در روانشناسی اسلامی نباید دنبالهرو تعریفهای غربی باشیم
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حجتالاسلام حمید رفیعیهنر، عضو هیئتعلمی و استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در پانزدهمین پیشنشست همایش بینالمللی علوم انسانی اسلامی که دیشب در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد، با اشاره به ضرورت بازنگری در مبانی معرفتی و تاریخی روانشناسی، تأکید کرد: برای فهم درست از روانشناسی اسلامی باید به تبارشناسی تاریخی و مبانی هستیشناختی و انسانشناختی این علم توجه کرد؛ چراکه روانشناسی در غرب، بهمرور از روح و نفس فاصله گرفت و به مطالعه صرف رفتار و فرآیندهای فیزیولوژیک محدود شد.
وی گفت: تبیین مسئله روانشناسی اسلامی بدون شناخت سیر تاریخی علم روانشناسی در غرب ممکن نیست. در قرون شانزدهم و هفدهم میلادی، میان الهیدانان و دانشمندان علوم طبیعی نوعی همسویی وجود داشت؛ الهیدانان کتاب تشریع و دانشمندان کتاب تکوین را مطالعه میکردند و هر دو، مطالعه آفرینش الهی را هدف خود میدانستند. اما با ظهور قرائتهای سکولار و جدایی دین از علم، این همسویی از میان رفت و روانشناسی نیز در همین مسیر، از مبانی الهی فاصله گرفت.
عضو هیئتعلمی و استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به ریشههای تاریخی واژه روانشناسی گفت: واژه پسیکولوژی در قرن پانزدهم میلادی شکل گرفت و هدف آن، برپایی گفتمانی استدلالی دربارهی نفس بود. اما در گذر زمان، این واژه از معنای اصیل خود فاصله گرفت و بهتدریج، به حوزههای تجربی و مادی محدود شد.
حجتالاسلام رفیعیهنر با استناد به دیدگاههای برخی روانشناسان مغفولمانده خاطرنشان کرد: برخی از آنان در تحلیل سیر تحول روانشناسی گفتهاند: روانشناسی ابتدا روح خود را از دست داد، سپس ذهن خود را، و در نهایت آگاهی خود را؛ گویی برای مرگ نهایی آماده میشود.
وی افزود: اگر روانشناسی به این مسیر فرسایشی ادامه دهد، روزی ممکن است از انسانِ دارای روح و معنا فاصله گرفته و صرفاً به مطالعه رفتارهای زیستی و فیزیولوژیک محدود شود.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تأکید کرد: در روانشناسی اسلامی نباید منتظر بمانیم تا غرب موضوع مطالعه روانشناسی را تعریف کند و ما صرفاً با برچسب اسلامی همان مسیر را تکرار کنیم. دبای جهتگیری متفاوتی اتخاذ کنیم و موضوع روانشناسی اسلامی را بهصورت دقیق در نسبت با نفس انسانی و ابعاد الهی آن تعریف نماییم.
وی با تبیین جایگاه نفس در روانشناسی اسلامی افزود: موضوع روانشناسی اسلامی، نفس متعلق است؛ یعنی نفس از آن جهت که با بدن پیوند دارد و ظرفیت الهیشدن دارد. این نگاه، رفتار و هیجانات انسان را نه صرفاً از منظر فیزیولوژیک یا فرهنگی، بلکه از منظر الهی و متعالی مطالعه میکند. به بیان دیگر، روانشناسی اسلامی میکوشد انسان متألّه را مطالعه کند، نه فقط انسان فیزیولوژیک یا فرهنگی.
حجتالاسلام رفیعیهنر در ادامه گفت: همانگونه که ابنسینا در آثار خود، از دو منظر طبیعی و الهی به نفس نگریسته است، روانشناسی اسلامی نیز باید از مطالعه کارکردهای طبیعی و تجربی نفس عبور کرده و به تحلیل ماهیت و جهت الهی آن بپردازد. اشتباه روانشناسی مدرن در این بود که از آنجا که کارکرد نفس با بدن ارتباط داشت، پنداشت ماهیت آن نیز مادی است؛ درحالیکه این خطا سبب شد تا بُعد روحانی و الهی انسان به حاشیه رانده شود.
وی خاطرنشان کرد: هر علمی موضوع خود را بر اساس عوارض و آثار آن تعریف میکند. در روانشناسی اسلامی نیز موضوع، کارکردهای نفس متعلق است؛ یعنی مطالعه جلوههای شناختی، هیجانی و رفتاری نفس، اما از منظری که این جلوهها را در مسیر تعالی و تقرب الهی تفسیر میکند. ازاینرو، روانشناسی اسلامی باید انسان را در سه سطح فیزیولوژیک، فرهنگی و متألّه مطالعه کند و از دو سطح نخست عبور نماید تا به تحلیل انسان الهی برسد.
عضو هیئتعلمی و استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در پایان تأکید کرد: روانشناسی اسلامی زمانی معنا مییابد که بتواند از مبانی فلسفی و عرفانی نفس بهره گیرد و در عینحال، با روشهای علمی و تجربی سازگار باشد. اگر روانشناسی اسلامی نیز همان مسیر روانشناسی غربی را طی کند و صرفاً با واژگان جدید، همان انسان مادی را مطالعه نماید، تفاوتی ماهوی با روانشناسی مدرن نخواهد داشت. هدف ما باید بازگشت به مطالعهی انسان متألّه و بازخوانی پیوند میان کتاب تکوین و کتاب تشریع باشد؛ همان مسیری که هدف نهایی خالق انسان است.