۰۱ دی ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۷
کد خبر: ۸۰۰۹۳۰
ساجدی تأکید کرد؛

ضرورت تقدم فهم فرهنگی و سیاست‌گذاری معرفتی بر توسعه هوش مصنوعی

ضرورت تقدم فهم فرهنگی و سیاست‌گذاری معرفتی بر توسعه هوش مصنوعی
دکتر ساجدی در پایان سخنان خود تأکید کرد: دغدغه اصلی همایش «دین، فرهنگ و فناوری» آن است که با تکیه بر میراث فکری، تحلیل معرفتی و نگاه آینده‌نگر، فهمی عمیق از هوش مصنوعی به دست دهد و زمینه‌ساز سیاست‌گذاری هوشمندانه و مسئولانه در این عرصه شود.
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، دکتر ساجدی مدیر دفتر همکاری های علمی و امور بین الملل دانشگاه باقرالعلوم (ع) ظهر پنجشنبه 27 آذر در پانزدهمین پیش‌‎‌نشست علمی همایش «دین، فرهنگ و فناوری» که در این دانشگاه با موضوع «چالش‌های روش شناختی پژوهشگران در کاربست هوش مصنوعی؛ از صحت داده تا اتکاپذیری نتایج» برگزار شد، در جمع‌بندی نشست علمی با ابراز خرسندی از حضور اساتید و صاحب‌نظران، بر اهمیت این سلسله‌نشست‌ها در شکل‌دهی به فهم عمیق و سیاست‌گذارانه نسبت به تحولات فضای دیجیتال و هوش مصنوعی تأکید کرد.
 
وی این نشست را بخشی از روند منظم پیش‌نشست‌های همایش دانست که با هدف تولید آثار مکتوب و فراهم‌سازی بستر نظری برای همایش اصلی در حال برگزاری است.
 
ساجدی با اشاره به برگزاری همایش اصلی در اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۷ در شهرهای تهران و قم، تصریح کرد: برگزارکنندگان این همایش شورای عالی فضای مجازی کشور، دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه تهران و دانشگاه باقرالعلوم(ع) هستند و مجموعه‌ای گسترده از نهادها و مراکز علمی و پژوهشی نیز در برگزاری آن همکاری دارند. این همایش صرفاً یک گردهمایی علمی نیست، بلکه تلاشی هدفمند برای شکل‌دهی به سیاست‌گذاری کلان در مواجهه با پدیده هوش مصنوعی است.
 
ورود به جهانی نو و ضرورت فهم مبنایی هوش مصنوعی
 
دبیر همایش «دین، فرهنگ و فناوری» با تأکید بر شتاب تحولات فناورانه، اظهار داشت: خواه بخواهیم یا نخواهیم، بشر وارد جهانی جدید شده است؛ جهانی که هوش مصنوعی هر لحظه در حال گسترش و ورود به عرصه‌های تازه‌ای از زندگی انسانی است.چالش اصلی امروز، صرفاً استفاده از هوش مصنوعی نیست، بلکه دستیابی به فهمی درست، مبنایی و راهبردی از این پدیده و تعیین سیاست‌های مواجهه با آن است.
 
دکتر ساجدی با اشاره به ارائه‌های صورت‌گرفته در نشست، خاطرنشان کرد: یکی از مباحث بنیادین، نحوه تلقی ما از هوش مصنوعی در سطح فلسفی و معرفتی است. در این زمینه دست‌کم سه رویکرد کلان وجود دارد؛ نخست، نگاه به هوش مصنوعی به‌مثابه یک هستی جدید در سطح هستی‌شناسی، دوم، تلقی آن به‌عنوان یک مسیر و بستر نوین معرفت‌شناختی و سوم، نگاه ابزاری و روش‌محور به هوش مصنوعی به‌عنوان روشی نو برای تسهیل و تسریع فرایندهای پژوهشی.
 
از هستی‌شناسی تا روش‌شناسی؛ تنوع رویکردها در مواجهه با هوش مصنوعی
 
وی توضیح داد: در رویکرد معرفت‌شناختی، هوش مصنوعی همچون حس، عقل، شهود یا روش‌های پژوهشی، به‌عنوان مسیری برای دستیابی به داده و معرفت تلقی می‌شود؛ مسیری که در جهان امروز طرفداران جدی دارد. در مقابل، رویکرد روش‌محور، هوش مصنوعی را ابزاری می‌داند که کارهایی نظیر مطالعه، فیش‌برداری و تحلیل داده‌ها را که پیش‌تر توسط پژوهشگر انجام می‌شد، تسهیل می‌کند.
 
دکتر ساجدی تأکید کرد: این تفاوت تلقی‌ها، تأثیر مستقیمی بر سیاست‌گذاری، راهبردها و نوع مواجهه ما با هوش مصنوعی دارد و از همین رو، همایش «دین، فرهنگ و فناوری» تلاش می‌کند به‌جای پرداخت‌های سطحی، به این مبانی نظری و فلسفی بپردازد و موضع متمایز جمهوری اسلامی ایران را در این حوزه بازشناسی کند.
 
مسئله تأخر فرهنگی و امکان تقدم فرهنگ بر فناوری
 
دبیر همایش با اشاره به مفهوم «تأخر فرهنگی» در جامعه‌شناسی، اظهار داشت: معمولاً فناوری زودتر وارد جامعه می‌شود، مستقر می‌گردد و پیامدهای فرهنگی و اجتماعی خود را برجای می‌گذارد و تازه پس از آن، جوامع به فکر مواجهه نظری و فرهنگی با آن می‌افتند. شاید در هیچ دوره‌ای به‌اندازه عصر مدرن، این فاصله میان فناوری و فرهنگ محسوس نبوده است.
 
وی با طرح این پرسش که آیا می‌توان در مواجهه با هوش مصنوعی به نوعی تقدم فرهنگی دست یافت، تصریح کرد: هرچند این هدف، ادعایی بزرگ و دشوار است، اما غیرممکن نیست. تلاش‌های بین‌المللی، از جمله شکل‌گیری شوراها و نهادهای نظارتی در سازمان ملل برای کنترل پیامدهای هوش مصنوعی، نشان‌دهنده دغدغه جهانی نسبت به خطرات بالقوه این فناوری برای انسان، محیط زیست و آینده بشر است.
 
نقش میراث فکری گذشتگان در فهم پدیده‌های نوظهور
 
دکتر ساجدی یکی از محورهای مهم همایش را بازخوانی میراث فکری گذشتگان در مواجهه با هوش مصنوعی دانست و گفت: تصور رایجی وجود دارد که چون هوش مصنوعی پدیده‌ای جدید است، هیچ نسبتی با اندیشه‌های پیشین ندارد، در حالی که این تلقی نادرست است.
 
وی با اشاره به دیدگاه‌های اندیشمندان غربی مانند دریفوس، افزود: ریشه‌های مفهومی هوش مصنوعی را می‌توان در گفت‌وگوهای سقراطی و منطق الگوریتم‌وار موجود در آثار افلاطون نیز مشاهده کرد.
 
وی ادامه داد: بسیاری از نظریه‌های معاصر، صورت‌بندی جدیدی از ایده‌هایی هستند که ریشه در گذشته دارند. بنابراین، میراث فکری گذشتگان، چه در سنت اسلامی و چه در سنت فلسفی غرب، می‌تواند برای فهم و صورت‌بندی پدیده هوش مصنوعی الهام‌بخش باشد.
 
سه دلیل برای بازگشت به متفکران کلاسیک در عصر هوش مصنوعی
 
دبیر همایش با اشاره به دیدگاه یان کرایگ در جامعه‌شناسی نظریه کلاسیک، سه دلیل برای اهمیت رجوع به اندیشه‌های گذشته برشمرد و گفت: نخست آنکه جهان، علی‌رغم تغییرات گسترده، آن‌چنان دگرگون نشده که نیازها و دغدغه‌های بنیادین انسان به‌کلی تغییر کرده باشد. دوم آنکه بسیاری از پدیده‌های نوظهور، بازتعریف یا تحول‌یافته پدیده‌های پیشین‌اند و سوم آنکه روش مواجهه متفکران گذشته با پدیده‌های نو، می‌تواند الگویی روش‌شناختی برای فهم مسائل جدید باشد.
 
وی تأکید کرد: این سه نکته به‌خوبی نشان می‌دهد که اندیشه‌های گذشتگان، نه‌تنها بی‌ارتباط با مسئله هوش مصنوعی نیست، بلکه می‌تواند مبنایی برای تولید نظریه و سیاست‌گذاری بومی و متمایز در این حوزه فراهم آورد.
 
همایش به‌مثابه بستری برای سیاست‌گذاری آینده‌نگر
 
دکتر ساجدی در پایان سخنان خود تأکید کرد: دغدغه اصلی همایش «دین، فرهنگ و فناوری» آن است که با تکیه بر میراث فکری، تحلیل معرفتی و نگاه آینده‌نگر، فهمی عمیق از هوش مصنوعی به دست دهد و زمینه‌ساز سیاست‌گذاری هوشمندانه و مسئولانه در این عرصه شود.
 
وی ابراز امیدواری کرد که خروجی این نشست‌ها بتواند به تولید گفتمان علمی و فرهنگی مؤثر در مواجهه با یکی از مهم‌ترین پدیده‌های عصر حاضر منجر شود.
ارسال نظرات