در 9دی هویت انقلاب اسلامی جلوه گر شد/چهره فتنه آینده پیچیدهتر و نفاقآمیزتر از فتنه 88 است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بر هم خوردن معادلات منطقهای و تاثیرگذاری جدی امواج استکبار ستیزی و حقطلبی نهضت امام خمینی(ره) و دوام این راه پر فراز و نشیب از سوی مقام معظم رهبری، هراس و انفعال قدرتهای بزرگ جهانی از آینده، ابرقدرتهای شرق و غرب را بر آن داشت تا برابر ملت انقلابی ایران صفآرایی کرده و به اتحادی شوم برسند تا همواره این ملت را دچار چالش سازند.
دشمن بیرونی انقلاب انواع ترفندها را برای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی از تجزیهطلبی در کشور تا کودتا، حمله نظامی مستقیم، اختلاف شدید سیاسی، گروهکهای داخلی، جنگ تحمیلی و تحریمهای بینالمللی را تجربه کرد؛ اما فتنه 88 رویداد دیگر و از جنس دیگری بود که به گفته عضو هیأت علمی و مسؤول مدرسه حکمت و دینپژوهی جامعةالمصطفی العالمیه، نباید از کنار آن به سادگی گذشت.
حجتالاسلام علی عباسی، معاون سابق آموزشی حوزههای علمیه در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا بر این اعتقاد است که جریان پس از انتخابات حقیقتا یک رویداد مهم در تاریخ انقلاب اسلامی ایران است و نیاز به تحلیل صحیح دارد؛ چراکه دشمن در تلاش بود با یک ترفند جدی دست به استحاله فکری و رفتاری نظام اسلامی بزند و آن را از داخل نسبت به آرمانها، اصول و اهداف تهی کند.
خبرگزاری رسا این گفت و گو را خدمت خوانندگان گرامی تقدیم می کند:
ـ توطئه بزرگی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 از سوی دشمنان انقلاب شکل گرفت که نیازمند تبیین صحیح است؛ علتهای بروز غائلههای پس از انتخابات چه بود؟
فتنه پس از انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم حقیقتا یک ماجرای مهم در تاریخ انقلاب اسلامی است که نیاز به تحلیل جدی دارد و از کنار آن نباید به سادگی گذشت؛ این فتنه ریشههایی داشت که در سال 88 و در قضیه انتخابات بروز و ظهور پیدا کرد. دشمن برخی طرحهایش را در این زمینه از گذشته برنامهریزی و مقدماتی را فراهم آورده بود.
دشمن بیرونی انقلاب انواع ترفندها را برای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی تجربه کرده بود؛ تجزیهطلبی در کشور، اختلاف شدید سیاسی، گروهکهای داخلی، جنگ تحمیلی، جنگ بیرونی، کودتا، حمله نظامی مستقیم، تحریمها و فشارهای بینالمللی و دیگر ترفندی باقی نمانده بود که برای ساقط کردن نظام اسلامی انجام نداده باشد؛ از اینرو طی سالهای پس از جنگ به تدریج یک ترفند دیگری را در دستور کار خود قرار داد و آن استحاله نظام اسلامی از درون بود.
دشمنان انقلاب امیدوار بودند برخی افراد که حتی نقشی در این حاکمیت داشتند، اما به تدریج دچار استحاله فکری و رفتاری شده بودند، نظام اسلامی را از داخل نسبت به آرمانها، اصول و اهداف تهی کنند و افرادی دانسته و یا ندانسته پیگیر این اتفاق بودند. چندین سال از حاکمیت جمهوری اسلامی ایران گذشت و کسانی که به صورت رسمی در این حاکمیت نقش داشتند نسبت به اصلیترین آرمانهای امام(ره) و انقلاب اظهار تردید، بلکه اظهار پشیمانی کردند و دشمن به این جریان در درون نظام امیدوار شد و با سرمایهگذاری در تلاش بود نظام را به تدریج دچار استحاله درونی کند.
اما حوادثی که در سال 84 رخ داد، دشمن را غافلگیر کرد؛ با توجه به هوشیاری مردم که در دوره حاکمیت جریانهای تجدیدنظر طلب، دانستند اینها به دنبال اصلاح نیستند بلکه به دنبال استحاله نظام هستند، به سمت جریان و گفتمان آرمانهای امام و انقلاب گرایش پیدا کردند. شخص آن زمان مطرح نبود بلکه آرمانها، اصول و ارزشها بود که رأی آورد؛ تحمل این جریان برای دشمن بسیار سخت بود و احساس میکرد طراحیها و زمینهسازیهایی که کرده است از دست میرود.
دشمن با توجه به تجربههایی که در کشورهای دیگر داشت و از آن به انقلاب مخملی یاد میشد، طرح جدید و بسیار پیچیدهای را صورت داد تا با حمایت بیرونی و نیز با همراهی و بارکشی نیروهای داخلی که برخی به سبب استحاله فکری و برخی هم به سبب کینهجوییهایی که با نظام و برخی افراد پیدا کرده بودند، جنگ احزاب جدی در مقطع انتخابات سال 88 به راه بیندازد و برای این کار هم از مدتها پیش سرمایهگذاری کرده بود.
مسافرتهایی که برخی شخصیتها و مدعیان اصلاحطلبی پیش از انتخابات به تونس، مصر، عربستان و کشورهای دیگر داشتند و طراحیهای مختلفی که پشت صحنه صورت گرفت، جریانهای معاند داخلی و استحاله شدهها با برخی که کینهجوییهایی داشتند و در فرض کینه شخص رییس جمهور را داشتند، اجماعی را بین خود برقرار کردند و در انتخابات 88 خود را نشان دادند.
مسأله تقلب در انتخابات و مناظرهها یک بهانه بیشتر نبود؛ طراحی از پیش صورت گرفته بود و چه این اتفاقها میافتاد یا خیر، آنها باید کار خود را به سرانجام میرساندند. طبیعی است در چنین شرایطی و با توطئهای به این سنگینی، هیچ نظامی در دنیا نمیتوانست در برابر آن بایستد جز نظامی که تکیهاش بر مردم است.
ـ نقش عوام و خواص در فتنه و رهایی از فتنه چه بود؟ برخی جریانهای سیاسی کشور در حوادث پس از انتخابات نقش داشتند، نسبت این جریانها را با قانون اساسی، ولایت فقیه و استکبارستیزی چگونه ارزیابی میکنید؟
مردم چندان تابع جریانهای سیاسی، اشخاص و افراد نیستند و برای آنها آرمانها، اصول و ارزشها مهم است و با جریان یا فردی عقد اخوت نبستهاند؛ مردم تنها ولی فقیه را میشناسند و با یک نفر عقد اخوت بستهاند. اگر جریانهای سیاسی براساس اصول و معیارها حرکت کنند و تا زمانی که در این مسیر هستند، مردم از آنها حمایت میکنند، اما زمانی که از این مسیر فاصله بگیرند، دیگر موقعیت و جایگاهی نزد مردم ندارند.
برخی جریانها در دفاع از ارزشها سوابق خوبی داشتند، اما در مقطعی کوتاهیهایی از خود نشان دادند و در جریان فتنه 88 شاهد این اتفاق بودیم؛ جریانهایی بودند که برای مردم از قبل ماهیت آنان آشکار شده بود و مردم اعتماد خود را نسبت به آنان از دست داده بودند، اما مردم نسبت به اشخاص و جریانهایی انتظار همراهی بیشتری داشتند و فکر نمیکردند اینها به سبب بعضی ناراحتیهای شخصی، آنجایی که خطر اساس نظام را تهدید میکند، کوتاه بیایند و ساکت بنشینند و حتی گاهی خواسته یا ناخواسته برای شعلهورتر شدن فتنه کمک کنند.
بیشتر جریانهای سیاسی متأسفانه نتوانستند آنچه را که خواسته مردم، نظام و رهبری بود برآورده کنند و این شد که در ماجرای نهم دی، مردم دست به کار شدند و کار را تمام کردند. ورود مستقیم مردم در این عرصه به آن سبب بود که احساس کردند دیگر از خواصی که بنا داشتند با این ماجرا مماشات کنند، نمیتوان انتظار تحرک و عمل داشت.
ـ رهبر معظم انقلاب حماسه نهم دی را تجلی بارز هویت و ماهیت انقلاب یعنی روح دیانت حاکم بر دلهای مردم دانستند و در تبیین آن به دو عنصر حضور گسترده مردمی و ایمان دینی مردم اشاره کردند؛ چه فاکتورهایی را در این حماسه ملی دخیل میدانید؟
چند عامل سبب شد که ماجرای نهم دی با آن عظمت در برابر چشم جهانیان به رخ کشیده شود؛ نکته اول حریمشکنیهایی بود که جریان برانداز در ادامه مسیر توطئهها و فتنه به آن دامن زد. از ابتدا بهانههای ظاهری مانند تقلب مطرح میشد، گرچه رفتارهای خلاف قانون و قاعده پسندیده نبود، اما مردم با این تخلفها مماشات کردند. پس از آن معلوم شد که مسأله انتخابات مطرح نیست بلکه بحث اساس نظام و اصل ولایت فقیه مطرح است؛ آنها با اهانت به دین، ولایت فقیه و امام راحل، جمهوری ایرانی را در برابر جمهوری اسلامی مطرح کردند.
برای مردم به تدریج در طول چند ماه آشکار شد که اینها حریمشکنیها را به پایهها، اساس و ارکان نظام رساندهاند و در واقع آن تجرّی و حریمشکنی و وارد شدن به عرصههایی که برای مردم پذیرفتنی نبود، یکی از فاکتورهایی بود که سبب برافروختگی مردم شد و اوج آن هم اهانتهای در روز عاشورا بود؛ مردم دیگر تحمل اهانت به امام حسین(ع) و دین را نداشتند.
نکته دوم تدبیری بود که نظام و به ویژه مقام معظم رهبری در مدارای با این جریان کردند تا ماهیت ضد انقلابی و ماهیت براندازانه این جریان به درستی برای مردم آشکار شود؛ تدبیر هوشمندانه، صبر و حلم رهبر معظم انقلاب سبب شد این جریان هویت ضد دینی و اهداف خود را کاملا آشکار کند و خود این تدبیر سبب شد زمینه حضور گسترده مردمی در صحنه فراهم شود و مردم احساس کنند در برابر یک خطر بزرگی قرار گرفتهاند.
نکته سوم را میتوان در عدم ورود خواص و مسؤولان در این قضیه و برای دفاع از نظام جستوجو کرد؛ مردم احساس کردند افراد به وظیفه خود به درستی عمل نمیکنند و این زمینه فراهم شد که خود وارد صحنه شوند و پس از قضایای 16 آذر، اهانت در روز عاشورا و رفتارهای جسارتآمیزی که در زمان تشییع جنازه آقای منتظری در قم انجام شد، کاملا آشکار کرد که بحث انتخابات مطرح نیست بلکه یک مسأله دیگری است و مردم دانستند اگر بخواهند به انتظار خواص بنشینند معلوم نیست این فتنهها تا کجا به پیش رود.
این عوامل دست به دست هم داد و آنجا بود که هویت انقلاب اسلامی که تکیه بر مردم است خود را آشکار کرد؛ مردم همواره نقطه قوت انقلاب اسلامی بودهاند، وگرنه سابقه ندارد نظامی توانسته باشد در برابر این همه توطئههای پیچیده و شگفتانگیزی که علیه یک جامعه و حکومت صورت میگیرد، ایستادگی کند، اما انقلاب اسلامی پایدار و مقاوم تا به حال ایستاده است.
رمز موفقیت انقلاب اسلامی در کنار هوشمندی و تدبیر مقام ولایت چه در زمان حضرت امام خمینی(ره) و چه در زمان حضرت آیتالله خامنهای پایداری مردم بوده است و این بود که هویت انقلاب اسلامی خود را در 9 دیماه به روشنی نشان داد و نشان داد مردم هم در نقاط عطف انقلاب اسلامی منتظر خواص نمیمانند، اگر خواص به صحنه آمدند که هیچ، اما اگر نیامدند از آنها عبور میکنند.
ـ برخی خواص که کم هم نیستند و در درون حاکمیت بودند در موضعگیری برابر حوادث پس از انتخابات تردید کردند؛ چرا پس از روشنگریهای مقام معظم رهبری و مشخص شدن ماهیت فتنه، هنوز اظهارنظر صریحی درباره جریان فتنه ندارند و به قولی مهر سکوت خود را نشکستهاند؟
این موضوع طبیعی است؛ وقتی صحنه مردود شدن برای افراد پیش میآید، بهتر میبینند که درباره آن سخنی نگویند. افرادی که در جریان فتنه سکوت کردند، چگونه میتوانند عملکرد خود را توجیه کنند و حال اینکه میبینیم برخی توجیهاتی که پس از آن جریان گفته شد، نه مورد پذیرش مردم قرار گرفت و نه حتی خود آنها را راضی کرد؛ لذا این افراد تمایل دارند این حرفها اصلا مطرح نشود.
زمانی که رهبر معظم انقلاب به شهر مقدس قم آمدند، پیشنهادهایی مطرح شد مبنی بر اینکه سخن و موضعگیری خاصی درباره جریان فتنه صورت نگیرد و حتی یادم هست نامهای به مقام معظم رهبری نوشته بودند که دیگر اسمی از فتنه نیاورند و خودم این نامه را دیدم؛ یادآوری آن حادثه برای این افراد خوشایند نیست. نمیگویم دقیقا همان چیزی را که خود فتنهگرها میخواستند، مدنظر آقایان بود، اما به سبب کم بصیرتی و برخی به سبب خصلتهای روحی نفسانی و کینهها و گلایههایی که از برخی اشخاص داشتند بدشان نمیآمد نظام دچار این مشکل شود تا بعدها بگویند اگر از ما حمایت میشد و ما در رأس کار بودیم، این اتفاق نمیافتاد.
ـ مهمترین علت این رفتارها چه بود؟
برخی مسایل شخصی و بخشی هم تفکرات انحرافی عامل این رفتارها بود؛ فکر انحرافی سبب میشود تا افراد خطر اساسی که نظام را تهدید میکند، نبیند؛ چگونه میشود کسی خود را سیاستمدار، تحلیلگر و صاحبنظر سیاسی بداند و ببیند در آن سوی میدان دشمنان نظام اسلامی یعنی آمریکا، اسرائیل، بهائیت، وهابیت، کمونیستها و سلطنتطلبها ایستادهاند و باز هم تردید کند و نداند حق و باطل کجاست.
پس از ماجرای 16 آذر 86 در جایی نطقی صورت گرفت که نمیخواهم به آن اشاره کنم، اما ماهیت آن این بود که میخواستند اقدامات انجام شده را به نوعی تبرئه کنند و بگویند کار ضد انقلاب بوده است، در صورتی که خود آنها اطلاعیه داده و از این اقدامها حمایت کرده بودند؛ مردم خداجوی ایران هم این اطلاعیهها را خوانده بودند؛ این اقدامها هیچ توجیهی ندارد و تاریخ را نمیتوان فریب داد.
ـ حوزههای علمیه و طلاب علوم دینی چه نقشی در تبیین ماهیت جریان فتنه و انتقال فرمایشات رهبر معظم انقلاب به بدنه مردم داشت؟
بدنه و بخش عمدهای از خواص حوزههای علمیه همواره در راه انقلاب اسلامی، همراه با امام(ره) و مقام معظم رهبری و پشت سر مقام معظم رهبری حرکت کردهاند؛ حوزههای علمیه همواره در دفاع از پدیده مبارک انقلاب اسلامی فداکاریها کردهاند و از ابتدای نهضت در صحنههای مختلف پیشتازی خود را نشان دادهاند؛ حوزه کانون فکری انقلاب اسلامی است و انتظار از حوزه هم همین است.
مقام معظم رهبری در این زمینه تعبیری دارند و میفرمایند «انقلاب زاده و ولیده حوزههای علمیه است و این تفکر اسلامی و دینی که از حوزهها جوشیده، منبع و الهامبخش انقلاب اسلامی بوده است». دشمن در سالهای اخیر و در ماجرای فتنه دل به این مسأله خوش کرده بود که بتواند میان حداقل بخشی از خواص حوزه علمیه با نظام جدایی بیاندازد و اینگونه القا کند که حوزههای علمیه یا بخشی از خواص در حوزهها نسبت به نظام زاویه دارند و فاصله گرفتهاند.
حوزههای علمیه در آغاز فتنه مانند سایر مردم نسبت به ماجرا مدارا کردند، چراکه فکر میکردند مسؤولان به تکلیف خود عمل میکنند، اما بعد که معلوم شد اساس و مبنای حاکمیت اسلامی در خطر است، حوزههای علمیه به ویژه بدنه و بخشی از خواص حوزهها جدی وارد صحنه شدند که نمونه آن را پس از قضایای 16 آذر و مسائلی که در تشییع جنازه آقای منتظری پیش آمد و زمینههایی که مقدمهای برای ماجرای نهم دی بود دیدیم؛ حوزه واقعا به خروش آمد.
بدنه حوزه خدمت مراجع رفتند، تسلیت گفتند و تقاضا کردند که حوزه نسبت به این قضایا به صورت جدی وارد شود و بزرگان هم براساس تشخیص خود ورود خوبی داشتند؛ البته در این زمینه برخی مانند حضرت آیتالله نوری همدانی که از ابتدا تا انتها آشکار و محکم در ماجرای پیشتاز بود، از ابتدا ورود بیشتری داشتند و بقیه علما هم با حضور خود کمک کردند تا این فتنه به نقطه پایان برسد.
ـ برای قدردانی و تقویت حضور مردم در عرصههای مختلف که سبب خنثی شدن توطئههای دشمن میشود، چه باید کرد؟
مردم انتظار شخصی از حاکمیت ندارند، مردم کسانی هستند که حاضر شدند جانشان، فرزندانشان و زندگی خود را فدای انقلاب و آرمانهای آن کنند. انتظار مردم این است که مسؤولان برای اجرای آرمانها و ارزشها تلاش کنند. البته وظیفه مسؤولان است که نسبت به زندگی مردم و تحقق عدالت اجتماعی توجه داشته باشند اما اساس برای مردم آرمانها و عقیده آنان است؛ مردم انتظار دارند حکومت اسلامی تجلی احکام اسلامی باشد و مسامحه و کوتاهی در این زمینه، بیش از مشکلات اقتصادی مردم را آزار میدهد.
درگیر شدن مسؤولان به مسائل حاشیهای و دعواهای بیهوده و نزاعهای سیاسی بیحاصل است که مردم را ناراحت میکند و حتی از کسانی که نسبت به او علاقه داشتهاند و کمک کردهاند، وقتی ببینند وارد این حاشیهها شده است، دلسرد میشوند.
ـ جنس فتنه دشمن در گام بعدی چیست؟
دشمن با توجه به شناختی که از فتنه قبلی پیدا کرده در توطئههای آینده خود سعی میکند از تجاربی که اندوخته استفاده کند و پیچیدهتر و نفاقآلودهتر وارد میدان شود. حتما و به یقین چهره فتنه آینده باید پیچیدهتر و نفاقآمیزتر از فتنه گذشته باشد؛ از اینرو بصیرت خواص و بصیرتبخشی به توده مردم برای آینده ضرورت دارد.
چنانچه در فتنه 88 دیدیم دشمن بر روی چهرههایی که سوابقی در نظام داشتند سرمایهگذاری کرد و آن سوابق میتوانست سبب فریب بخشی از جامعه شود و طبیعی است در آینده هم بر روی چنین جریانها و افرادی سرمایهگذاری کند، لذا شناخت عمیق جریانها و مسامحه نداشتن در برابر برخی انحرافها ضروری است.
اینکه گاهی گفته میشود در مواردی اغماض کنیم، کوتاه بیاییم و ندیده بگیریم، صحیح نیست؛ معنای فرمایش مقام معظم رهبری درباره جذب حداکثری ندیدن انحرافات و بعد سپردن امور به افرادی که در خطیرترین صحنهها بیبصیرتی خود را نشان دادند، نیست.
ـ انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی در پیش است و هنوز اختلافهایی بین جبهه متحد و جبهه پایداری وجود دارد؛ علت این اختلافها را چه میدانید؟
تلقی این دیدگاه که میگوید میتوان از برخی انحرافها و بیتحرکیهای بعضی خواص چشم پوشی کرد، میتواند سبب مخاطراتی برای آینده نظام شود؛ چراکه بارها تجربه کردهایم هرجایی این تسامحها را در اصول نشان دادیم، بعدها ضربههای سنگینی از آن نقطهها خوردهایم؛ البته همه نیروهای نظام در مقام تئوری و نظر مبنی بر اینکه نسبت به اصول و آرمانها نباید تسامح نشان داد، توافق دارند.
اخیرا در پیامی که حضرت آیتالله مهدوی کنی برای سالروز حماسه نهم دی تنظیم کردهاند، صریحا اشاره شده مردم نمیتوانند ساکتین و مردودان فتنه را که با سردمداران فتنه و به تعبیر ایشان با ژنرالهای فتنه همراهی کردهاند ندیده بگیرند و فراموش کنند، این نشان میدهد که همه اصولگرایان اجماع دارند و نسبت به اصول و مبانی اهل تسامح نیستند.
ممکن است در مصادیق اختلافهای دیدگاهی باشد که میشود با گفتوگو به تفاهم نزدیکتر شد؛ جا برای گفتوگو در زمینه مصداقها باز است که آیا این افراد دارای ویژگیهای آرمانگرایی و همراهی با نظام هستند یا خیر.
ـ در پایان اگر سخن خاصی دارید بفرمایید.
امیدوارم همه نیروهای وفادار به نظام، انقلاب و رهبری در همه صحنههای نظام کنار یکدیگر باشند، اما باید بدانیم مردم با افراد و جریانها ارتباط دائمی ندارند، بلکه نسبت به آنان براساس اصول و آرمانها داوری میکنند؛ هرکس تا زمانی که با اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی همراهی دارد و در خط ولایت و رهبری است، مردم با او همراهی میکنند، اگر هم زاویه پیدا کرد مردم از او جدا میشوند. /920/گ401/ر