۰۲ تير ۱۳۹۰ - ۱۹:۳۵
کد خبر: ۱۰۷۴۱۷
بخش نخست/در نشست انحراف امتداد فتنه مطرح شد؛

جریان انحرافی در ظاهر اصول گرا است اما با جریان فتنه اهدافی مشترک دارد

خبرگزاری رسا ـ نشست علمی انحراف؛ امتداد فتنه با هدف تحلیل و بررسی ابعاد مشترک جریان فتنه و جریان انحرافی با حضور اندیشمندان و محققان حوزوی در خبرگزاری رسا برگزار شد.
نشست علمي بررسي ابعاد مشترک جريان انحرافي و جريان فتنه


به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، شناخت فتنه و ویژگی‌های آن از مهم‌ترین مسائل اجتماعی هر جامعه به شمار می‌آید و بدون این شناخت وقوع فتنه و آسیب رسانی آن حتمی است. مولا ‌علی(ع) در خطبه‌ای که پس از واقعه‌ جنگ نهروان ایراد فرمودند، ویژگی‌های فتنه را چنین توصیف می‌کنند: «اِنَّ الفِتَنَ اِذا اَقبَلَتْ شَبَّهَتْ و اذا اَدْبَرَتْ نَبَّهَتْ یُنکَرونَ مُقْبِلاتٍ وَ یُعْرَفْنَ مُدْبِراتٍ یَحُمْنَ حَوْمَ الرّیاحِ یُصِبْنَ بَلَداً و یُخْطِئْنَ بَلَداً»؛

... داستان فتنه‌ها چنین است. هنگامی که روی می‌آورند، فضا را به شبهه می‌آلایند؛ اما چون پشت می‌کنند، سخت آگاهی بخشند. به هنگام روی‌آوردن ناشناخته‌اند؛ اما به گاه رفتن، کامل شناخته شده‌اند. هجومشان گردبادی کور را می‌ماند که به شهری فرود می‌آید و شهری را نادیده می‌گیرد.

ایران اسلامی با گذر از فتنه 88، بار دیگر با خطی انحرافی روبرو شده است که اگر چه ظاهری متفاوت با فتنه 88 دارد اما در اصول عقیدتی و بسیاری از عملکردها با آن مشترک است.

این خط انحرافی،با سوء استفاده از بسترهای اعتقادی شیعه و احساسات پاک و مقدس آخر‌الزمانی و بهره‌گیری از بدترین نوع شیطنت و شیادی به دنبال آلوده کردن فضای اعتقادی و سیاسی است. 

حجت‌الاسلام مهدی طائب، پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه و حجت الاسلام سیدصمصام‌الدین قوامی، رییس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی در نشست علمی انحراف؛ امتداد فتنه که با هدف تحلیل و بررسی ابعاد مشترک جریان فتنه و جریان انحرافی، اول تیرماه با حضور اندیشمندان و محققان حوزوی در خبرگزاری رسا برگزار شد، به بررسی ابعاد مشترک این دو جریان پرداخته‌اند که گزارش آن خدمت مخاطبان رسا تقدیم می‌شود.
 
ابعاد مشترک جریان فتنه و انحرافی از دیدگاه حجت‌الاسلام طائب

در ابتدای نشست، حجت‌الاسلام طائب با اشاره به مهم‌ترین شاخصه‌های جریان فتنه و جریان انحرافی و نقاط مشترک این دو جریان، به ارائه تعریفی از فتنه پرداخت و گفت: فتنه آتشی است که از طرف دشمن برای سوزاندن حق افروخته می‌شود؛ آتشی که ظاهرش مانند آتش نیست و بعضاً گلستان است، اما وقتی وارد آن شویم، خاکسترها را پس از سوختن دیده و پی به آتش بودن آن خواهیم برد.
 
این استاد و پژوهشگر حوزه و دانشگاه با اشاره به روایتی از امیر مؤمنان(ع) که فرمودند «اِنَّ الفِتَنَ اِذا اَقبَلَتْ شَبَّهَتْ و اذا اَدْبَرَتْ نَبَّهَتْ ...» افزود: زمانی که فتنه می‌آید همه را به اشتباه می‌اندازد و وقتی عبور می‌کند تازه شناخته می‌شود.
 
وی از فتنه به عنوان آتشی گلستان نما برای سوزاندن حق یاد کرد و گفت: فتنه جریانی بود که علیه انقلاب که هدفی جز رهایی مستضعفان، عدالت‌گستری و جایگزین ساختن مستضعفان به جای مستکبران و شکستن حصرهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی تحمیل شده بر مردم، نداشت، ‌به پا خواست.
 
نقطه مشترک دو جریان؛ خارج ساختن جریان اصولگرایی از مسیر اصلی خود

حجت‌الاسلام طائب با بیان این‌که وقتی از جریان انحرافی سخن می‌گوییم، باید بررسی شود که انحراف از چیست؟ اظهار داشت: جریانی مانند جریان اصولگرایی و جریان حزب‌الله حق است، اما جریان انحرافی جریانی است که نمایش اصولگرایی و حزب‌اللهی دارد، اما در حقیقت به دنبال خارج ساختن حزب‌الله از مسیر خود و اصولگرایی از خط خود است؛ اگرچه نامش جریان انحرافی است اما در هدف مانند جریان فتنه است.
 
وی یکی از علت‌های مهم تلاش فتنه برای خارج کردن جریان اصولگرایی و جریان حزب‌الله از خط خود را این‌گونه برشمرد: تا زمانی که جریان اصولگرایی در مسیر خود و جریان حزب‌الله نیز در مسیر خود حرکت کند، انقلاب رشد و جریان پیدا می‌کند اما وقتی از مسیر خود خارج شد، آغاز انحراف آن است.
 
این استاد حوزه علمیه قم ادامه داد: در تشابه دو جریان فتنه و انحرافی می‌توان گفت که گروهی و افرادی می‌خواهند با خارج ساختن جریان اصولگرایی و جریان حزب‌الله از مسیر اصلی خود، حق را به آتش بکشند، آن را متوقف کنند و به قهقرا ببرند.
 
ابعاد مشترک جریان فتنه و انحرافی از دیدگاه حجت‌الاسلام قوامی

در ادامه این نشست، حجت‌الاسلام قوامی در ابتدای ارائه تحلیل خود از مشترکات دو جریان فتنه و انحرافی در فضای عملی، با بیان این‌که مختصات انقلاب اسلامی ایران بعد معنویتی آن است و سایر نظام‌ها فاقد آن هستند، ماه‌های رجب، شعبان و رمضان را گرامی داشت و بر استفاده از فرصت‌های به دست آمده در این سه ماه تأکید کرد.
 
وی با بیان این‌که انقلاب اسلامی ایران قانونمند است و به قول شهید آوینی آغاز توبه بشر است، نماد این توبه و علامت آن را انقلاب اسلامی دانست و تصریح کرد: انقلاب اسلامی تحولی بود که به تدریج آرمان‌های معنوی را حاکم کرد؛ البته این انقلاب تکاملی است،  پالایش دارد، جاذبه و دافعه دارد و به سبب ماهیت اسلامی قانون‌مند، هدفمند و روش‌مند است.
 
رییس بنیاد تخصصی فقهی مدیریت اسلامی افزود: انقلاب دائماً ریزش و رویش دارد، دائماً مواج است و باید این نکته را پذیرفت؛ خیلی‌ها می‌گفتند انقلاب برای 57 بود و دیگر انقلاب نیست بلکه نظام است در حالی که این‌گونه نیست.

وی همچنین با اشاره به بزرگداشت شهید دیالمه، ادامه داد: شهید دیالمه جمله‌ای دارد مبنی بر این‌که همواره انقلاب عده‌ای را پیاده خواهد کرد و از خدا بخواهیم که جزو کسانی که ریزش می‌کنند، نباشیم.
 
حجت‌الاسلام قوامی در بخش دیگری از سخنان خود به اوایل انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: در آغاز انقلاب، دولتی لیبرال شروع به کار کرد که همه کت و کروات داشتند؛ حتی امام در ابتدا تأکید فرمود که با این‌ها مقابله نشود؛ اما در ادامه این‌ها به خاطر عملکرد خودشان از گردونه خارج شدند و پس از آن، دچار یک جریان چپ شدیم که با کوپن و در حقیقت اقتصاد چپ می‌خواست کشور را اداره کند که البته در فتنه 88، همان‌ها با نماد روحانیون مبارز وارد میدان شدند و نوع غنی‌شده آنها، اصطلاح‌طلبان بودند.
 
وی با بیان این‌که پس از دفن و دفع لیبرالیسم وارد جریان اصلاح‌طلبی می‌شویم، گفت: اگرچه لیبرالها هنوز هم هستند و سران آن مانند عزت الله سحابی که اخیراً فوت کرد، حضور دارند، اما عملاً دفع شده بودند و حضور فیزیکی اینها به آن معنی نیست که مکتبشان همچنان پابرجا است.
 
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: جریان انقلاب اینها را نپذیرفت و به حاشیه سپرد؛ آنها دیگر عرض اندام نباید بکنند و نخواهند کرد و اگر عرض اندام کنند بی‌تأثیر و مجازی است.
 
اصول‌گرایی از اصلاح‌طلبی بهتر و به آرمان‌های انقلاب نزدیک‌تر است

وی با اشاره به جریان اصول‌گرایی به ارائه مختصات آن پرداخت و با بیان این‌که اصول‌گرایی مختصاتی دارد و از اصلاح‌طلبی بهتر و به آرمان‌های انقلاب نزدیک‌تر است، گفت: اصول‌گرایی هم عمری دارد و دیگر باید دوران جدیدی مانند اسلام‌گرایی خالص شروع شود.
 
حجت‌الاسلام قوامی همچنین به بیان داستان جریان انحرافی و ارتباط آن با فتنه پرداخت و گفت: اگر کسی اسلام را با تمام ابعاد،‌ عمق و زوایا بپذیرد و در سیاست، اقتصاد، مدیریت، تربیت، دولت، انقلاب و در نظریه‌پردازی اسلامی، اسلام را یک نرم‌افزار جامع، کامل، خاتَم و خاتِم بداند، همان اسلامی است که امام راحل از آن به عنوان ناب نام برد.
 
وی با اشاره به حضور خود در نشست راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که با موضوع عدالت در محضر مقام معظم رهبری برگزار شد، اظهار داشت: عده‌ای درباره عدالت مقاله نوشته بودند و من احساس کردم ایشان راضی نیستند؛ بعد گفتند ما یک نظریه عدالت می‌خواهیم ناب اسلامی، یعنی بدون کوچک‌ترین آلیاژ؛ چه کسی این فرمایش را درک می‌کند، کسی که اسلام را باور کرده که در همه جا گره‌گشا است؛ بن‌بست شکن است و در بن‌بست گیر نمی‌کند.
 
رییس بنیاد تخصصی فقهی مدیریت اسلامی با بیان این‌که مدتی است با جریانی به نام اصولگرایی در انقلاب زندگی می‌کنیم اما اینها طیف‌های مختلفی هستند، گفت: جریان انحرافی یکی از طیف‌های اصول‌گرایی است که این‌گونه بروز کرده که البته اسلام‌گرایی هم از دل همین جریان سر بر می‌آورد، اما این‌که همه این‌ها اسلام را باور داشته باشند، جای تأمل است.
 
وی با اشاره به فعالیت‌های بنیاد فقهی مدیریت اسلامی، ابراز داشت: شورای عالی انقلاب فرهنگی با دعوت از اعضای این بنیاد، تولید مدیریت اسلامی را به این مرکز فقهی سپرد؛ پس از ورود به جلسه‌ای که با این هدف برگزار می‌شد، دیدیم کارشناسان مختلفی در آنجا حاضر بودند، اما هریک به گونه‌ای متفاوت به اسلام نگاه می‌کردند.
 
حجت‌الاسلام قوامی یادآور شد: اگرچه معتقدیم اسلام می‌تواند مدیریت نرم‌افزاری و سخت‌افزاری لازم برای مدیریت را تولید، توزیع و اداره کند، اما خواهیم دید که نظر هر یک از کارشناسان به یک صورت نیست و یک لبیک جامع از آن‌ها شنیده نمی‌شود؛ می‌گویند حالا اسلام باشد اما چه کسی آن را تولید کند، با چهار خطبه نهج‌البلاغه، یا با فقاهت و یا با دخالت مراجع و حوزه ... آیا واقعاً امکان دارد یا خیر؟!

وی با طرح این سؤال که آیا باور دارید علوم انسانی حق اسلام بوده و غصب شده است و آیا غیر از اسلام که وحی و عصمت است و هر دو هم بی‌خطا، می‌توان جامعه‌شناسی و یا مدیریت درست کرد، ابراز داشت: به آیت‌الله حائری شیرازی گفتند چرا پس از سی سال از شیراز به قم آمدید، گفت من درباره علوم انسانی ایده‌ای داشتم و آن این بود که علوم انسانی مال اسلام است و بی‌خود جای دیگر رفته و باید برگردد.
 
این استاد حوزه با تصریح بر این‌ نکته که اصولگرایی بسیار برتر از اصلاح‌طلبی است و یکی از هنرهایش هم آن است که شرّ اصلاح‌طلبی را دفع کرد، به انتخابات مجلس هشتم اشاره کرد و گفت: از کاندیداهای اصولگرای کرمان دفاع می‌کردم و همانجا گفتم دوران اصلاح‌طلبی تمام شده است؛ الآن دوره اصول‌گراها است که اینها هم به زودی دچار اختلاف خواهند شد و این نتیجه با نگاهی به اصول‌گرایان مجلس که جنسشان متفاوت است، انواع و اقسام مختلف دارند، به خوبی قابل مشاهده است.
 
وی با طرح سؤال دیگری مبنی بر این‌که مراد از اصول چیست و اصول‌گرایی از کجا می‌آید و آیا همه از این اصول یک تلقی دارند، گفت: اگر بگوییم اسلام‌گراها کسانی هستند که اصول را آن‌طور می‌فهمند که رهبری و امام‌(ره) می‌فهمند؛ این اصول‌گرایی واقعی است، اما متأسفانه در جهان مدرنیته بعضی‌ها خجالت می‌کشند بگویند اسلام؛ گویا برای اینها تیترها و عنوان‌های جدید در سازمان‌های بین‌المللی جذابیت بیشتری پیدا می‌کند.
 
حجت‌الاسلام قوامی با بیان این‌که سخن از ملی‌گرایی برای آغاز انقلاب بود و دیگر دفن شده است، سخن گفتن از کورش یا مکتب ایرانی را بی‌حاصل و بی‌نتیجه خواند و ابراز داشت: جریان‌های انحرافی دارای ناخالصی‌هایی هستند، شدت و ضعف، دور و نزدیک دارند؛ اگرچه ممکن است خدماتی هم داشته باشند، اما صدماتی بدتر دارند؛ از این‌رو مقام معظم رهبری در سالروز رحلت امام خمینی‌(ره) بارها فرمودند مکتب امام همان مکتب اسلام است.

وی به دیدار گروهی از مردم مصر پس از انقلاب این کشور با رهبر معظم انقلاب اشاره کرد و افزود: مقام معظم رهبری در این دیدار فرمودند «همه انقلاب‌ها پس از مدتی به فراموشی سپرده می‌شوند، اما انقلاب اسلامی در دهه چهارم، اسلامی‌تر شده است» که این نشان از تکامل انقلاب دارد و مطمئن باشید، انقلاب در دهه پنجم بیشتر اسلامی خواهد شد به شرط این‌که ناظرانی بصیر در آن حضور داشته باشند.
 
رییس بنیاد تخصصی فقهی مدیریت اسلامی در ادامه با بیان این‌که انقلاب دارای اصول و قواعدی است و اگر افراد یا جریان‌هایی با استانداردهایش سازگار نباشند، آن‌ها را سریعاً به کنار می‌اندازد و همه سوابقشان هم به فراموشی سپرده می‌شود، گفت: در دوران اصلاح‌طلبی با افرادی روبرو شدیم که به زعم خود به امام عشق می‌ورزیدند و حتی از بیت امام‌(ره) نیز در این جریان حضور داشتند و برخی هم عناوین و سوابق مختلفی داشتند، اما با شیرینی و تلخی پذیرفتیم که از انقلاب کنار روند؛ این انقلاب حتی مراجعی مانند شریعتمداری، منتظری و صانعی را کنار زده است.
 
وی تصریح کرد: میزان حال فعلی افراد است؛ پس باید به سمتی برویم و کسانی وارد نظام شوند که شفاف، ناب و پاک هستند و به وحی، عصمت و تعالیم سیاسی اسلام که در رأس آن ولی عصر‌(عج)، پس از ولی عصر‌(عج)، ولی امر است، معتقد هستند و باید بپذیریم که اطاعت از ولی امر اطاعت از ولی عصر‌(عج) است و متعبد به آن باشیم که اگر کمی از تعبدها کم شود، از اسلام‌گرایی دور خواهیم شد.
 
تحلیل دو جریان فتنه و انحرافی از زاویه فساد اقتصادی

حجت‌الاسلام طائب در بخش دوم سخنان خود به تحلیل جریان انحرافی و جریان فتنه از زاویه فساد اقتصادی پرداخت و با بیان این‌که مسائل اقتصادی به دو شکل باید پیگیری شود، گفت: فساد اقتصادی به یک معنا، یعنی افرادی در رأس قدرت قرار گیرند و به دنبال پر کردن جیب خود، حزب، فامیل، قبیله و بعضاً شهر خود باشند که این شکل فساد اقتصادی در دوران رییس جمهورهای پیش از آقای احمدی نژاد، کم و بیش ظهور و بروز پیدا کرد.
 
وی افزود: برخی قبیله‌گرا بودند و در شهری که مسافر به اندازه یک هواپیما در طول ماه هم نداشت فرودگاه زدند و در قم که شهری توریستی است و اگر فرودگاه داشت، روزی 10 تا 15 پرواز به نقاط مختلف انجام می‌شد، فرودگاه نزدند؛ چرا؟ برای این‌که وزیر راه و ترابری اهل آن شهر بود و تنها به فکر شهر خودش بود؛ شهر خود را آباد کردن، فامیل خود را سر کار آوردن و در آنجا یک قبیله فامیلی را جمع کردن، یک نوع فساد اقتصادی است.
 
این پژوهشگر حوزوی، فساد دیگر را هزینه ثروت برای فرصت دادن به یک تفکر غلط و سامان دادن جریان پول برای سرنگونی نظام عنوان کرد و ابراز داشت: در این امر پر شدن جیب افراد رویت نمی‌شود؛ بلکه پول خرج می‌شود برای این‌که افرادی بیایند و عملکرد آنها در نهایت سبب سرنگونی نظام شود.

وی جریان نوع دوم را از جریان نوع اول خطرناک‌تر دانست و افزود: جریان نوع اول اگرچه برای قبیله و افراد خود، پول جمع می‌کند، اما در کشور ایران می‌ماند و هدفش ساقط کردن نظام نیست؛ در جریان نوع دوم، فرد برای خود پولی برنمی‌دارد، بسیار هم زاهد است؛ اما به گونه‌ای نحوه خرج شدن پول‌ها را سامان داده است، که پول به دست جریان‌های مختلف برسد، به ادعای خود بتواند نمایندگان معینی را درون مجلس بفرستد که این هم نوعی فساد اقتصادی است.
 
مردم تا زمانی خود را خرج نظام اسلامی می‌کنند که عدالت برقرار است

حجت‌الاسلام طائب با تأکید بر این نکته که هر دو جریان، فتنه هستند و تلاششان برای آتش زدن اصل است، گفت: اگر ثروت درون یک قبیله و یک خانواده رفت و به ظهور و بروز رسید، نتیجه‌اش بریدن توده‌های مردم از نظام اسلامی است؛ مردم تا زمانی خود را خرج نظام اسلامی می‌کنند که عدالت برقرار است؛ بنابراین اگر ببینند عدالت پیگیری می‌شود در تحمل سختی‌های انقلاب کم نمی‌گذارند، اما اگر ببینند سختی‌ها بر دوش آنها است، اما عدالت از مسیر خود دور می‌شود، دلیلی برای تحمل سختی‌ها نمی‌بینند.
 
وی با این اعتقاد که مردم هرگز برای دنیا خود را به کشتن نمی دهند و خون نمی‌دهند، اظهار داشت: دنیا برای ماندن نزد انسان‌ها ارزش دارد، ‌اما وقتی احساس کنند که دارند در راه دنیا از بین می‌روند، دیگر دلیلی برای تحمل ندارند؛ دلیلش هم کسانی است که ثروت‌های فراوانی را با زحمت جان‌کاه جمع کرده‌اند، اما یک دفعه سرطان می‌گیرند و می‌گویند همه اموالت را باید خرج کنی و پنجاه درصد هم ممکن است بهبود یابی؛ بنابراین همه اموالش را خرج می‌کند، چراکه دنیا را برای ماندن می‌خواهد.

این پژوهشگر حوزوی با بیان این‌که خدای متعال همگان را به عدالت خوانده است، گفت: روزی مقام معظم رهبری فرمودند اگر قرار باشد ما به مانند دیگران حکومت کنیم دلیلی ندارد ما باشیم، حکومت اسلامی باید ماهیتاً با دیگران متفاوت باشد.
 
حجت‌الاسلام طائب ادامه داد: مردم برای این‌که این جریان، جریانی خدایی است، سختی‌ها را تحمل می‌کنند، اگر شما آمدید و گفتید این جریان خدایی نیست، مردم کنار می‌روند؛ پس هدف فساد اقتصادی بریدن مردم از نظام اسلامی است؛ از این‌رو فتنه و آتش زدن است.
 
وی اضافه کرد: اگر فردی آمد و در انتخابات پول خرج کرد تا نماینده‌ای به مجلس برود و مردم فهمیدند، مانند این‌که رأی آنها کاره‌ای نیست و پول قرار است کار کند، وا می‌دهند، وارد جریان نمی‌شوند و این همان هدفی است که جریان انحرافی دنبال می‌کند.
 
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان این‌که هرگز نباید فساد اقتصادی را به معنای پر کردن جیب در جریان انحرافی دنبال کنیم، گفت: فساد اقتصادی جریان انحرافی به نوع دیگری است و آن این‌که پول را به روشی جریان دهد که فلان نماینده وارد مجلس شود و انتخابات بوی پول دهد و آن زمان است که مردم از نظام فاصله می‌گیرند.
 
جریان انحرافی فاقد پشتوانه فکری است

حجت‌الاسلام قوامی هم در بخش دوم سخنان خود با نگاهی دقیق‌تر و موشکافانه‌تر به این دو جریان، جریان انحرافی را یک جریان سیاسی صرف دانست نه یک جریان ایدئولوژیک و عقیدتی و گفت: جریان انحرافی یک مقوله نرم و نظریه‌پردازی شده نیست، بلکه یک جریان سخت است و بیشتر جنبه عامل و کارگزار دارد؛ مانند کسی که جاده‌ای می‌سازد و اهداف مادی از آن دارد،‌ اما تئوری‌پرداز یا نظریه‌پرداز نیست.
 
وی با ریشه‌یابی طرح مکتب ایرانی، اظهار داشت: کسانی که مدعی مکتب ایرانی هستند، در حد نظریه‌پردازی نیستند؛ البته ممکن است کسانی زرنگ‌تر از این‌ها که در فازهای قبلی کنار رفته‌اند مانند اصلاح‌طلبانی که دیگر آبرویی ندارند، خیانت کردند و جلوی نظام ایستادند دارای نیروی فکر بوده و فکرشان هم مقابله با ولایت فقیه باشد؛ هم با ولایت فقه مخالفند، هم با ولایت فقیه و هم با خود فقه مخالف هستند، این جریان‌ها را تجهیز کنند؛ اما به نظرم جریان انحرافی ماهیتاً‌ افرد متفکری نیستند، بلکه ما به خاطر ترسی که در دفاع از انقلاب داریم و مراقب انقلاب هستیم، این‌گونه تصور می‌کنیم.
 
رییس بنیاد تخصصی فقهی مدیریت اسلامی با بیان این‌که کسی که از ملت اسرائیل یا مکتب انقلاب سخن می‌گوید، پشتوانه‌ فکری ندارد و اصلاً شخصیت فکری نیست، ابعاد سیاسی، قدرت‌طلبی و توهمی این افراد را کم ندانست و گفت:‌ مثل توهمی که موسوی داشت و هنوز هم هست؛ بالاخره 13میلیون رأی توهم‌زا است.
 
وی یادآور شد: قدرت‌طلبی، اشخاص بزرگ‌تر از اینها و حتی آیات عظام را به زمین می‌زند؛ همان‌طور که افرادی دارای سابقه بسیار، جلوی امام ‌ایستادند؛ بنابراین می‌توان قبول کرد که جریان انحرافی پشتوانه فکری ندارد، مگر این‌که برای آنها ایجاد کنند.
 
حجت‌الاسلام قوامی خطاب به افرادی که رحیم مشائی را یک متفکر می‌دانند، با بیان این‌که قضاوت صحیحی ندارند و کسانی هم که وی را یک جادوگر و ساحر می‌دانند، اینها هم ارزیابی درستی ندارند، تصریح کرد: به نظرم آقای مشائی نیرویی است که احساس می‌کند احمدی‌نژاد را بالا آورده و به او قدرت داده است؛ مانند زمان آقای کرباسچی که همه پول و ثروت شهرداری برای کارگزاران و خاتمی خرج شد و بعد هم شاهد محاکمه‌ شهردار از سوی قوه قضائیه بودیم.

ازدواج ثروت و قدرت، ازدواج نامیمونی است

وی با بیان این‌که ازدواج ثروت و قدرت یک ازدواج نامیمونی است که هنوز نظام از آن خلاص نشده است، ابراز داشت: جریان انحرافی بعضاً دچار این توهم می‌شوند که ذی حق هستند، اصلاح‌طلبان را دفع کرده و آقا را از شرّ اینها نجات داده‌اند، تا لب تیغ هم رفته‌اند که این‌ها توهم سیاسی است؛ فکر نیست، بلکه هوس است.
 
این استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: هرگز نباید تابع جوی شویم که خارج از کشور نسبت به ما بدبین شوند و در دهه چهارم انقلاب بگویند، اینها دچار خرافات شده‌اند و برای این‌که اثبات کنند یک جریان سحرآمیزی پشت قضیه است، بگویند فردی را به عنوان رمّال و جمّال گرفته‌ و بازجویی کرده‌اند، اما چون کسی را لو نداد و قوی بود، رگ‌هایشان را زدند. 

 
وی گفت: افرادی که معتقدند احمدی‌نژاد را مشهور کرده‌اند، دچار توهم شده‌اند؛ این افراد در برخی موارد هم گفته‌اند که اگر آقا از احمدی نژاد دفاع نمی‌کرد، او رأی بیشتری می‌آورد که می‌توان فرمایش حضرت زینب‌(س) را درباره آنان به کار برد که با اشاره به آیه‌ای از قرآن کریم فرمودند «ثم کان عاقبة‌الذین اسائوا السوا ان کذَّبوا ...».

جریان انحرافی سیاسی صرف است

حجت‌الاسلام قوامی در ادامه گفت: این جریان بدخیم از بداخلاقی‌ها شروع می‌شود و بداخلاقی منجر به بد اعتقادی می‌شود؛ این بداخلاقی‌ها کم کم به جایی می‌رسد که می‌گویند ولی فقیه را می‌خواهیم چه کار، همه‌اش کار احمدی نژاد بوده است؛ او نظام را نجات داده است.
 
وی با این توضیحات اظهار داشت: جریان انحرافی سیاسی صرف است و اصلاً به خودم اجازه نمی‌دهم اینها را نیروی فکری و نیروی نرم بدانم؛ اینها دارای توهمی چند برابر موسوی هستند و البته توهم هم مانند بادکنک است. 
  
وی با اشاره به ارسال پیامک از سوی برخی که به خواندن دعا برای اتمام هرچه سریع‌تر این دو سال دعوت می کنند تا اتفاقی نیفتد که قبلی‌ها بیدار شوند، گفت: هرچه جلوتر می‌رویم فتنه‌ها، پیچیده‌تر و ظریف‌تر می‌شوند و شناخت آنها و مقابله با آنها هم پیچیده‌تر و ظریف‌تر است و تنها راه نجات هم نگاه به دیدگاه‌های رهبر معظم انقلاب در این‌باره است.
 
حجت‌الاسلام قوامی اظهار داشت: وقتی رهبر معظم انقلاب می‌گویند این فرد خیلی مهم نیست، ما هم بگوییم خیلی مهم نیست؛ چرا دائم می‌گوییم مهم است؛ آقا 22 سال است رهبرند و دائما غصه می‌خورند و هفت سال هم رییس جمهور بودند که موسوی به ایشان غصه داد. آرامش ایشان چه زمانی فرا خواهد رسید، نمی‌دانیم؛ ما هم که طرفدار ایشان هستیم و تعبد به ولایت فقیه داریم به نوعی دیگر مانند دوستان نادان برخورد می‌کنیم.
 
رییس بنیاد تخصصی فقهی مدیریت اسلامی تأکید کرد: جریان انحرافی یک جریان ایدئولوژیک نیست اگر هم باشد ایدئولوژی بسیار سخیف و مادی مانند ماکیاول است؛ تنها راه مقابله با اینها و جلوگیری از این جریان انحرافی، برخورد به مانند خودشان و نگاه به سخنان و رهنمودهای رهبری است.
 
وی با اشاره به طرح مکتب ملی‌گرایی و ایرانی نیز گفت: اگر این طرح فکری باشد برای دور اول انقلاب است که رد شده و تمام شده است؛ این‌ها هنرنمایی‌های سیاسی، لجاجت‌ها و عقده‌ها است و بیشتر به مقوله روان‌شناسی شبیه است. به این فرد باید به عنوان یک بیماری روان‌شناختی نگاه کرد تا یک سیاستمدار ایدئولوگ.

حجت‌الاسلام قوامی با بیان این‌که زمانی که مشائی می‌خواست معاون اول شود، آقا فرمودند وی سبب سرخوردگی است باید کنار گذاشته شود، به نقلی از آقای قرائتی اشاره کرد و گفت: وی می‌گفت من رفتم پیش آقا و گفتم که شما وقتی که ایشان معاون شد، خواستار برکناری وی شدید، اما وقتی رییس دفتر شد، خواستار برکناری وی نشدید، آقا فرمودند من در مورد اول حجت داشتم، اما در زمان دیگر حجت نداشتم؛ بعد آقای قرائتی گفتند رهبر معظم انقلاب همواره دنبال حجت شرعی است و این همان اسلام‌گرایی ناب است. /920/ز501/ر

ارسال نظرات