گزارشی از بیستوچهارمین پیشنشست تخصصی همایش بینالمللی الهیات مقاومت با محوریت «زن و مقاومت»

به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، بیستوچهارمین پیشنشست تخصصی اولین همایش بینالمللی الهیات مقاومت با موضوع «زن و مقاومت» در تالار شهید بهشتی دانشگاه باقرالعلوم(ع) و با حضور جمعی از اساتید، پژوهشگران و دانشجویان حوزه الهیات و مطالعات زنان برگزار شد.
این نشست با هدف تبیین ابعاد الهیاتی، فرهنگی و تمدنی نقش زن در گفتمان مقاومت اسلامی و واکاوی نسبت زن با عقلانیت مدرن غربی و الهیات اسلامی برگزار گردید.
گفتنی است مجموعه پیشنشستهای همایش بینالمللی الهیات مقاومت، مقدمهای برای برگزاری این همایش در آذرماه ۱۴۰۴ در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد است. این همایش درصدد است بستر گفتوگو و همافزایی علمی میان پژوهشگران داخلی و بینالمللی را در موضوع «الهیات مقاومت» فراهم آورد.
زن در الهیات مقاومت؛ عقلانیتی ایجابی در برابر عقلانیت مردانه غرب
در ابتدای نشست، دکتر مریم منصوری، عضو هیأت علمی دانشگاه شاهد، با گرامیداشت یاد شهدای مقاومت، بهویژه زنان شهیده جبهههای مقاومت اسلامی، به تبیین نسبت زن و مقاومت از منظر الهیاتی و تاریخی پرداخت.
وی با اشاره به ریشههای فکری نگاه غرب به زن، اظهار داشت: برای فهم نسبت زن و مقاومت در جهان معاصر باید به دوران روشنگری و رنسانس بازگردیم؛ جایی که زن در تفکر مدرن غربی به حوزه خصوصی و بدن و طبیعت تقلیل یافت و مرد بهعنوان نماد عقلانیت و سیاست در حوزه عمومی تعریف شد. این دوگانهی زن و مرد بر پایه تقابل بنا شده و از همان آغاز بحرانزا بوده است.
منصوری افزود: در عقلانیت مدرن، انسان معیار، مرد سفیدپوست اروپایی است و همین نگاه، زنان و دیگر گروهها را در حاشیه و بیعاملیت قرار داده است. تمدن غرب با تکیه بر عقلانیت ابزاری، بدن و طبیعت را سرکوب کرده و زنان را به نیروی کار در خدمت سرمایه تبدیل کرده است.
وی در ادامه با اشاره به نقدهای شکلگرفته در اندیشه متفکرانی چون فوکو، وبر، فروید و مارکوزه گفت: هرچند در نیمه قرن بیستم نقدی به عقلانیت مردسالار غرب شکل گرفت و گروههای حاشیهنشین مانند زنان و رنگینپوستان به عاملیت دست یافتند، اما این مقاومت در غرب، بیشتر سلبی بود؛ نفی نظم موجود بدون ارائه نظم بدیل.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: در مقابل، الهیات مقاومت اسلامی مبتنی بر عقلانیتی ایجابی و الهی است؛ مقاومتی که نه بر نفی، بلکه بر آفرینش نظم الهی و عدالتمحور استوار است. در جهانبینی اسلامی، زن و مرد در تقابل نیستند، بلکه در نسبت زوجیت و تکمیل یکدیگر تعریف میشوند. مقاومت اسلامی سرکوب هیچ جنسیتی را در خود ندارد و زن در این نظام، بخشی فعال از عقلانیت الهی است.
وی با بیان اینکه در الهیات مقاومت، زن مسلمان هم در عرصه مستور مانند مادری مسئولانه و هم در عرصه اجتماعی و سیاسی فعال است، افزود: زن در مقاومت اسلامی، کرامت خود را در عین حضور اجتماعی حفظ میکند و در برابر نظم مدرن که بدن را ابزاری برای سلطه میبیند، عقلانیت الهی را بازنمایی میکند. دین و دینداری، خمیرمایه مقاومت زن مسلمان است.
منصوری در بخش پایانی سخنان خود ضمن هشدار نسبت به بازتولید الگوهای غربی در فضای رسانهای گفت: گاهی عاملیت زنانه اسلامی با عاملیت سلبی غربی خلط میشود. مقاومت زن مسلمان بر پایه حجاب، عقلانیت و اخلاق الهی است. اگر در این زمینه نظریهپردازی نکنیم، ممکن است در بازی گفتمانی غرب گرفتار شویم. فصل امروز، فصل عاملیت زن مسلمان در چارچوب اسلامی است و باید برای آن نظریهپردازی عمیق انجام شود تا الگوی حضور زن مسلمان در مقاومت تمدنی به درستی تبیین گردد.
زن در میدان معنا و بقا؛ از زینب کبری(س) تا زنان مدافع حرم
در ادامه نشست، دکتر فاطمه امیری روحاللهی، عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)، با ارائه بحثی با عنوان «زنان مقاوم و بدنمندی جنگ»، به تحلیل صورتبندی تاریخی کنشگری زنان در میدان مقاومت پرداخت.
وی گفت: زن در عرصه مقاومت تنها در پشت صحنه نیست، بلکه در میدان معنا و بقا نقشآفرین است. نخستین شکل مقاومت زنانه در تاریخ اسلام، مقاومت اخلاقی و ایمانی است؛ نمونه برجسته آن حضرت زینب(س) است که با زبان و ایمان خود پیام عاشورا را در تاریخ جاودانه کرد.
وی افزود: در تاریخ اسلام و پس از آن، زنان در میدانهای جنگ نیز حضور فعال داشتهاند. نسیبه در احد از پیامبر دفاع کرد و در تاریخ معاصر، زنانی چون زینبپاشا و بیبی مریم بختیاری علیه استعمار قیام کردند. در دفاع مقدس نیز هزاران زن در پشت جبههها، بیمارستانها و کارگاههای پشتیبانی حضور داشتند و برخی حتی در خط مقدم جنگیدند.
وی با اشاره به دیدگاه فرانتس فانون در کتاب دوزخیان زمین گفت: در نبرد الجزایر نیز زنان نه فقط پشتیبان، بلکه حامل پیام و سلاح بودند. این الگو در ایران نیز وجود دارد و زنان در حقیقت، حافظان زنده مقاومتاند.
امیری روحاللهی در ادامه به سومین شکل کنشگری زنان اشاره کرد و گفت: امروز زنان، نهاد حافظه جامعهاند؛ آنان روایتگر دردها و رشادتهای دوران جنگاند. زن مورخ خاموش جامعه است که درد را به آگاهی تبدیل میکند. اگر مردان از وطن دفاع میکنند، زنان از معنای وطن دفاع میکنند؛ یعنی از روح فرهنگی و ارزشهای جامعه اسلامی.
وی تأکید کرد: میتوان مقاومت زنانه را در سه سطح بررسی کرد: ۱. مقاومت فیزیکی و میدانی؛ مشارکت در جنگ و پشتیبانی،۲. مقاومت معنایی و روایتی؛ انتقال معنا و تجربه مقاومت و ۳. مقاومت تمدنی؛ حفظ ارزشها و آموزش نسل آینده. زن در هر سه سطح، نقشی بنیادین دارد و بدون او، مقاومت معنای خود را از دست میدهد.
امیری روحاللهی در پایان گفت: زن مقاومت در حاشیه نیست، بلکه در مرکز حافظه تاریخی جامعه ایستاده است. تفاوت زن ایرانی با دیگر زنان منطقه در همین الگوی تمدنی و فرهنگی خاصی است که از دل فرهنگ ایرانی و اسلام ناب برخاسته است.
مقاومت؛ پدیدهای انسانی و فراجنسیتی
در بخش دیگری از نشست، دکتر زهرا داورپناه، معاون ترویج و همکاری علمی پژوهشکده زن و خانواده، با رویکردی انتقادی به تحلیل جنسیتی مقاومت پرداخت و گفت: در گفتمان رسمی ما، گاهی از ترس افتادن در دام فمینیسم، دچار جنسیتزدگی معکوس میشویم؛ یعنی از ترس "جنسیتکوری"، دچار "کوری توسط جنسیت" میشویم.
وی با تأکید بر ذاتگرایی در نگاه اسلامی به زن و مرد افزود: من ذاتگرا هستم، زیرا تجربه زیست دینی نشان میدهد زن و مرد متفاوتاند اما مکمل یکدیگرند. با این حال، باید مراقب باشیم که تأکید بیش از حد بر تفاوتها به حذف کنشگری زنان منجر نشود.
داورپناه خاطرنشان کرد: گاهی در روایتهای مقاومت، کنشگری زنان در عرصههایی چون پشتیبانی روانی، تربیتی و فرهنگی دیده نمیشود. مثلاً آشپزخانههای مقاومت که توسط زنان خانهدار اداره میشوند، بخشی از جبهه مقاومتاند اما کمتر مورد توجه قرار میگیرند.
وی افزود: مقاومت زنانه اسلامی به رسمیت شناختهشدن نمیخواهد، بلکه بر ایمان و باور درونی استوار است. اما اگر نهادهای رسمی این کنشگری را نبینند، خودشان زیان میبینند، چون از ظرفیت عظیم زنانه در میدان مقاومت غافل میمانند.
این پژوهشگر حوزه زن و خانواده تصریح کرد: مقاومت، پدیدهای انسانی و فراجنسیتی است. وقتی تمام عرصههای غیرنظامی را زنانه تلقی کنیم، عملاً عرصه مردانه حیات را تضعیف کردهایم. مردان نیز در جبهه فرهنگی، اقتصادی و رسانهای باید حضور فعال داشته باشند تا مقاومت توازن خود را حفظ کند.
وی تأکید کرد: نباید اجازه دهیم مقاومت تنها با چهره زنانه یا مردانه بازنمایی شود؛ زیرا هر دو جنس، در مأموریت مقاومت الهی شریکاند. زن و مرد مؤمن، هر دو سربازان میدان پایداریاند.
زن مسلمان، معمار تمدن مقاومت
در پایان این نشست، دکتر سمیه حاجاسماعیلی، عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده، با محوریت «روایت مقاومت زنان؛ چالشها و فرصتها»، به نقد خوانشهای تقلیلگرایانه از مفهوم مقاومت زنانه پرداخت.
وی گفت: در گفتمان رایج، زن مقاوم معمولاً در شرایط استثنایی مثل جنگ و بحران تعریف میشود؛ در حالیکه این نگاه، زن را فقط در لحظه اضطرار به رسمیت میشناسد و در شرایط عادی، از سپهر فرهنگ و سیاست حذف میکند.
وی افزود: در الگوی سوم زن مسلمان که از دل انقلاب اسلامی زاده شده، مقاومت مفهومی پویا و تمدنی است. زن مسلمان فاعل تمدنساز است، نه کنشگری موقتی. رهبر معظم انقلاب نیز مقاومت را نه واکنشی بلکه راهی برای زندگی و ساختن دانستهاند.
حاجاسماعیلی خاطرنشان کرد: وقتی مقاومت را به لحظههای بحرانی محدود کنیم، در واقع پذیرفتهایم که در شرایط عادی نیازی به کنشگری زن نیست. در حالیکه زن مسلمان در همه عرصههای زندگی – از خانواده تا علم و سیاست – در حال مقاومت فرهنگی است.
وی با اشاره به تجربه زنان پس از انقلاب گفت: زنان ایرانی پس از انقلاب اسلامی تنها در جنگ حضور نداشتند؛ بلکه در انقلاب فرهنگی، در آموزش، در شکلدهی نهادهای مردمی و در پاسداری از ارزشهای انقلاب، نقش محوری داشتند.
وی افزود: در فلسطین و لبنان نیز زنان فقط در برابر اشغالگران نیستند، بلکه با راهاندازی شبکههای آموزشی و فرهنگی، حافظ هویت نسلهای جواناند. مقاومت زنانه یعنی پاسداری از هویت و معنا، نه فقط مقابله با دشمن نظامی.
عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده تأکید کرد: زن مسلمان در الگوی سوم، سرباز لحظه بحران نیست؛ بلکه معمار لحظههای ماندگار تمدن است. او با آگاهی از مأموریت الهی خویش، در هر شرایطی فاعل و سازنده است و مسیر مقاومت را از سطح واکنش به سطح تمدنسازی ارتقا میدهد.
جمعبندی
بیستوچهارمین پیشنشست تخصصی همایش بینالمللی الهیات مقاومت در دانشگاه باقرالعلوم(ع)، فرصتی برای بازخوانی جایگاه زن در الهیات مقاومت اسلامی بود. سخنرانان این نشست بر این نکته تأکید کردند که زن مسلمان در گفتمان مقاومت نه در حاشیه، بلکه در متن تاریخ و تمدن ایستاده است.
مقاومت در نگاه اسلامی، نه صرفاً کنشی سیاسی، بلکه روشی از زیستن در مسیر توحید و عدالت است؛ و زن، بهعنوان خمیرمایه تربیت و فرهنگ جامعه، ستون اصلی این مقاومت تمدنی بهشمار میآید.
همایش بینالمللی الهیات مقاومت با محوریت «زن و مقاومت» قرار است آذرماه ۱۴۰۴ با همکاری دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شود و بیتردید، نشستهای مقدماتی آن، زمینهساز شکلگیری گفتمان علمی نوینی درباره زن، عقلانیت الهی و مقاومت تمدنی در جهان معاصر خواهد بود.