شریعت دور کند، نه عرفان الهی بلکه سرابی از معنویت است.

در پی گسترش عرفان‌های نوظهور و جریان‌های شبه‌دینی در سال‌های اخیر، موضوع عرفان حلقه یا همان «عرفان کیهانی» به یکی از مهم‌ترین مباحث فرهنگی و اعتقادی جامعه تبدیل شده است. این جریان، با استفاده از مفاهیم به‌ظاهر معنوی و تفسیرهای شخصی از دین، آموزه‌هایی را ترویج می‌کند که در تضاد کامل با مبانی اسلام قرار دارد.

در همین راستا سمیه آهنگران استاد سطح عالی حوزه علمیه فارس در گفت و گوی تفصیلی با خبرنگار خبرگزاری رسا در فارس، به بررسی دقیق ماهیت، مبانی فکری، نقدهای واردشده و حکم فقهی این جریان انحرافی پرداخت.

ماهیت عرفان حلقه و ادعاهای آن

عرفان حلقه که با نام‌هایی مانند «عرفان کیهانی» یا «عرفان ۱۱۵» نیز شناخته می‌شود، جریانی نوپدید است که در دهه‌های اخیر توسط فردی به نام محمدعلی طاهری در ایران پایه‌گذاری شد که هسته مرکزی این جریان، اعتقاد به وجود شبکه‌ای زنده و هوشمند به نام شبکه شعور کیهانی است که به زعم آنان، سراسر عالم را دربر گرفته و منشأ تمام آگاهی‌ها و انرژی‌هاست.

هدف اصلی پیروان این عرفان، اتصال به این شبکه از طریق استاد یا حلقه‌ای از افراد است که در جلسات گروهی یا با ذکرهای خاص انجام می‌شود. آنان این فرآیند را “حلقه شدن” می‌نامند و معتقدند انسان کامل کسی است که به حقیقت عدد ۱۱۵ (ارزش ابجدی آیه شریفه قل هو الله احد) متصل گردد و از منِ کاذب خود رها شود.

در عرفان حلقه تجربه شخصی و شهود درونی معیار حقیقت تلقی می‌شود؛ هر احساس درونی مانند دیدن نور یا شنیدن صوت، به‌عنوان تجربه معنوی واقعی معرفی می‌گردد، حتی اگر با ظواهر شرع و احکام الهی مغایرت داشته باشد.

همچنین پیروان این جریان برای آیات قرآن و روایات، تفسیرهای نمادین و شخصی ارائه می‌دهند؛ برای نمونه، شبکه شعور کیهانی را معادل «لوح محفوظ» یا «ملأ اعلی» می‌دانند و از «شفادهی و کرامات» مانند درمان بیماران صعب‌العلاج سخن می‌گویند، بی‌آنکه دلیلی شرعی یا عقلی برای آن ارائه دهند.

نقدهای الهیاتی بر عرفان حلقه

پیش از آن‌که به حکم فقهی این جریان بپردازیم، لازم است نقدهای علمی و الهیاتی آن را بررسی کنیم. مهم‌ترین ایراد، شرک در توحید ربوبی است. در اسلام، خداوند یگانه مدبر و پروردگار عالم است، اما این جریان با فرض «شبکه‌ای هوشمند و مستقل» عملاً شریک برای خدا قرار داده است. دوم، انحراف در توحید عبادی است؛ زیرا استعانت از شبکه‌ای فرضی، نوعی عبادت غیرخدا و خروج از مسیر عبودیت الهی است.

از دیگر اشکالات این فرقه، تأویل‌های نادرست از قرآن و سنت است که بدون رعایت اصول تفسیری، موجب انحراف در فهم دین می‌شود. علاوه بر آن، آنان ولایت ائمه معصومین(ع) را کنار نهاده و اتصال به شبکه را جایگزین توسل و ولایت‌پذیری می‌دانند. در چنین نگرشی، تجربه شخصی بر شریعت مقدم می‌شود و معیار حق و باطل، احساس درونی افراد است؛ نتیجه آن شکل‌گیری نوعی دین شخصی و نسبی‌گرایی معنوی است. بخشی از مبانی عرفان حلقه متأثر از بوداییسم، عرفان هندی و تصوف غربی است که هیچ نسبتی با آموزه‌های اسلامی ندارد.

حکم فقهی و نظریات مراجع تقلید

با توجه به این انحرافات، تقریباً تمامی مراجع عظام تقلید و نهادهای رسمی دینی، عرفان حلقه را باطل، ضاله و پیروی از آن را حرام دانسته‌اند. این حکم بر چهار پایه استوار است: 1- ماهیت شرک‌آمیز این جریان و اعتقاد به قدرتی مستقل از خدا 2- اختراع یک دین موازی با اسلام 3- تهدید باورهای دینی مردم به‌ویژه جوانان 4- وجود گزارش‌هایی از سوءاستفاده‌های مالی و روانی از اعضای این جلسات.

دفتر مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) صریحاً عرفان‌های کاذب از جمله عرفان حلقه را حرام دانسته و مطالعه و ترویج آن را ممنوع اعلام کرده است. آیت‌الله مکارم شیرازی نیز در پاسخ به استفتائات متعدد، این جریان را باطل و شرکت در جلسات آن را حرام دانسته‌اند. همچنین آیت‌الله سبحانی، عرفان حلقه را مخالف مبانی اصیل اسلام معرفی کرده و مجلس خبرگان رهبری نیز در بیانیه‌ای آن را فرضیه‌ای الحادی و ناقض توحید ربوبی توصیف نموده است.

عرفان حلقه؛ مصداق روشن یک جریان انحرافی

عرفان حلقه در واقع نوعی جریان نوپدید دینی(NRM) است که با تفسیر خاص و انحرافی از هستی و دین، خود را مسیر سلوک معرفی می‌کند. اما از منظر فقهی و کلامی اسلام، این مکتب با دو اصل اساسی دین در تضاد است: نخست با قرار دادن “شبکه شعور کیهانی” به‌عنوان مدبر جهان توحید ربوبی را نقض کرده و دوم با مقدم‌داشتن تجربه شخصی بر شریعت، توحید عبادی و تشریعی را از میان برده است.

بر اساس فتاوای مراجع، اعتقاد به مبانی عرفان حلقه شرک‌آلود و باطل است، شرکت در جلسات آن حرام، تبلیغ و آموزش آن جایز نیست و مطالعه کتاب‌های مربوطه برای افراد غیرمتخصص نیز ممنوع است. ازاین‌رو، این جریان به‌وضوح در زمره فرقه‌های ضاله قرار دارد و مراجع تقلید و نهادهای دینی بارها نسبت به خطرات آن هشدار داده‌اند.

پیروان دین باید هوشیار باشند که عرفان حقیقی تنها در پرتو قرآن، عترت و عقلانیت اسلامی معنا می‌یابد. هر عرفانی که انسان را از توحید، ولایت و شریعت دور کند، نه عرفان الهی بلکه سرابی از معنویت است.

ارسال نظرات