حجتالاسلام و المسلمین مهاجرنیا:
وحدت اسلامی بدون تعیین چارچوب مفهومی ممکن نیست
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با تبیین تحول معنایی وحدت اسلامی گفت: برای سخن گفتن از وحدت، ابتدا باید مراد و چارچوب نظری آن را مشخص کرد.
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حجتالاسلام و المسلمین محسن مهاجرنیا عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، با موضوع وحدت ملی در سه پارادایم در نشست هم اندیشی تخصصی انسجام اجتماعی؛ مؤلفه ها، ضرورت و چالش ها که امروز 26 ابان ماه در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد، به تبیین مفهوم وحدت اسلامی پرداخت و اظهار داشت: باید روشن کرد مراد از وحدت چیست و آیا صرف همدلی و همبستگی میان مسلمانان کافی است یا وحدت مفهومی فراتر دارد.
حجتالاسلام و المسلمین مهاجرنیا با بیان اینکه وحدت اسلامی در طول زمان دچار تحول معنایی شده است، گفت: امروزه هنگامی که از وحدت سخن گفته میشود، گاه مقصود صرفاً همبستگی میان مسلمانان است، حتی اگر این همبستگی الزاماً مبتنی بر ارزشها و اصول دینی نباشد.
وی افزود: چهار نگاه متفاوت در تعریف وحدت اسلامی وجود دارد و لازم است در فضای گفتمانی امروز مفهوم دقیق و مشترکی ارائه شود.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه در برخی کاربردهای رایج، وحدت اسلامی در چارچوب یک حاکمیت اسلامی تعریف میشود، افزود: در این تلقی، همین که نظام سیاسی اسلامی است، هر نوع اتحاد ملی میان مسلمانان و غیرمسلمانان، با وجود اختلاف افکار و عقاید، نوعی وحدت اسلامی محسوب میشود؛ زیرا اصل حاکمیت، اسلامی است.
حجتالاسلام و المسلمین مهاجرنیا همچنین به سطح دیگری از کاربرد این اصطلاح اشاره کرد و گفت: گاهی وحدت اسلامی به معنای هماهنگی میان مسلمانان در حوزه تمدنی اسلام بهکار میرود. در این نگاه، مرز وحدت، مرز تمدنی است؛ تمدنی که در طول ۱۴۰۰ سال تنها با حضور مسلمانان شکل نگرفته، بلکه در برهههایی یهودیان و مسیحیان نیز در درون آن زیست کردهاند.
وی افزود: در تعاریف جدید، وحدت اسلامی حتی به معنای اتحاد میان کشورهای اسلامی نیز استفاده میشود؛ مانند سازمان کنفرانس اسلامی که اکنون ۵۵ کشور عضو دارد، در حالی که برخی از این کشورها لائیکاند یا سیاستهای درونی آنان ضد ارزشهای دینی است. با این حال، اتحاد آنها در قلمرو جغرافیایی و عرفی جهان اسلام، وحدتی اسلامی تلقی میشود.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به تحولات مفهومی سالهای اخیر و تجربه جنگ دوازدهروزه ایران و رژیم صهیونیستی اظهار داشت: در این دوره، اصطلاحاتی مانند وفاق ملی و اتحاد مقدس مطرح شد. رهبر انقلاب، اتحاد شکلگرفته میان مؤمنان انقلابی، مخالفان، اپوزیسیون و حتی غیرمسلمانانی که در دفاع از کشور ایستادند را "اتحاد مقدس" نامیدند. این نشان میدهد که بدون تعیین مراد، نمیتوان از وحدت اسلامی سخن گفت.
وی سپس با تأکید بر اینکه وحدت در منابع دینی امری قلبی و ایمانی است، گفت: قرآن وحدت را پیوندی بر مدار ایمان و الفت قلبها معرفی میکند؛ وحدتی ارگانیک که با قلب سر و کار دارد، نه یک توافق مکانیکی بر اساس منافع ملی. در دنیای جدید، وحدت بر مبنای قراردادهای اجتماعی و محاسبه منافع شکل میگیرد؛ این وحدت محترم است، اما آن را نمیتوان وحدت اصیل اسلامی نامید.
حجتالاسلام و المسلمین مهاجرنیا در ادامه وارد بحث اصلی خود تحت عنوان وحدت اسلامی در سه پارادایم شد و توضیح داد که بخشی از اختلافنظرها درباره مفهوم وحدت، ناشی از تفاوت در بسترهای اجتماعی و چارچوبهای نظری است.
وی نخستین پارادایم را امت و امامت معرفی کرد و افزود: در این نظام، میان امام و امت پیوندی ذاتی و درهمتنیده برقرار است؛ پیوندی که هویت امت و امام را به یکدیگر گره میزند. اگر امتی امامتی داشته باشد اما اطاعت و پیوند وحدتبخش میان آنان شکل نگیرد، چنین ساختاری اصلاً امتِ امامت نیست. به تعبیر امیرالمؤمنین(ع) کسی امام نیست مگر آنکه مورد اطاعت قرار گیرد.
حجتالاسلام و المسلمین مهاجرنیا با بیان اینکه در پارادایم امت و امامت وحدت بر مبنای پیوند اعتقادی میان امام و امت شکل میگیرد، گفت: امامت در اندیشه کلامی شیعه، ولایتی است که همه شئون دین و دنیا را در بر میگیرد. امام رهبری است که نهتنها نظام سیاسی، بلکه خود امت نیز در تعریف او جای میگیرد. وحدت اسلامی در این چارچوب، وحدتی کاملاً قابل درک و ریشهدار است؛ چراکه ذات ارتباط امت و امام از جنس ولایت است؛ ولایتی به معنای کنار هم بودن، پیوستگی و اتحاد ذاتی.
حجتالاسلام و المسلمین مهاجرنیا سپس پارادایم دوم، یعنی دولت ـ ملت را مورد اشاره قرار داد و اظهار داشت: در جهان مدرن، دولت ـ ملت بر مبنای قرارداد اجتماعی و همبستگی مکانیکی شکل گرفته است. در این چارچوب، ارزشها پیشینی نیستند، بلکه پسینی و قراردادیاند. اگر وحدت اسلامی در چنین پارادایمی مطرح شود، باید بر اساس توافق اکثریت صورت گیرد. حتی اگر یک ملت غیردینی توافق کند که معیارهای اسلامی مبنای وحدت باشد، این توافق است که وحدت را تعریف میکند، نه یک پیوند ایمانی.
وی ادامه داد: پارادایم دولت ـ ملت نه بر اخوت ایمانی که بر شهروندی مشترک استوار است. این نوع همبستگی، هرچند محترم است، اما به وحدت اصیل اسلامی از نوع ایمانی شباهت ندارد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه به پارادایم سوم، یعنی امامت ـ ملت پرداخت و آن را پارادایم مختص جمهوری اسلامی دانست و توضیح داد: در جمهوری اسلامی، امامت و ولایت فقیه وجود دارد، اما طرف مقابل آن امت به معنای اعتقادی نیست؛ بلکه ملت است. ملت مفهومی جغرافیایی، تاریخی و هویتی است. همه شهروندان، چه مسلمان و چه غیرمسلمان، جزئی از این ملتاند و در قانون اساسی نیز حقوق و تکالیف آنان به رسمیت شناخته شده است.
وی با اشاره به تفاوت این پارادایم با الگوی سنتی امت و امامت افزود: در اینجا امام، اگرچه مشروعیت الهی دارد، اما باید از سوی همین ملت پذیرفته شود. شهروندان در این مدل، صاحب حق و مسئولیتاند. بنابراین وحدت اسلامی در پارادایم امامت ـ ملت یک بحث جدید است: از یک سو وحدت باید با ارزشهای اسلامی تعارض نداشته باشد و تحت ولایت و حاکمیت اسلامی معنا پیدا میکند؛ از سوی دیگر، مخاطب آن تنها مسلمانان نیستند بلکه همه اعضای ملت را دربر میگیرد.
حجتالاسلام و المسلمین مهاجرنیا در پایان تأکید کرد: این پارادایم بهگونهای میان دو جهان جمع میکند؛ بخشی از ویژگیهای وحدت در امت و امامت را دارد، زیرا حاکمیت اسلامی و ولایت وجود دارد؛ و بخشی از ویژگیهای دولت ـ ملت را نیز چون در دنیای جدید با شهروندان متکثر سروکار داریم.
ارسال نظرات