۲۰ آذر ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۳
کد خبر: ۸۰۰۰۱۸
یادداشت؛

ریشه‌های بحران خانواده در غرب از نگاه رهبر معظم انقلاب

ریشه‌های بحران خانواده در غرب از نگاه رهبر معظم انقلاب
رهبر معظم انقلاب اسلامی هشداردهنده از وضعیت نهاد خانواده در کشورهای غربی ارائه کردند؛ از کاهش قابل توجه نرخ ازدواج و افزایش طلاق تا رشد تولدهای خارج از ازدواج و گسترش بی‌بندوباری جنسی که تحت عنوان آزادی به یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های اجتماعی این جوامع بدل شده است.

به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، نهاد خانواده به عنوان یکی از بنیادی‌ترین و قدیمی‌ترین نهادهای اجتماعی، همیشه نقش محوری در ساختارهای فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی جوامع ایفا کرده است. خانواده محلی برای تربیت نسل‌های آینده، انتقال ارزش‌ها، شکل‌دهی به هویت فردی و جمعی و همچنین سکوی حمایت عاطفی و اقتصادی اعضایش بوده است. اما در دهه‌های اخیر به ویژه در جوامع غربی نهاد خانواده دچار تغییرات و چالش‌های عمیقی شده که به تدریج بنیان‌های این نهاد را متزلزل ساخته است.

سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در ۱۲ آذر ۱۴۰۴ تحلیل دقیق و مستندی از این وضعیت ارائه می‌دهد. ایشان تاکید کردند: «این وضع خانواده در آنجا است! کودکان پدرنشناس، کاهش نسبت‌های خانوادگی، تخریب بنای خانواده، باندهای شکار دختران جوان، ترویج روزافزون بی‌بندوباری جنسی به نام آزادی! شاید یکی از بزرگ‌ترین گناهان منطق و فرهنگ سرمایه‌داری غرب این است که این‌همه کار خلاف را انجام میدهد، اسمش را میگذارد «آزادی»! اغوا میکند، فریب میدهد، اسمش آزادی است. اینجا هم وقتی میخواهند همان فرهنگ را سرایت بدهند، میگویند داریم آزاد میکنیم! در واقع دارند در بند میکنند، دارند اسیر میکنند امّا اسمش را میگذارند آزادی».

کاهش چشمگیر نرخ ازدواج

ازدواج یکی از مهم‌ترین شاخص‌های سلامت و پایداری نهاد خانواده است. اما آمارهای رسمی نشان می‌دهد که در کشورهای غربی نرخ ازدواج به شکل قابل توجهی کاهش یافته است. به گزارش اداره آمار اروپا (یوروستت)، نرخ ازدواج در اتحادیه اروپا از سال ۱۹۶۴ تا ۲۰۲۳ تقریباً نصف شده است. در انگلیس نرخ ازدواج به پایین‌ترین سطح از سال ۱۸۶۲ رسیده است و پیش‌بینی می‌شود که تنها نیمی از نوجوانان کنونی تا پایان عمر ازدواج کنند.

این کاهش نه صرفاً نشانه تغییر سبک زندگی، بلکه علامتی است از فروپاشی ساختارهای اجتماعی و عاطفی که خانواده بر اساس آنها شکل می‌گیرد. کشورهای اسکاندیناوی همچون سوئد، نروژ، دانمارک و ایسلند حتی آمار پایین‌تری دارند؛ کمتر از ۳۰ درصد زنان در این کشورها تا پایان عمر ازدواج می‌کنند.

آمریکا نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ نرخ ازدواج در آمریکا از دهه ۱۹۷۰ تاکنون ۶۰ درصد کاهش یافته است. این روند نشان‌دهنده کم‌رنگ شدن تعهدات خانوادگی و همچنین ضعف نهادهای حمایتی خانواده است.

افزایش نرخ طلاق و ناپایداری روابط

کاهش ازدواج اگرچه نگران‌کننده است، اما میزان بالای طلاق در کشورهای غربی، وضعیت خانواده را از این نیز آسیب‌پذیرتر می‌کند. داده‌های اداره آمار اروپا نشان می‌دهد که نرخ طلاق در اتحادیه اروپا در طی چند دهه گذشته بیش از دو برابر شده است. در بلژیک ۷۰ درصد ازدواج‌ها به طلاق منجر می‌شوند، در سوئد این رقم ۶۴ درصد است، در آمریکا بیش از ۵۳ درصد و در انگلیس ۴۲ درصد ازدواج‌ها به جدایی می‌انجامد.

به طور میانگین، در انگلیس هر ساعت ۱۳ طلاق ثبت می‌شود و بیش از یک سوم ازدواج‌ها ظرف دهه اول منحل می‌شوند. این آمار نمایانگر بی‌ثباتی روابط خانوادگی و از بین رفتن اعتماد عمومی به نهاد خانواده است. همچنین در سال ۲۰۲۴، تعداد افرادی که وارد ازدواج می‌شوند به کمترین حد خود رسیده است و سن ازدواج به بالاترین رقم تاریخی رسیده است.

تولدهای خارج از ازدواج و کودکان بدون پدر

یکی از بارزترین نشانه‌های فروپاشی خانواده در غرب، افزایش چشمگیر تولد کودکان خارج از ازدواج است. در ۶ کشور عضو اتحادیه اروپا از جمله بلغارستان، پرتغال، فرانسه و سوئد، تعداد تولدهای خارج از ازدواج در سال ۲۰۲۳ از تولدهای درون ازدواج پیشی گرفته است. این موضوع به وضوح نشان می‌دهد که خانواده به معنای سنتی خود به شدت آسیب دیده است.

در آمریکا نیز طبق گزارش اندیشکده بروکینگز بیش از یک سوم کودکان سیاه‌پوست و نزدیک به یک پنجم کودکان سفیدپوست در خانواده‌های تک‌والد بزرگ می‌شوند. این کودکان در معرض فقر، محرومیت عاطفی و مشکلات روانی و اجتماعی بیشتری قرار دارند. افزون بر این، بیش از ۴۰ درصد مادران در آمریکا مجرد هستند و فرزندانشان از روابط کوتاه‌مدت متولد می‌شوند؛ رقمی که در سال ۱۹۶۰ تنها ۵ درصد بود.

تعداد کودکان بدون پدر در آمریکا به حدود ۱۵ میلیون نفر می‌رسد که این امر علاوه بر آسیب‌های عاطفی، تبعات گسترده اقتصادی و اجتماعی را نیز به همراه دارد. در انگلیس نیز نزدیک به نیمی از کودکان بدون پدر بزرگ می‌شوند.

این وضعیت، نه تنها موجب بروز آسیب‌های فردی برای کودکان و مادران شده، بلکه تهدیدی جدی برای ثبات اجتماعی و آینده جمعیت کشورهای غربی محسوب می‌شود.

بی‌بندوباری جنسی، قاچاق انسان و ترویج فساد

رهبر معظم انقلاب به «باندهای شکار دختران جوان» اشاره کردند؛ این اصطلاح نماد شبکه‌های قاچاق انسان است که سالانه صدها هزار زن و کودک را در غرب ربوده و به بردگی جنسی می‌کشند. طبق گزارش سازمان ملل، اروپا و آمریکا بزرگ‌ترین بازارهای قاچاق جنسی زنان و کودکان هستند و بیش از ۶۰ درصد قربانیان قاچاق انسان در اروپا زنان و دختران‌اند.

این وضعیت که در پرتو «آزادی جنسی» تبلیغ و توجیه می‌شود، نمایانگر چهره واقعی آزادی غربی است؛ آزادی‌ای که در واقع بردگی و اسارت نوین را در قالب مصرف‌گرایی و لذت‌جویی مادی ترویج می‌کند. صنعت پورنوگرافی نیز با درآمد سالانه بیش از ۲۰ میلیارد دلار در آمریکا و اشغال بیش از ۴۰ درصد محتوای اینترنت، نمونه‌ای از بهره‌کشی گسترده و تحقیر زنانه است.

آزادی بی‌قید و بند

آزادی در غرب به معنای رهاشدگی از هرگونه محدودیت اخلاقی، اجتماعی و قانونی تعریف شده است. این تعریف، مسئولیت و تعهد را از روابط انسانی حذف کرده و جای آن را مصرف‌گرایی، سودجویی و لذت‌جویی لحظه‌ای گرفته است. نتیجه این وضعیت، تضعیف نقش خانواده به عنوان نهادی پایدار، کاهش تعهدات خانوادگی و آسیب‌های گسترده به زنان و کودکان است.

سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی تأکید می‌کند که این آزادی ظاهری، در عمل به اسارت و بندگی جدیدی برای انسان‌ها، به‌ویژه زنان و کودکان تبدیل شده است. آنان به مصرف‌کنندگان ارزان کالا و نیروی کار تبدیل شده‌اند و خانواده‌های تک‌والدی، نسلی را پرورش می‌دهند که در فقر عاطفی و اقتصادی دست و پا می‌زند.

پیامدها و هشدارها

این تحولات، تنها یک موضوع خانوادگی نیست بلکه تهدیدی جدی برای ثبات اجتماعی، امنیت روانی و سلامت جمعیت در غرب است. پژوهشگران هشدار داده‌اند که بحران خانواده یکی از مهم‌ترین عوامل تهدیدکننده ثبات اجتماعی در دهه‌های آینده خواهد بود.

با توجه به این روند، نمی‌توان کاهش ازدواج، افزایش طلاق، تولدهای خارج از ازدواج و بی‌بندوباری جنسی را نادیده گرفت. همه اینها در نهایت به گسست فرهنگی، فروپاشی بنیان‌های اخلاقی و افزایش مشکلات اجتماعی و اقتصادی منجر می‌شوند.

نگاه اسلامی به خانواده

در مقابل الگوی غربی که فردمحور، لذت‌گرایانه و بدون تعهد است، نگاه اسلامی به خانواده نگاهی متفاوت و جامع است. در این دیدگاه، زن دارای نقش مدیریتی، هویت مستقل و امکان مشارکت اجتماعی است؛ خانواده نه فقط یک نهاد عاطفی بلکه یک مجموعه پایدار و متعهد است که مسئولیت‌های متقابل اعضا را محترم می‌شمارد.

این الگو، با تأکید بر تعهد، مسئولیت‌پذیری و نقش‌های متعادل، می‌تواند در برابر بحران‌های ناشی از الگوی غربی، کارکردی انسانی‌تر، متعادل‌تر و مستحکم‌تر داشته باشد.

جمع‌بندی

سخنان رهبر معظم انقلاب در ۱۲ آذر ۱۴۰۴، با استناد به داده‌ها و آمارهای رسمی کشورهای غربی، تصویری دقیق و واقعی از فروپاشی نهاد خانواده در غرب ارائه می‌کند. آنچه غرب «آزادی» می‌نامد، در عمل موجب تضعیف خانواده، افزایش آسیب‌های اجتماعی، کاهش تعهدات انسانی و بحران‌های اخلاقی شده است.

اگر جامعه‌ای پیوند خود را با بنیان‌های خانوادگی تضعیف کند، ناگزیر با چالش‌های عمیق ساختاری روبه‌رو خواهد شد؛ چالشی که در غرب امروز خود را در قالب کاهش ازدواج، افزایش طلاق، تولدهای خارج از ازدواج و آسیب‌های اجتماعی گسترده نشان داده است.

از این منظر، سخنان رهبر انقلاب هشداری بیدارکننده است که باید با دقت و توجه به آن نگریست و در مسیر تقویت نهاد خانواده و ارزش‌های پایدار آن، تلاش نمود.

ارسال نظرات