ایلان ماسک و لغو نتفلیکس؛ شاهدی بر ایدئولوژیک بودن محصولات رسانهای + فیلم

تصمیم اخیر ایلان ماسک برای لغو اشتراک نتفلیکس بار دیگر نشان داد که محصولات رسانهای صرفاً ابزار سرگرمی نیستند، بلکه حامل ایدئولوژیها و ارزشهای خاصاند؛ مسئلهای که ضرورت هوشیاری خانوادهها در برابر محتوای مصرفی فرزندانشان را دوچندان میکند.
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، محصولات رسانهای را نمیتوان صرفاً ابزار سرگرمی یا گذران وقت دانست؛ این آثار همواره بر بنیانهای فکری و ایدئولوژیک خاصی شکل میگیرند و جهانبینی نهفته در پسِ آنها را به مخاطب منتقل میکنند. هر فیلم، سریال یا انیمیشن، علاوه بر روایت داستان، حامل ارزشها، هنجارها و نگاه ویژهای به زندگی و جامعه است که بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم ذهن مخاطب را تحت تأثیر قرار میدهد.
هنگامی که فرد پای تماشای چنین تولیداتی مینشیند، ناخودآگاه با نظام ارزشی سازندگان آن همراه میشود؛ چرا که تصویر، موسیقی، روایت و شخصیتپردازیها همه در خدمت القای یک چارچوب فکری مشخص هستند. به همین دلیل است که رسانهها در دنیای امروز تنها وسیلهای برای سرگرمی نیستند، بلکه به مثابه ابزار تربیت، هدایت و حتی مهندسی افکار عمومی عمل میکنند.
در این میان، وقتی یک محصول رسانهای با محوریت ایدئولوژیهای خاص – مانند نگاههای جنسیتی یا سبکهای فرهنگی و اجتماعی نوظهور – ساخته میشود، پیام آن تنها محدود به داستان نیست، بلکه ذهنیت و حساسیتهای تازهای را در مخاطب شکل میدهد. تکرار و استمرار چنین مواجههای، بهتدریج الگوهای رفتاری و باورهای افراد را تغییر داده و نوعی همسویی با ایدئولوژی پنهان در متن رسانه ایجاد میکند.
از این رو، توجه به بُعد ایدئولوژیک محصولات رسانهای برای خانوادهها، سیاستگذاران فرهنگی و حتی مخاطبان فردی امری ضروری است؛ زیرا غفلت از این واقعیت میتواند به نفوذ آرام اما عمیق ارزشهایی بینجامد که لزوماً با فرهنگ و باورهای بومی سازگار نیستند.
شاهد روشن این مسئله، واکنش ایلان ماسک است؛ در روزهای اخیر اعلام کرده که اشتراک نتفلیکس خود را لغو کرده و از دیگران نیز خواسته تا برای حفظ سلامت فرزندانشان همین کار را انجام دهند. ماسک در پلتفرم «ایکس» نوشت: «Cancel Netflix for the health of your kids».
دلیل اصلی این اقدام، انتقاد او از برخی برنامههای کودک نتفلیکس است که به گفته ماسک، نمایندگی شخصیتهای ترنسجندر و محتوای مرتبط با ایدئولوژیهای جنسیتی را ترویج میکنند. نمونهای که او به آن اشاره کرده، انیمیشن Dead End: Paranormal Park است که در آن یکی از شخصیتها ترنس معرفی میشود. همچنین ماسک صحنهای از مجموعه Jurassic World: Camp Cretaceous را مثال زده که در آن رابطه همجنسگرایانه نشان داده شده است.
بنابراین این رویداد نشان میدهد که محصولات رسانهای تنها ابزار سرگرمی نیستند؛ بلکه میدان جدی نزاعهای فرهنگی و ایدئولوژیکاند و هر مخاطب، آگاهانه یا ناآگاهانه، در معرض پذیرش یا مقاومت در برابر این جهانبینیها قرار دارد؛ اگرچه شاید برخی این واکنش را حمل بر جریان و مسائل سیاسی کنند ولی نمی توان چشم را به روی حقیقت بست.
این در حالی است که در جمهوری اسلامی ایران ـ که بنا بر مبانی انقلاب اسلامی باید مروج جهانبینی توحیدی، سبک زندگی اسلامی و ارزشهای الهی باشد ـ هنوز قاعده و نظام منسجم و الزامآوری در عرصه تولید و توزیع محصولات رسانهای وجود ندارد. در غیاب چنین چارچوبی، بخش قابل توجهی از محتوای رسانهای که وارد زندگی روزمره مردم، بهویژه کودکان و نوجوانان میشود، نه تنها حامل ارزشها و فرهنگ بومی و اسلامی نیست، بلکه گاه تحت تأثیر مستقیم الگوهای غربی و ایدئولوژیهای سکولار شکل میگیرد. این خلأ قانونی و سیاستی، سبب میشود رسانه ملی و سایر نهادهای فرهنگی در ایفای نقش راهبردی خود در هدایت افکار عمومی و صیانت از هویت نسل آینده دچار کاستیهای جدی شوند.
ارسال نظرات