عضو هیأت علمی دانشگاه رضوی:
امام رضا گفتار و کردار خود را به قرآن مستند میکردند
خبرگزاری رسا ـ حجت الاسلام خرقانی با بیان این که امامان(ع) اصرار داشتند که گفتار و کردار خود را به قرآن کریم مستند کنند، اظهارد اشت: استناد و استشهاد به قرآن، سخن امام(ع) را مستدل و محکم تر مىسازد و راه خلل و خدشه را مسدود میکند.
حجت الاسلام حسن خرقانی، دکترای علوم قرآنی و حدیث دانشگاه علوم اسلامی رضوی، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، در خصوص سیره حضرت رضا برای ختم قرآن گفت: حضرت رضا(ع) هر سه روز، قرآن را یک بار ختم مىکردند و مىفرمود «اگر مىخواستم قرآن را زودتر از سه روز به پایان برم، این کار را مىکردم، اما من بر هیچ آیهاى گذر نمىکنم مگر آن که درباره آن و این که در چه موردى نازل شده است، مىاندیشم».
استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه رضوی در ادامه به تبیین دیدگاه امام رضا(ع) نسبت به قرآن کریم پرداخت و بیان داشت: امام هشتم درباره قرآن میفرمایند «قرآن ریسمان محکم، دستاویز استوار و آیین برتر خدا در میان بندگان است» این امام همام همچنین می فرمایند «قرآن انسان را به سوى بهشت راهبرى مىکند و از دوزخ رهایى مىبخشد»؛ این سخنان بدین معنا است که قرآن در اثر گذشت زمان، کهنه نشده و با تکرار بر زبانها از ارزش و اثربخشى آن کاسته نخواهد شد؛ زیرا خداوند، آن را براى زمان خاصّى قرار نداده است، بلکه براى همه انسانها در سراسر زندگیشان است.
عضو هیأت علمی دانشگاه رضوی با بیان این که امامان(ع)، اصرار داشتند که گفتار و کردار خود را به قرآن کریم مستند کنند، خاطرنشان کرد: از ائمه معصومین(ع) نقل شده است «هرگاه سخنى از ما مىشنوید، دلیل آن را از کتاب خدا بخواهید»، دلیل این سخن این است که استناد و استشهاد به قرآن، سخن امام (ع) را مستدلّ و محکم تر مىسازد و راه خلل و خدشه را به آن مىبندد، بهویژه براى آنان که معرفت و شناخت لازم را از امام نداشتهاند و به دیگران نیز مىآموزد که چگونه از قرآن بهره گیرند و با پیاده کردن آن در زندگى، نیازمندیهاى خود را از آن برگیرند و پرسشهاى خود را با آن پاسخ گویند.
وی با اشاره به توجه حضرت ثامن الحجج(ع) به قرآن ابراز داشت: سخن، پاسخ، بیان و شاهد امام هشتم(ع) برگرفتههایى از قرآن مجید بود. شخصى به حضرت رضا(ع) به گونهاى اعتراضآمیز گفت «خدا خوبت کند! چه شد که کارت بدینجا رسید و ولایت عهدى مأمون را پذیرفتى؟!»، امام فرمودند «اى مرد! نبى افضل است یا وصىّ؟ گفت: البته نبى»، امام(ع) دوباره پرسیدند «آیا مسلمان افضل است یا مشرک؟»، گفت «البته مسلمان»، امام فرمودند «عزیز مصر، مشرک بود و یوسف نیز پیامبر و حال آن که مأمون، مسلمان است و من وصى. به علاوه، یوسف از عزیز، درخواست کرد که او را به کار گمارد و گفت: اجعلنى على خزائن الأرض إنّى حفیظ علیم، اما من بر این کار مجبور شدم». امام رضا(ع) گاه به توضیح و تبیین آیههای کریمه قرآن و پاسخگویى به ابهام هاى مردم می پرداختند.
حجت الاسلام خرقانی نیز یادآور شد: امام جواد(ع) در حدیث مفصّلى از پدر بزرگوارشان از امام کاظم(ع) روایت مىکنند «روزى عمرو بن عبید بصرى بر امام صادق(ع) وارد شد و پس از سلام کردن و نشستن، آیه «الذین یجتنبون کبائر الإثم و الفواحش» را خواند و ساکت شد. امام(ع) پرسیدند چرا ساکت شدى؟، گفت دوست دارم گناهان کبیره را بر اساس کتاب خدا بشناسم. امام فرمودند باشد اى عمرو. سپس از بزرگترین کبائر، «شرک به خدا»، شروع کردند و یکیک کبائر را برشمردند و با آیه یا آیههایى از قرآن و گاه حدیث پیامبر(ص) آن را اثبات مىکردند. کار به جایى رسید که عمرو بن عبید از احاطه امام (ع) به قرآن دچار شگفتى و دهشت مىشود، به گونهاى که برمىخیزد و خارج مىشود، در حالى که بلندبلند گریه مىکرد و مىگفت«آن که به رأى خویش سخن گوید و در فضیلت و علم، به مصاف شما خاندان درآید، هلاک گشته است»./968/ت302/س
ارسال نظرات