به بهانه سالروز ولادت زینب کبری؛
پرستار اهالی عشق
هادی الیاسی
زینب؛ نامی آشنا در تاریخ و قهرمان صبر و استقامت. زینب؛ نامی آشنا در میان بانوان اهل بیت (علیهم السلام). زینب؛ در لغت به معنای درخت خوش منظری که بوی خوش دارد آمده است. البته اصل زینب، از «زین» به معنای زینت و «اب» به معنای پدر تشکیل میشود؛ زینت پدر.(1)
زینب را پیامبر (صلی الله علیه و آله) زینب نامید. در پنجم جمادی الاولی به سال پنجم یا ششم هجرت به دنیا آمد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) زمانی که خبر مسرت بخش ولادت نوه دختریاش را شنید خود را به خانه حبیبهاش، پاره تنش، فاطمهاش رساند و به دخترش فرمود: یا بنیّة إیتینی بأبنتک المولودة؛ دخترم فرزند نوزادت را نزد من بیاور».
قنداقه نوزاد را که آوردند، او را در آغوش خود گرفت، به سینه چسباند و سپس صورت بر صورت نوزاد نهاد. اشکها و گریههای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، فاطمه را منقلب و بیقرار ساخت. نظاره و تحمل شدت گریههای پدر برای مادر نوزاد دشوار مینمود: یا ابتا! خداوند دیدگانت را نگریاند، چرا گریان شدی؟
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: فاطمه! این دختر، در آینده به مشکلها و مصائب بسیاری دچار میشود. ای پاره تنم و ای نور دیدگانم! کسی که بر او و بر مصائب او اشک بریزد، گویی بر دو برادرش (حسن و حسین ـ علیهما السلامـ) اشک ریخته است. سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دختر علی و فاطمه (علیهما السلام) را «زینب» نامید.(2)
پیش از او نیز پیامبر (صلی الله علیه و آله) دختری با همین نام داشت. امیر المؤمنین علی (علیه السلام) نیز پس او صاحب زینب دیگری (ام کلثوم صغری) شد. اما نام زینب را زینب کبری در تاریخ اسلام جاودان کرد؛ چرا که نقش او در عاشورا محوری است. در جریان کربلا دربارهاش گفتهاند: «کانت قَطبُ دائرةُ العیالِ فی مخیّمُ الحسین؛ او محور و رهبر اهل بیت خیمه گاه امام حسین (علیه السلام) بود».
اوست که در وصفش گفتهاند: «اشبه النّاس بأبیها و فاطمة الزهراء؛ شبیه ترین مردم به پدرش (علی) و مادرش فاطمه (سلام الله علیهما) بود».(3)
زینب (علیها السلام) بنابر قانون وراث که قرآن نیز آن را بیان میدارد؛ ذُرِّیَّهً بَعْضُهَا مِن بَعْض،(4) از دو دریای نامتناهی به وجود آمد و حامل صفات آنهاست. پروردگار عالم وجود علی و فاطمه (علیهما السلام) همانند دو دریا بیان میفرماید که ابتدا دارند و انتها نه؛ «مرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلتَقیِانِ. بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لایَبْغِیَانِ. فَبِأَىِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ. یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ؛ دو دریا را کنار هم قرار داد و بینشان حائلى است تا آب آنها در هم نیامیزد. پس کدامیک از نعمتهاى آفریدگار پروردگارتان را انکار مىکنید؟ از آن دو دریا مروارید و مرجان استخراج مىشود».(5)
چه در شخصیت و ارزشها و کرامتهای اخلاقی، چه در علم و دانش آن دو مانند دو بحر نامتناهیاند که زینب کبری (سلام الله علیها) از آن دو بهرهها برده است و نشانهها دارد.
سخن رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در اولین دیدار زینب در روزهای نخستین ولادتش ـ که گریه بر او و مصائبش را همانند گریه بر دو برادرش بیان میکند ـ گویای مقام شامخ و بلند حماسه ساز پس از روز عاشوراست.
اوست که هرگاه بر برادرش حسین (علیه السلام) وارد میشد، امام به پاس جلالت و کرامت و احترام و تعظیم مقامش از جای خود بر میخواست.(6)
اوست که عقیله بنی هاشم، عقیله طالبیین، موثقه، عارفه، عالمه، محدثه، فاضله، کامله و عابده آل علی نام گرفته و از جدش رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، پدرش امیر المؤمنین (علیه السلام) و مادرش فاطمه زهرا (علیها السلام) حدیث روایت کرده است.(7)
اوست که سعادت درک هفت معصوم و همراهی و کسب فیض از آنها را دارد. عقیله بنی هاشم در طول حیات خویش محضر معصومین زیر را درک کرد:
1. رسول خدا (صلی الله علیه وآله)؛ او چند سال آخر حیات نورانی پیامبر را دید و همراه دو برادر خود همواره مشمول لطف خاص پیامبر قرار میگرفت. او نیز همانند دو برادر خود توسط پیامبر و از جانب خدا نامگذاری شد.
2. فاطمه زهرا (سلام الله علیها)؛ زینب از صدیقه طاهره، فاطمه زهرا (علیها السلام) متولد شد و از چنین مادری شیر نوشید. اگرچه دوران درک سایه مادری برای زینب چند سالی بیش به طول نیانجامید، اما در این مدت کوتاه، او اخلاق، رفتار، کردار و گفتار نیکو را از مادر خویش آموخت و تحت تربیت برترین بانوی دو عالم پرورش یافت.
3. امیر المؤمنین علی (علیه السلام)؛ این دوران نزدیک به 35 سال طول کشید و زینب کبری (علیها السلام) در مدت نسبتا طولانی بیشترین بهرهها را از دریای علم و معرفت پدر برد.
4. امام مجتبی (علیه السلام)؛ بعد از پدر، امام زینب بود و مدرک فیض. این حضور نیز طولانی و همراه با انس و عاطفه میان برادر و خواهر بود.
5. امام حسین (علیه السلام)؛ درک محضر امام عاشورا برای زینب نیز به همراه انس و علاقهای مثال زدنی بود. درک این علاقه بینظیر بین خواهر و برادر از فهم ما خارج است و از حد بیان قلم فارغ. این حضور نیز طولانی بود و در حدود پنجاه و چند سال به همجواری زینب با برادر ختم شد، هرچند فرجامی اندوهگین و غمناک داشت.
6. امام سجاد (علیه السلام)؛ اوج این همراهی و درک محضر امام چهارم برای زینب کبری (سلام الله علیها) در جریان نهضت عاشورا و پس از آن یعنی در حماسه بیداری سازی نهضت کربلاست. آنجا که ام المصائب زینب کبری (علیها السلام) به همراه امام سجاد (علیه السلام) به تفسیر عاشورا و تبیین مبانی آن برای مردم پرداخته و به مبارزه با دستگاه تبلیغاتی حکومت یزید میپردازند.
7. امام باقر (علیه السلام)؛ ام المصائب در آخرین سالهای حیات و در کاروان اسیران مأمن و پناهگاه کودکان اسیر به ویژه محمدبن علی (علیه السلام) است. البته هنوز محمدبن علی (علیه السلام) به منصب امامت نرسیده بود که امه جانش زینب کبری (سلام الله علیها) از دنیا رفت.
اوست که در هجوم سختیها میایستد و خم به ابرو نمیآورد. در مقابل حوادث استوار است و صبر میکند. چنان صابر است که گویی خالق صبر است. پرچمدار اهل قافله میشود بعد از عاشورا و در برابر فوج تازیانهها، طعنهها و مصیبتهای اسیری چونان کوه میایستد تا پناه کاروان شود و نام عاشورا را زنده نگه دارد و کربلا را جهانی کند.
اوست که شاید این کلمات و جملهها و هزاران هزار سخن و شعری که در رثای مقامش گفته و سروده شده، تنها قطرههایی از بیکران زلالش باشد.
و اوست که پرستار اهل عاشوراست. پرستار اهالی عشق. پرستار جانهای خسته و دلهای شکسته...
پینوشتها:
1. اعلمی، دائرة المعارف، ج 10، ص 264.
2. معالی السبطین، ج 2، ص 132.
3. همان، ص 133 و 134.
4. آلعمران: 34.
5. رحمن: 19 ـ 22.
6. فیض الاسلام، زینب کبری، ص 142 ـ 144.
7. ر.ک: الحسین فی طریقة الی الشهادة، ص 65.
زینب را پیامبر (صلی الله علیه و آله) زینب نامید. در پنجم جمادی الاولی به سال پنجم یا ششم هجرت به دنیا آمد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) زمانی که خبر مسرت بخش ولادت نوه دختریاش را شنید خود را به خانه حبیبهاش، پاره تنش، فاطمهاش رساند و به دخترش فرمود: یا بنیّة إیتینی بأبنتک المولودة؛ دخترم فرزند نوزادت را نزد من بیاور».
قنداقه نوزاد را که آوردند، او را در آغوش خود گرفت، به سینه چسباند و سپس صورت بر صورت نوزاد نهاد. اشکها و گریههای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، فاطمه را منقلب و بیقرار ساخت. نظاره و تحمل شدت گریههای پدر برای مادر نوزاد دشوار مینمود: یا ابتا! خداوند دیدگانت را نگریاند، چرا گریان شدی؟
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: فاطمه! این دختر، در آینده به مشکلها و مصائب بسیاری دچار میشود. ای پاره تنم و ای نور دیدگانم! کسی که بر او و بر مصائب او اشک بریزد، گویی بر دو برادرش (حسن و حسین ـ علیهما السلامـ) اشک ریخته است. سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دختر علی و فاطمه (علیهما السلام) را «زینب» نامید.(2)
پیش از او نیز پیامبر (صلی الله علیه و آله) دختری با همین نام داشت. امیر المؤمنین علی (علیه السلام) نیز پس او صاحب زینب دیگری (ام کلثوم صغری) شد. اما نام زینب را زینب کبری در تاریخ اسلام جاودان کرد؛ چرا که نقش او در عاشورا محوری است. در جریان کربلا دربارهاش گفتهاند: «کانت قَطبُ دائرةُ العیالِ فی مخیّمُ الحسین؛ او محور و رهبر اهل بیت خیمه گاه امام حسین (علیه السلام) بود».
اوست که در وصفش گفتهاند: «اشبه النّاس بأبیها و فاطمة الزهراء؛ شبیه ترین مردم به پدرش (علی) و مادرش فاطمه (سلام الله علیهما) بود».(3)
زینب (علیها السلام) بنابر قانون وراث که قرآن نیز آن را بیان میدارد؛ ذُرِّیَّهً بَعْضُهَا مِن بَعْض،(4) از دو دریای نامتناهی به وجود آمد و حامل صفات آنهاست. پروردگار عالم وجود علی و فاطمه (علیهما السلام) همانند دو دریا بیان میفرماید که ابتدا دارند و انتها نه؛ «مرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلتَقیِانِ. بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لایَبْغِیَانِ. فَبِأَىِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ. یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ؛ دو دریا را کنار هم قرار داد و بینشان حائلى است تا آب آنها در هم نیامیزد. پس کدامیک از نعمتهاى آفریدگار پروردگارتان را انکار مىکنید؟ از آن دو دریا مروارید و مرجان استخراج مىشود».(5)
چه در شخصیت و ارزشها و کرامتهای اخلاقی، چه در علم و دانش آن دو مانند دو بحر نامتناهیاند که زینب کبری (سلام الله علیها) از آن دو بهرهها برده است و نشانهها دارد.
سخن رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در اولین دیدار زینب در روزهای نخستین ولادتش ـ که گریه بر او و مصائبش را همانند گریه بر دو برادرش بیان میکند ـ گویای مقام شامخ و بلند حماسه ساز پس از روز عاشوراست.
اوست که هرگاه بر برادرش حسین (علیه السلام) وارد میشد، امام به پاس جلالت و کرامت و احترام و تعظیم مقامش از جای خود بر میخواست.(6)
اوست که عقیله بنی هاشم، عقیله طالبیین، موثقه، عارفه، عالمه، محدثه، فاضله، کامله و عابده آل علی نام گرفته و از جدش رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، پدرش امیر المؤمنین (علیه السلام) و مادرش فاطمه زهرا (علیها السلام) حدیث روایت کرده است.(7)
اوست که سعادت درک هفت معصوم و همراهی و کسب فیض از آنها را دارد. عقیله بنی هاشم در طول حیات خویش محضر معصومین زیر را درک کرد:
1. رسول خدا (صلی الله علیه وآله)؛ او چند سال آخر حیات نورانی پیامبر را دید و همراه دو برادر خود همواره مشمول لطف خاص پیامبر قرار میگرفت. او نیز همانند دو برادر خود توسط پیامبر و از جانب خدا نامگذاری شد.
2. فاطمه زهرا (سلام الله علیها)؛ زینب از صدیقه طاهره، فاطمه زهرا (علیها السلام) متولد شد و از چنین مادری شیر نوشید. اگرچه دوران درک سایه مادری برای زینب چند سالی بیش به طول نیانجامید، اما در این مدت کوتاه، او اخلاق، رفتار، کردار و گفتار نیکو را از مادر خویش آموخت و تحت تربیت برترین بانوی دو عالم پرورش یافت.
3. امیر المؤمنین علی (علیه السلام)؛ این دوران نزدیک به 35 سال طول کشید و زینب کبری (علیها السلام) در مدت نسبتا طولانی بیشترین بهرهها را از دریای علم و معرفت پدر برد.
4. امام مجتبی (علیه السلام)؛ بعد از پدر، امام زینب بود و مدرک فیض. این حضور نیز طولانی و همراه با انس و عاطفه میان برادر و خواهر بود.
5. امام حسین (علیه السلام)؛ درک محضر امام عاشورا برای زینب نیز به همراه انس و علاقهای مثال زدنی بود. درک این علاقه بینظیر بین خواهر و برادر از فهم ما خارج است و از حد بیان قلم فارغ. این حضور نیز طولانی بود و در حدود پنجاه و چند سال به همجواری زینب با برادر ختم شد، هرچند فرجامی اندوهگین و غمناک داشت.
6. امام سجاد (علیه السلام)؛ اوج این همراهی و درک محضر امام چهارم برای زینب کبری (سلام الله علیها) در جریان نهضت عاشورا و پس از آن یعنی در حماسه بیداری سازی نهضت کربلاست. آنجا که ام المصائب زینب کبری (علیها السلام) به همراه امام سجاد (علیه السلام) به تفسیر عاشورا و تبیین مبانی آن برای مردم پرداخته و به مبارزه با دستگاه تبلیغاتی حکومت یزید میپردازند.
7. امام باقر (علیه السلام)؛ ام المصائب در آخرین سالهای حیات و در کاروان اسیران مأمن و پناهگاه کودکان اسیر به ویژه محمدبن علی (علیه السلام) است. البته هنوز محمدبن علی (علیه السلام) به منصب امامت نرسیده بود که امه جانش زینب کبری (سلام الله علیها) از دنیا رفت.
اوست که در هجوم سختیها میایستد و خم به ابرو نمیآورد. در مقابل حوادث استوار است و صبر میکند. چنان صابر است که گویی خالق صبر است. پرچمدار اهل قافله میشود بعد از عاشورا و در برابر فوج تازیانهها، طعنهها و مصیبتهای اسیری چونان کوه میایستد تا پناه کاروان شود و نام عاشورا را زنده نگه دارد و کربلا را جهانی کند.
اوست که شاید این کلمات و جملهها و هزاران هزار سخن و شعری که در رثای مقامش گفته و سروده شده، تنها قطرههایی از بیکران زلالش باشد.
و اوست که پرستار اهل عاشوراست. پرستار اهالی عشق. پرستار جانهای خسته و دلهای شکسته...
پینوشتها:
1. اعلمی، دائرة المعارف، ج 10، ص 264.
2. معالی السبطین، ج 2، ص 132.
3. همان، ص 133 و 134.
4. آلعمران: 34.
5. رحمن: 19 ـ 22.
6. فیض الاسلام، زینب کبری، ص 142 ـ 144.
7. ر.ک: الحسین فی طریقة الی الشهادة، ص 65.
ارسال نظرات