فرسودگی دیجیتال در سایه تورم اپلیکیشنها؛ هر خدمت یک پلتفرم
در فضای دیجیتال ایران، پیامرسانهای داخلی مانند بله، ایتا و سروش پلاس بهعنوان جایگزینهایی برای پلتفرمهای جهانی معرفی شدهاند،جایگزینهایی که نهتنها در عملکرد، بلکه در فلسفه وجودی نیز تفاوتهای بنیادین دارند. اما پرسش مهم این است: آیا تعدد این اپها نشانهای از تنوع و رقابت سالم است یا بازتابی از تکرار، موازیکاری و فقدان سیاستگذاری یکپارچه؟
کاربران ایرانی روزانه با انبوهی از اپلیکیشنهای داخلی و خارجی مواجهاند؛ از بله، ایتا، سروش و شاد گرفته تا تلگرام و واتساپ. این پراکندگی نهتنها موجب سردرگمی و اتلاف وقت شده، بلکه مرزهای حریم خصوصی را نیز در فضای مجازی کمرنگ کرده و نبود سیاست یکپارچه در مدیریت پلتفرمها، کاربران را در معرض آسیبهای اطلاعاتی و امنیتی قرار داده است.
بررسیها نشان میدهد که بسیاری از کاربران، بهویژه والدین، معلمان و کارمندان هریک از یک نوع اپلیکیشن استفاده کرده و این تنوع و تعدد یک نارضایتی بوجود آورده است چرا که باید همزمان در چندین اپلیکیشن داخلی و خارجی فعالیت کرده تا از اطلاعیههای آموزشی، بانکی یا خانوادگی عقب نمانند بنابراین چنین وضعیتی، نوعی فرسودگی دیجیتال ایجاد کرده و اعتماد به سیاستگذاریهای فناوری را کاهش داده است.
هر پلتفرم مأموریتی متفاوت دارد؛ آموزش، خدمات بانکی، اطلاعرسانی یا ارتباطات شخصی، اما نبود یک سیاست واحد در مدیریت این فضا، کاربران را در چرخهای از آسیبهای امنیتی گرفتار کرده؛ در حوزه آموزش، اپلیکیشن «شاد» بهعنوان پلتفرم رسمی وزارت آموزشوپرورش معرفی شده اما ضعفهای فنی و محدودیتهای کاربری آن باعث شده تا برخی معلمان و مدارس بهصورت مستقل در ایتا یا پلتفرمهای دیگر گروههای درسی تشکیل دهند. این پراکندگی، خانوادهها را ناچار کرده تا چندین اپلیکیشن را همزمان بررسی کنند تا از اطلاعیههای آموزشی عقب نمانند.
در حوزه خدمات عمومی نیز وضعیت مشابهی حاکم است. برخی خدمات بانکی از طریق «بله» ارائه میشود در حالیکه پرداخت قبوض یا دریافت نوبت در اپهای دیگر نجام میگیرد. کاربران برای انجام امور روزمره، باید چندین اپلیکیشن را نصب و فعال نگه دارند؛ امری که نهتنها زمانبر است، بلکه احتمال خطا و از دست رفتن اطلاعات را نیز افزایش میدهد.
پیامرسان بانکی «بله» با هویت مالی توسعهیافته توسط بانک ملی، از ابتدا با تمرکز بر خدمات مالی و پرداختهای درونبرنامهای طراحی شد. این اپلیکیشن تلاش کرده ارتباطات متنی را با خدمات بانکی ترکیب کند، اما در حوزه تعاملات اجتماعی، محدودتر از رقبا عمل کرده است.
«ایتا» هم جایگزین تلگرام شد و کاربری مشابهی ارائه داده و توانست بخشی از کاربران مهاجر از تلگرام را جذب کند. تمرکز این اپ بر کانالهای خبری، گروههای اجتماعی و سرعت بالا در انتقال دادههاست که به نظر میرسد از پرکاربردترین پیامرسانهای داخلی محسوب میشود.
سروش پلاس با حمایتهای دولتی آغاز شد و در مقطعی رشد قابلتوجهی داشت اما به دلیل مشکلات فنی، ضعف در تجربه کاربری و رقابت شدید، نتوانست جایگاه پایدار خود را حفظ کند براین اساس سهم آن در بازار رو به کاهش است.
از سوی دیگر هر نهادی تلاش کرده پیامرسان اختصاصی خود را داشته باشد، بانک ملی با بله، صداوسیما با سروش و برخی نهادهای فرهنگی با ایتا. براین اساس هنوز نتوانستهایم «اپی» جامع با خدمات ارتباطی، مالی، رسانهای و دولتی ارائه دهیم، دغدغه امنیت، حریم خصوصی و کنترل دادهها باعث شده توسعه پیامرسانهای داخلی در اولویت قرار گیرد، حتی اگر کیفیت فدای کنترل شود.
یکی از آسیبهای کمتر دیدهشده این پراکندگی، کاهش مرزهای حریم خصوصی در فضای مجازی است. کاربران با حضور همزمان در چندین پلتفرم، ناخواسته اطلاعات شخصی، موقعیت مکانی، شماره تماس و دادههای رفتاری خود را در بسترهای مختلف منتشر میکنند. تفاوت در سیاستهای حفظ حریم خصوصی میان اپلیکیشنها، زمینهساز سوءاستفادههای احتمالی و تهدیدات امنیتی شده است.
نبود ارتباط میان این اپها باعث شده هیچکدام بهتنهایی پاسخگوی نیازهای جامع کاربران نباشند در حالیکه کشورهای توسعهیافته با تمرکز بر کیفیت، یکپارچگی خدمات و تجربه کاربری، بهسمت کاهش اپهای زائد حرکت کردهاند، در ایران هر کسبوکار کوچک یا متوسط برای دیدهشدن، اپلیکیشن اختصاصی خود را تولید میکند بیآنکه ضرورتی واقعی یا مزیتی رقابتی وجود داشته باشد.
به گفته کارشناسان این تورم دیجیتال، حاصل چند عامل ساختاری است؛ محدودیت دسترسی به اپهای جهانی، نبود سوپراپلیکیشنهای جامع، رقابت غیرمتمرکز و سیاستهای تشویقی پلتفرمهای داخلی. نتیجهی آن میشود انباشت هزاران اپلیکیشن کمکیفیت با عملکردهای مشابه، طراحیهای ضعیف و امنیتی شکننده.
همچنین نبود سیاست یکپارچه در انتخاب و معرفی پلتفرمهای رسمی، عامل اصلی این آشفتگی است. در حالیکه برخی نهادها بر استفاده از اپلیکیشنهای داخلی تأکید دارند، گروهی دیگر همچنان از پلتفرمهای خارجی بهره میبرند. این تضاد، نهتنها امنیت اطلاعات کاربران را تهدید میکند، بلکه موجب کاهش اعتماد عمومی به سیاستگذاریهای دیجیتال کشور شده است.
کارشناسان ارتباطات دیجیتال بر ضرورت تدوین یک سیاست واحد در معرفی و مدیریت پلتفرمهای رسمی تأکید دارند. یکپارچهسازی خدمات در بسترهای امن، قابل اعتماد و کاربرپسند، میتواند ضمن کاهش سردرگمی، از حریم خصوصی کاربران نیز محافظت کند.
در کشورهای مختلف، استفاده از اپلیکیشنها تابع نیازهای اجتماعی، زیرساختهای دیجیتال و سیاستهای فناوری است. در ایران، تعدد اپها ناشی از محدودیتهای دسترسی، رقابت داخلی و رشد ارگانیک کسبوکارهای آنلاین است. در کشورهای توسعهیافته نیز اپلیکیشنها اغلب توسط نهادهای دولتی یا شرکتهای بزرگ طراحی میشوند تا خدمات عمومی را بهبود دهند در مقابل، در کشورهای در حال توسعه، اپها بیشتر جنبه تجاری و خدماتی دارند و توسط استارتاپها تولید میشوند.
نتیجه آنکه تعدد پیامرسانهای داخلی در ایران، بیش از آنکه نشانهای از تنوع باشد، بازتابی از سیاستگذاری موازی، رقابت نهادی و فقدان نگاه کلنگر به ارتباطات دیجیتال است. اگر هدف، ایجاد بستر امن، پایدار و فراگیر برای ارتباطات ملی است، باید بهجای تکثیر اپها، بهسمت ادغام، ارتقاء کیفی و توسعه یک پلتفرم جامع حرکت کنیم، پلتفرمی که نهتنها نیازهای ارتباطی، بلکه خدمات مالی، رسانهای و دولتی را نیز پوشش دهد در غیر اینصورت، تعدد اپها همچنان بهعنوان نمادی از آشفتگی دیجیتال باقی خواهد ماند.

